ه گفته او، در زندان، یکی از زندانیانی که به واسطه سرقت محکوم شده بود، به او گفت که همه جریانها و احزاب سیاسی در کشور، مسأله او را درک نمیکنند و حتی شهیندخت مولاوردی؛ معاون امور زنان و خانواده ریاست جمهوری هم که برای بازدید از زندان زنان به زندان رفته بوده، تمایلی برای دیدار با زنانی که دچار آسیب اجتماعی شده بودند، نداشته و فقط دیدار با زندانیان سیاسی مدنظرش بوده است. این زندانی گفته است که مسایل او توسط هیچیک از فعالان سیاسی دیده نشده و اگر فعالان سیاسی به مسأله زندانیان و زنان زندانی پرداختهاند، فقط زندانیان سیاسی را مدنظر داشتهاند.
در بررسی گفتههای این زندانی چند نکته حایز اهمیت است؛ اول اینکه نشان میدهد علیرغم ادعای جریان اپوزیسیون مبنی بر مردمیبودن و توجه به مطالبات مردم، بین این جریان و مردم فاصله بسیاری وجود دارد. دوم اینکه رسیدگی به امور زنان فقط وجه نمایشی دارد. زنانی که در زندان بهسر می برند، برایشان حضور معاون رییسجمهور در زندان نویدبخش رسیدگی به امورشان نبوده و نهایتاً به این نتیجه رسیدهاند که وجه حضور مسئولان عالیرتبه مسایل زنان، به خاطر مسایل سیاسی و حمایت از زندانیان سیاسی بوده است. سوم آنکه رسیدگی به آسیبهای اجتماعی و ارائه خدمات به گونهای صورت نمیگیرد که به نظر برسد این مسأله وجه همت مسئولان و جریانهای سیاسی است و همین امر اهمیت پرداخت صحیح به مدیریت آسیبهای اجتماعی را بیش از پیش نشان میدهد؛ آسیبهایی که ریشه در خانواه نابهسامان، فقر و تغییرات هویتی جدی اجتماعی در جامعه ایرانی دارد و میبایست با تلاش و کوشش همه سیاسیون و متخصصان اجتماعی مدیریت شود.