سیزدهم مهرماه سالروز هجرت امام خمینی از نجف اشرف به پاریس است، هجرت تاریخی که بعد از آن فصلی دیگر در نهضت امام خمینی و انقلاب اسلامی گشوده شد. در این گزارش سعی شده تا بر اساس اسناد به جای مانده از ساواک به دلایل این هجرت تاریخی پرداخته شود:
علت هجرت امام به پاریس به جریاناتی که چند ماه قبل از این تصمیم روی داد برمیگردد. حجم ورود اعلامیهها و نوارهای سخنرانی امام از عراق به ایران در ماههای آخر سال 1356 افزونتر از گذشته بود و در تحریک و تهییج مردم و تظاهرات اعتراض آمیز ضد رژیم تاثیر انکار ناپذیری داشت. این مساله دولتمران و مقامات امنیتی و اطلاعاتی را به فکر چاره جویی اساسی انداخت. بر اساس مفاد قرارداد الجزایر در سال 1975م/ 1354ش، دو کشور ایران و عراق علاوه بر تعیین خطوط مرزی، در امور سیاسی نیز متعهد شدند از فعالیت ضد یکدیگر دست برداشته و گروههای معارض را حمایت ننمایند و اجازه فعالیت مخالفان را در کشور خود ندهند.
بر اساس مفاد این عهدنامه، مقامات امنیتی ایران از مقامات عراقی خواستار ایجاد محدودیت برای امام خمینی شده بودند و هر بار که اعلامیه یا نواری به ایران میرسید، این درخواست را تکرار و بعضا به طرف عراقی خود انتقاد میکردند.
* هجرت از نجف
بحران روز افزون رژیم پهلوی در سال 57 و تدوام تظاهرات و راهپیماییها و برگزاری مراسم بزرگداشت شهدا و چهلمها و تعطیلی عمومی در شهرها که به درخواست امام و روحانیون سرشناس صورت میگرفت، دولتمردان و مقامات رژیم را به این واقعیت رساند که عامل اصلی تشنجات در نجف اشرف به سر میبرد. این در حالی بود که انجام مصاحبه امام با نشریه لوموند در اردیبهشت 57 و انعکاس آن در اروپا، صدای اعتراضات ضد رژیم پهلوی را جنبه فراملی بیشتری داد. مقامات عراقی که از نفوذ و محبوبیت امام نزد شیعیان و نیز گروههای اسلامی خارج از ایران مطلع بودند، در چند نوبت از امام تقاضا کردند فعالیتهای سیاسیشان را محدود کنند، ولی هر بار با مخالفت امام با این خواسته مواجه شدند.
پس از ملاقاتهایی که میان وزرای خارجه دو کشور ایران و عراق در مقر سازمان ملل صورت گرفت، ایجاد محدودیت برای امام افزایش یافت، این وضعیت از ماه رمضان(مرداد 57) آغاز و کمابیش تا اواخر شهریور ماه ادامه یافت و از رفت و آمد افراد به منزل امام جلوگیری شد. در اول مهرماه، منزل امام به محاصره نیروهای انتظامی عراق درآمد. انعکاس این اخبار در ایران موجی از اعتراضات مردمی را در پی داشت و منجر به تعطیلی بازار در چند شهر شد.
دولت شریف امامی که از 5 شهریور 57 جایگزین دولت جمشید آموزگار شده و با دادن وعده به روحانیون و جناحهای مذهبی، سعی در مهار بحران داشت؛ در مورد نحوه رویارویی با امام دچار استیصال عجیبی شد و هر چند خواهان محدودیت و سپس خروج امام از عراق بود اما شدت اعتراضات مردم و روحانیت به حدی بود که در ژستهای ظاهری وانمود میکرد که ایجاد محدودیت برای آیتالله خمینی راسا به وسیله رژیم بعثی عراق صورت میگیرد.
امام خمینی که همواره با اتکا به خدا و با هوشیاری خاص خویش مسائل سیاسی را ارزیابی و به موقع تصمیمگیری میکردند، در این ماجرا نیز پس از مشاهده برخورد رژیم عراق، صریحا و سریعا درصدد برآمدند از عراق خارج شوند. این درحالی بود که رژیم عراق نیز از بیم واکنشها شیعیان و تبعات منفی برخورد با امام، سیاست دوپهلویی اتخاذ کرده و در دادن اجازه خروج تعلل میکرد؛ ضمنا پیش از آنکه سرویس امنیتی عراق مطلع شود ویزای خروج برای امام گرفته شد. ایشان پس از دریافت مُهر خروج از عراق و نیز هماهنگیهای اولیه برای ورود به کویت، تصمیم گرفتند از عراق خارج شوند و به دنبال سلسله حوادثی که در مرز کویت روی داد، سرانجام تصمیم گرفتند عازم کشور فرانسه شوند که مطابق قوانین آن کشور، تا مدت سه ماه اقامت، نیاز به اجاز ورود نداشت.
سند شماره 189/8/910- 24/7/57 کنسولگری ایران در کربلا به نقل از یکی از اطرافیان امام گزارش نسبتا جامعی از حوادث چند ماه منتهی به خروج امام از عراق ارائه کرده است:
به : سفارت شاهنشاهی ایران_ بغداد
همانطور که به استحضار رسانده است، روز 10 مهر ماه جاری نوه آیت الله خمینی همراه یک نفر طلبه به سرکنسولگری شاهنشاهی مراجعه و گذرنامه آقای حاج سید روح الله مصطفوی خمینی(آیت الله خمینی) را برای تمدید و گذرنامه فرزند ایشان آقای سید احمد مصطفوی را برای تجدید ارائه نمود که بلافاصله گذرنامه آیت الله خمینی از تاریخ 26/6/1357 به مدت یکسال تمدید شد و برای پسرشان آقای سید احمد مصطفوی گذرنامه جدیدی صادره و تسلیم آورنده شد و مراتب به وزارت مطبوع گزارش گردید.
به طوری که استحضار دارند، یکی دو روز بعد خبر عزیمت آیت الله خمینی به خارج از عراق منتشر گردید که به خوبی از جریان با اطلاع میباشند.
چون ایشان در حوزه صلاحیت این سرکنسولگری شاهنشاهی بودند پس از اطلاع از مسافرتشان به یکی از اعضای محلی سفارش شد به نحوی که جلب توجه نکند به نجف رفته و در اطراف موضوع تحقیق نماید و نامبرده پس از بازگشت از نجف گزارش داد: به طوری که از افراد متعددی که در نجف مورد شناسایی وی بوده تحقیق نموده است، روز چهارشنبه 12 مهرماه جاری قبل از طلوع آفتاب اتومبیلی از طرف دولت عراق به منزل آیت الله خمینی فرستاده شده و راهی کویت شدهاند.
برای اطلاع دقیق از جریان امر از یکی از اهل علم به نام آقای سید محمدعلی موسوی تبعه شاهنشاهی که روابط نزدیکی با آیت الله خمینی داشته و در جریان مسافرت تا مرز کویت همراه وی بود مراتب استفسار گردید نامبرده اظهار داشت: در اواسط رمضان گذشته دو نفر از مقامات امنیتی بغداد نزد آقای خمینی آمده و به ایشان گفتند نظر روابط دوستانهای که بین عراق و دولت شاهنشاهی برقرار است؛ دولت عراق به هیچ وجه مایل نیست اقدامات ضد ایرانی در عراق به عمل آید و از ایشان تقاضا کردند در فعالیتهای خود این نکته را ملحوظ داشته و جوانب را امر را رعایت کنند و آیت الله در جواب گفتند که شخصا وظایفی مذهبی دارند که باید به آن عمل نمایند.
پس از تشدید فعالیتهای مقارن عیدفطر و آمد و رفتهای بسیار اتباع ایران که از کشورهای خلیج فارس و یا از طریق اوقاف به عتبات آمده بودند و به دیدار آقای خمینی میرفتند دولت عراق تحت عنوان محافظت از منزل ایشان تعدادی از مامورین خود را در اطراف منزل مشارالیه گماشت و از تردد اشخاص مختلف جلوگیری به عمل آورد. آیت الله برای اعتراض به این عمل دولت عراق از رفتن به مسجد برای ادای نماز جماعت و تشرف به حرم حضرت امیرالمومنین علیه السلام برای زیارت خودداری کردند و در نتیجه خبرهای تلفنی که توسط نزدیکان ایشان به تهران و دیگر کشورها مخابره گردید، تظاهراتی در ایران به خاطر سختگیری دولت عراق برپا گردید و سبب شد که مقامات عراقی نزد آقای خمینی آمدند تا او را از تصمیمی که گرفته بود منصرف بسازد و به موج اعتراض پایان دهند. ولی آیت الله گفتند تا دولت عراق مامورین را برندارد و محدودیتهای آمد و رفت را برطرف نسازند به زیارت و نماز نخواهند رفت و در همان موقع مامورین برداشته شدند. آقای موسوی علاوه کرد آیت الله در اواخر رمضان حس کرده بودند که دولت عراق مصمم است فعالیتهای ایشان را محدود سازد تصمیم گرفتند خاک عراق را ترک کنند و وکیل ایشان در کویت آقای سید عباس مهرثی که اهل علم است دعوتنامهای برای ایشان تنظیم کرد و توسط پسر خود سید مهدی مهری، تاجر مقیم کویت برای آقای خمینی ارسال داشت.
پس از وصول دعوتنامه و تمدید گذرنامه، آیت الله گذرنامه خود و پسرشان را به بغداد فرستادند تا اجازه خروج دریافت کنند ولی مقامات بغداد از صدور مهر خروجی ممانعت کردند و گفتند که عراق مانند وطنشان خواهد بود و دلیل ندارد که خاک عراق را ترک کنند، ولی آیت الله که مصمم به خروج از عراق بودند گذرنامه شان را نزد اداره سفر و جنسیه نجف فرستادند و آنها هم به سادگی مهر خروجی به گذرنامه ایشان و یکی دو نفر از همراهان ایشان صادر کردند.»
در خلال اولین روزهای مهرماه تا سیزدهم مهر که امام عازم فرانسه شدند، گزارشهای زیادی از نمایندگیهای ساواک در عراق، سوریه، کویت و کشورهای دیگر، و نیز از ارزیابیهای مدیریت کل اداره سوم ساواک (پرویز ثابتی) وجود دارد که در مورد تصمیم امام گمانه زنی کردهاند. سند شماره 26379/ه 3- 3/7/57 ساواک آبادان از معدود گزارشهایی است که در آن تصمیم امام برای مسافرت به یکی از کشورهای اروپایی در ابتدای مهرماه اشاره شده است:
« دولت عراق به آیت الله خمینی ابلاغ کرده میبایستی خاک عراق را ظرف چند روز آینده ترک نماید و به دنبال آن تعدادی از نیروهای خود را اطراف منزل خمینی متمرکز و اجازه رفت و آمد به منزل وی را نمیدهد. لذا آقای خمینی با دولت سوریه تماس و از کشور مزبور تقاضای اقامت نموده ولی دولت سوریه هم حاضر نشده به وی اجازه ورود به سوریه را بدهد.[ برابر بررسیهای به عمل آمده امام هیچ گاه از دولت سوریه یا دولت دیگری چنین تقاضایی نکرد.] لذا آقای خمینی در نظر دارد به یکی از کشورهای اروپایی مسافرت و در اروپا اقامت نماید.»
ثابتی طی بخشنامه به نمایندگیهای ساواک در کویت، ترکیه و سوریه با اشاره به اینکه [امام] خمینی روز 8/7/57 درخواست روادید خروج از عراق نموده، به آنان دستور آماده باش داد. (تلگراف شماره 7574/312- 9/7/57)
برنامه خروج امام به سمت کویت در تلگراف رمز 3212/130- 11/7/57 به اطلاع نمایندگی ساواک در کویت رسید و در تلگرافهای بعدی دستور داده شد با کنترل دائمی امام مقصد بعدی وی مشخص شود. با توجه به احتمال اقدامات طرفداران امام، ثابتی به کلیه ساواکها دستور داد با همکاری مراجع انتظامی فهرستی از مظنونین درجه یک را سریعا آماده کنند تا به محض دستور، نسبت به دستگیری آنان اقدام شود.
*چرا امام به کویت نرفت
مطابق سند شماره 1494- 12/7/57 نمایندگی کویت موضوع مسافرت امام به کویت را به اطلاع سفیر ایران رساند. سفیر ایران موضوع را به سفیر کویت در ایران و او بلافاصله چگونگی را تلفنی به دفتر امیر کویت اطلاع داد. امیر کویت به مقامات مسئول در مرز دستور داد که از ورود امام خمینی به کویت بیان شده است.
خودداری کویت از ورود امام به آن کشور، مقامات امنیتی ایران را با این سوال جدی مواجه کرد که تصمیم بعدی امام چیست؟ که نمونه این بلاتکلیفی در تلگراف رمز شماره 7634- 312- 12/7/57 آمده است:
«طبق اطلاع مقامات کویتی به سوژه در مرز صفوان ویزای ورود ندادهاند و نامبرده نتوانسته به کویت برود. فوری با سرویس تماس و روشن شود سوژه در حال حاضر کجاست و قصد دارد به کجا برود و از چه طریقی و در چه تاریخی و نتیجه را اعلام دارند و مستمرا مرکز را در جریان وضع وی قرار دهند.» ثابتی 13/7/ 57
با احتمال مسافرت امام به سوریه، ثابتی طی تلگرافی به نمایندگی ساواک در دمشق خواستار هماهنگی با سفیر و ایجاد شبکه کسب خبر و جلوگیری از تحرکات امام شد.
استیصال رژیم از ناآگاهی نسبت به تصمیم امام، از خلال گزارشهای ساواک به خوبی نمایان است. ثابتی در بولتن ویژهای تحت عنوان «درباره قصد خروج روح الله خمینی از عراق» که به اطلاع شاه رسید به ارزیابی موضوع پرداخت و گمانههای مختلفی را عنوان کرد. در این گزارش خروج امام از عراق، امری قطعی و قریبالوقوع دانسته شده است و برای مقصد بعدی ایشان این گزینهها مطرح شده است: 1- ایران؛ 2- سوریه؛ 3- ترکیه؛ 4- کویت؛ 5- کشورهای دیگر مسلمان.
ثابتی آنگاه برای مقابله با اقدامات و فعالیتهای امام، پیشنهاداتی از توقف امام(در صورت ورود به ایران) تا تهدید کشورهای دیگر ارائه داده است.
همان گونه که ذکر شد، انزجار عمومی از دو رژیم ایران و عراق در برخورد ناشایست با امام خمینی منجر به تظاهرات و تعطیل عمومی شد. این امر باعث شد تا ساواک درصدد ترمیم برآید و چنین القا کند که خروج امام از عراق بر اثر تضییقات دولت عراق بوده است. ثابتی در بخشنامه شماره 7643/312- 13/7/57 به کلیه دفاتر ساواک متذکر شد:
دستور فرمایید این مطلب به نحو غیرمحسوس به اطلاع آیات، روحانیون، طلاب و مذهبیون برسد که در هیچ کشوری مانند ایران به روحانیون مجال مشارکت در امور مملکتی داده نمیشود و به عنوان دولت عراق به تدریج قصد دارد مرکزیت مذهبی نجف را از بین ببرد و کویت نیز به خمینی روادید نداده است. انتشار این مطلب باید ماهرانه و غیر مستقیم انجام شود.
درگیر و دار گمانهزنیها و پیش بینیها مقامات امنیتی رژیم پهلوی که حتی بیم هراس از ورود امام به ایران در جلسات شورای امنیت ملی رژیم هم مطرح شده بود. ناگهان تصمیم تاریخی امام در هجرت به فرانسه و انتشار خبر ورود ایشان به این کشور، همگان را به تحیر واداشت. سرعت عمل و تصمیمگیری به موقع امام در این ماجرا با توکل به خدا، امکان هرگونه توطئه و کارشکنی را از دشمنان به ویژه ساواک سلب کرد و اسناد بعدی از عصبانیت آنان از این عمل انجام شده حکایت دارد.
به طور مثال، نمایندگی ساواک در عراق طی سند شماره 353- 18/7/57 با شرح جزئیات مسافرت امام به فرانسه، دستگاه اطلاعاتی عراق را به عدم همکاری با طرف ایرانی متهم کرد و متذکر شد:
«قرائن متعدد تایید مینماید که همکاری سرویس عراق متاسفانه به پایههای سست و بیاساس استوار است و مسئولین آن از بیان مطالب دروغین و بدتر از آن اطلاعات منحرف کننده ابا نمیورزند.»
در واقع اقدام به موقع و غیرمنتظره امام و مکتوم نگاه داشتن برنامه حرکت خویش، عامل اصلی بیخبری و عقب ماندن دستگاه اطلاعاتی ایران و عراق شد و باعث گردید ساواک به مقامات عراقی ظنین شود.
اهمیت انتخاب و تصمیم امام در سفر به فرانسه چنان بود که در برخی گزارشها وانمود شده که هماهنگی قبلی دولتهای عراق با شوروی در این زمینه موثر بوده است.
6125/242 - 29/7/57
به: 711
از: 242
موضوع: خمینی
علت اینکه عراق از خمینی خواسته است خاک آن کشور را ترک نماید، دستور شوروی بوده و این مسئله را شوروی به عراق پیشنهاد نموده و دولت عراق نیز قبول و خمینی را بیرون کرده است. ضمنا دولت شوروی به دولت عراق گفته است: ایران متوجه فعالیتهای خمینی شده و امکان دارد پی به کمک عراق به متواریان و مخالفین دولت ایران ببرد در این صورت طرحهای سری عراق رو میشود، به همین دلیل دولت عراق پس از مذاکرات محرمانهای با خمینی از او تقاضا کرده است به خاطر حفظ روابط ظاهری دولتین عراق و ایران؛ خاک عراق را ترک نماید و خمینی نیز قبول نموده است و به فرانسه رفته است.
یا در سند دیگر آمده است:
6138/9/242- 29/7/57
به : 711
از: 242
موضوع: خمینی
دولت عراق خمینی را از عراق بیرون کرده است. لیکن به نامبرده و طرفداران وی گفته است حتی الامکان تا سقوط رژیم شاهنشاهی در ایران از آنان طرفداری خواهد کرد.
نظریه رهبر عملیات: اخراج خمینی از عراق صحت دارد و احتمال دارد دولت به خاطر رفع نگرانی خمینی و طرفداران وی این مسئله را گفته است.
نظریه رئیس شعبه: در اینکه دولت عراق بدون پیش بینی قبلی اقدام به اخراج خمینی از این کشور نکرده است، شکی نیست. حال باید دی که طبق چه شرایطی دست به چنین اقدامی زده است.»
ساواک تلاش میکرد از هر نقطه که امکان تضعیف امام را داشته باشد استفاده نماید، هجرت امام به پاریس و اقامت در آنجا را طبق مذاق برخی متدینین خوشایند ندانسته، از این رو ساواک قم در بخشی از گزارش سند شماره 1933/21ه – 20/7/57 گفته است:
روی هم رفته تصمیم خمینی نسبت به خروج از عراق و به خصوص اقامت وی در پاریس و تماس با افرادی که مشهور به داشتن تمایلات چپی هستند، بین آیات و روحانیون این منطقه اثر نامطلوبی داشته و رویه خمینی مورد بحث و گفت وگو و انتقاد قرار گرفته است.»
خروج امام از عراق و ورود به پاریس انعکاس گستردهای در خبرگزاریهای خارجی داشت و بخشهای خبری رادیوهای خارجی این حادثه را پوشش خبری دادند. از جمله بخش فارسی رادیو بیبیسی و بخش فارسی رادیو کلن(آلمان) و خبرگزاریهای اروپایی با اشاره به این خبر تحلیلها و ارزیابیهای خاص خود را از پیامدهای آن ارائه کردند. تعدادی از این اخبار در پرونده امام خمینی در ساواک ثبت و ضبط شده است.
امام خمینی نیز در اعلامیهای که به تاریخ 13 مهر 1357/ 3 ذیقعده 1398؛ با عنوان «متن اعلامیه حضرت آیت الله العظمی الامام خمینی به هنگام پرواز به سوی پاریس از بغداد» منتشر گردید به این نکته اشاره نمودهاند که چرا نجف را ترک کردهاند:
«... اکنون که من ناچار باید جوار مولا امیرالمومنین علیه السلام را نمایم و در کشورهای اسلامی دست خود را برای خدمت به شما ملت محروم که مورد هجوم همه جانبه اجانب و وابستگان به آنان هستید باز نمیبینم و از ورود به کویت با داشتن اجازه ممانعت نمودند، به سوی فرانسه پرواز میکنم. پیش من مکان معینی مطرح نیست؛ عمل به تکلیف الهی مطرح است.»
*طرح ترور امام
در 14 مهرماه 1357 امام خمینی(ره) وارد پاریس شدند و دو روز بعد اداره کل سوم ساواک(امنیت داخلی) نیازهای اطلاعاتی خود را در 9 بند برای ابلاغ به سرویس فرانسه به اداره همکاریهای ساواک اطلاع داد. سرویس اطلاعاتی و امنیتی فرانسه، همپای فشار دولت فرانسه بر امام خمینی برای «خودداری از هر نوع فعالیت سیاسی»، همپای فشردهای را آغاز کردند. در دوشنبه 17 مهرماه 1357 به درخواست ساواک، سرویس امنیتی فرانسه (DST) شنود تلفنی برخی از فعالین سیاسی ایرانی مقیم آن کشور را آغاز کرد.
پنجشنبه 20 مهرماه، تیمسار کاوه (معاون اطلاعات خارجی ساواک) وارد پاریس شد و تا 23 مهر در کشور اقامت گزید. وی در این مدت دیدارهای مختلفی با مسئولین فرانسوی داشت که یکی از آنها دارای اهمیت فوقالعاده است.
کاوه آن روزها با شخصی به نام «کنت دو مرانش»(رئیس سرویس اطلاعاتی فرانسه) دیدار و گفتگوی صمیمانه داشته که مشروح گزارش این سفر و هماهنگی ساواک و سرویسهای فرانسه در اسناد ساواک به جای مانده است:
مرانش در ملاقات جمعه 21 مهر (13 اکتبر) با کاوه از نقش خود در اخراج امام خمینی از بغداد سخن گفت و توضیح داد که به توصیه او دولت فرانسه در 9 اکتبر تصمیم به اخراج ایشان گرفت، ولی این تصمیم به علت مخالفت سفیر ایران اجرا نشد. (رژیم پهلوی تصور میکرد که اقامت امام در فرانسه به علت تسهیلاتی که سرویس های فرانسه فراهم ساخته اند مفیدتر است تا عزیمت ایشان به کشوری که این امکانات موجود نباشد.)
مرانش پس از این ادعا که «خمینی با کمونیست های فرانسه و ایتالیا ارتباط دارد» (عناصر اطلاعاتی فرانسه نیز چون همتایان ایرانی خود هر مخالفی را «کمونیست» می دانستند) طرح ترور امام خمینی را پیشنهاد کرد. استدلال کاوه جالب است: او با اشاره به واکنش افکار عمومی در قبال قتل شیخ احمد کافی در یک سانحه اتومبیل (البته با تعابیر توهین آمیز) واهمه خود را از اینکه ترور امام اوضاع را آشفتهتر کند بیان داشت.
گزارش سفر تیمسار کاوه در 30 مهرماه به اطلاع شاه رسید. در این گزارش فقط ذکر شده: «به شرف عرض ملوکانه رسید. ملاحظه فرمودند.» به عبارت دیگر، شاه دستور خاصی صادر نکرد، و با استدلال کاوه موافق بود.
سند دیگر گزارش سرویس اطلاعاتی فرانسه به رئیس جمهور این کشور (ژیسکار دستن) به مناسبت ورود امام به پاریس است که رونوشت آن به تیمسار کاوه داده شد و به رؤیت شاه رسید. طبق این سند، مرانش «به منظور تقدیم یک پیام خصوصی از طرف رئیس جمهور فرانسه» تقاضای دیدار با شاه را، در تاریخ 17 آبان 1357، کرد. این دیدار انجام شد و مرانش پس از بازگشت به پاریس طی تلگرامی اعلام نمود: «رئیس سرویس فرانسه افتخار دارد به شرف عرض پیشگاه مبارک شاهانه برساند که رئیس جمهور فرانسه همانطور که خواسته شده بود موافقت نموده که فشارهای لازم بر خمینی اعمال گردد.»