بیابان بین شهداد و لوت پر از زباله

 این روزها کسی نیست که اهل گردشگری و طبیعت‌گردی باشد و او را نشناسد. یک عاشق واقعی ایران. مرد پر انرژی و پر جنب‌وجوش در طبیعت. کسی که تمام زندگی و دغدغه‌هایش برای ذره ذره این خاک و مردمانش است. جواد قارایی - تهیه کننده، کارگردان و راوی مجموعه مستندهای «ایرانگرد» که با شیوه متفاوت تولید و ساخت، نریشن‌های جذاب، بیان دلنشین و خاص، صداقت ذاتی و اطلاعات دقیق و کارشناسی شده‌اش به همراه تصویربرداری حرفه‌ای و به روز توانست مخاطب‌های بسیاری را جذب کند.

مستندی که مورد تقدیر سازمان حفاظت محیط زیست و میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری قرار گرفته و تاکنون 2  مجموعه 13 قسمتی از آن در سیمای ملی ایران پخش شده است. مجموعه اول، 30 دقیقه‌ای و به سفارش شبکه چهارم سیما تولید و مجموعه دوم نیز در 52 دقیقه به سفارش شبکه اول سیما پخش شد.

حال مدتی است که مرد طبیعت به دلیل آسیب دیدگی پایش هنگام ساخت ایرانگرد 3 در حال گذراندن دوره درمان و آماده‌سازی جسمانی خود است. به مناسبت روز جهانی جهانگردی 27 سپتامبر و 5 مهرماه و همزمان با سالروز تولد 38 سالگی جواد قارایی مناسبت خوبی شد تا کیمیایی ایران گپ‌وگفتی با آقای ایرانگرد داشته باشد.

س: آقای قارایی اصالتا کجایی هستید و چه شد که به طبیعت و گردشگری و ساخت مستند روی آوردید؟

قارایی: من ایرانی‌ام. فرزند اول یک خانواده آذری‌تبار که از دو نسل قبل به تهران مهاجرت کرده‌اند. از کودکی به طبیعت علاقمند بودم و بعد از اتمام دوره سربازی کم کم طبیعت‌گردی حرفه‌ای را با ملحق شدن به باشگاه کوه‌نوردی اوج سبز و ستاک و بعدها با عضویت در باشگاه اسکی و کوه‌نوردی دماوند دوره‌های آموزش تخصصی را شروع کردم و سپس در رشته جهانگردی ادامه تحصیل دادم و بعدها به دلیل عشق و علاقه فراوان دوره‌های تخصصی طبیعت‌گردی و گردشگری و دوره‌های حرفه‌ای فیلمسازی را در انجمن سینماگران جوان گذراندم و همان زمان با مرحوم محمدعلی اینانلو، مستندساز طبیعت آشنا شدم و این شروع فعالیت حرفه‌ای من در زمینه ساخت مستند شد.

س: چه چیزی باعث همکاری شما با مرحوم اینانلو شد و پیشنهاد همکاری از طرف چه کسی بود؟

قارایی: علاقه ویژه من به عکاسی حرفه‌ای طبیعت و ساخت فیلم‌های کوتاه در همین زمینه و سفرهای زیاد، خود دلیلی شد تا این آشنایی به شکل جدی‌تر و نزدیک‌تری ادامه پیدا کند و پیشنهاد من برای طراحی پکیج‌های تورهای خاص گردشگری موسسه طبیعت از طرف آن مرحوم پذیرفته شد و این آغاز همکاری ما به مدت 2 سال بود.

س: هدف از طراحی تورهای خاص گردشگری و برنامه‌ریزی‌ها در موسسه طبیعت چه بود؟

قارایی: من فکر می‌کنم برای هر کار حرفه‌ای و دیده شدن نیاز به خلاقیت است. در زمینه گردشگری و سفر هم این مورد بسیار مهم و قابل توجه است. آقای اینانلو هم بعد از بررسی طرح‌ها و ایده‌های من پذیرفتند که با هم همکاری داشته باشیم و اولین سفر ما به «کویر لوت» با عنوان «پیمایش لوت» و ساخت مستندی بود که منجربه 1000 کیلومتر آفرود و تصویربرداری و عکاسی شد.

س: بنابراین اولین کار مستندسازی حرفه‌ای شما در کنار تیم مرحوم اینانلو شکل گرفت؛ این همکاری به چه شکل ادامه داشت؟

قارایی: خیر، من قبل از همکاری با ایشان از سال 87 به صورت شخصی چندین قسمت مستند در خوزستان ساختم که در ایرانگرد 1 پخش شد و مرحوم اینانلو با دیدن این مستندهای ساخته شده به من اعتماد کردند و همکاری ما آغاز شد و بعد از سفر به لوت و کم کار شدن مجموعه و عدم اختصاص بودجه کافی از سوی سازمان صدا و سیما کم کم همکاری ما کمتر شد.

س: چه زمانی طرح ساخت مستندهای «ایرانگرد» به ذهن شما رسید و چگونه ساخته شد؟

قارایی: علاقه، هیجان و اشتیاق من برای ساخت و طراحی این مجموعه از 6 سال پیش آغاز و هزینه‌های ساخت و خرید تجهیزات حرفه‌ای آن با فروش آپارتمان شخصی‌ام تامین شد. بعد از 15 سال سفر به بکرترین نقاط در دوردست‌های طبیعت ایران زمین و پس از آشنایی با مردمان طبیعت‌نشین و اقوام مختلف کشور عزیزمان، تصمیم گرفتم که این زیبایی‌ها را از طریق قاب تصویر به عموم مردم نشان بدهم و همه از وجود این دارایی‌های با ارزش و ثروت ملی با خبر شوند.

پس از ساخت و تولید 2 قسمت از ایرانگرد، تلاش‌های بسیاری برای ارتباط گرفتن با سازمان صدا و سیما و واحدهای مستند انجام شد که در ابتدا نتیجه مطلوبی نگرفتیم و پس از جلسه با جناب آقای جواد رمضان‌نژاد مدیر محترم گروه مستند شبکه 4 که الان مدیر شبکه افق هستند و بعد از دیدن کار و اظهار تمایل ایشان به شروع همکاری با اختصاص بودجه بسیار کم سفارش تولید 13 قسمت 30 دقیقه‌ای داده شد. بعد از پخش ایرانگرد یک از شبکه چهارم سیما و استقبال مخاطبین و کسب رتبه برترین مستند در نوروز 1392، سفارش تولید ایرانگرد 2 را برای پخش از شبکه اول داشتیم که حدود 18 ماه ساخت آن به طول انجامید و در 13 قسمت به معرفی استان‌ها و طبیعت‌های متفاوت پرداختیم که به لحاظ کیفی از ایرانگرد یک بسیار بهتر بود. بعد از پخش آن و استقبال عموم مردم پیشنهاد ساخت ایرانگرد 3 به گروه ما اعلام شد و اکنون متاسفانه به دلیل آسیب دیدگی زانوی پایم چند ماهی می‌شود که موفق به تصویربرداری و تولید نشده‌ایم.

س: لوکیشن‌ها چگونه برای ساخت مجموعه انتخاب می‌شوند؟

قارایی: برای پیداکردن این لوکیشن‌ها و جاذبه‌ها سفرهای بسیار زیادی رفتم و در این 10 سال اخیر بیشتر اوقات در سفر بودم. لوکیشن‌ها باید جاذبه‌های زیادی را داشته باشند تا مورد پسند آدم دقیق و سخت‌پسندی چون من قرار بگیرند؛ اگر قرار بود فقط در یک قسمت به طبیعت بپردازم، آن طبیعت باید آن قدر جاذبه‌های تصویری و بکر و خاصی داشته باشند که بتوانند مخاطب را مجذوب کند.

باید اضافه کنم مشکلات بسیار زیاد و شرایط بسیار سختی را در روند تولید داشتیم. از روز شناسایی لوکیشن‌ها تا پایان تصویربرداری و تولید مستند ایرانگرد 2 حدود 75 هزار کیلومتر سفر کردیم و حدود 1500 کیلومتر کوهنوردی که معادل 4500 کیلومتر پیاده‌روی است. انتخاب این نقاط حاصل سفرهای بسیار من در سراسر ایران است.

س: آقای قارایی چقدر از ایران را دیده‌اید؟ به طبیعت گرم علاقه‌مندید و یا طبیعت سرد؟ و طبیعت کدام قسمت از ایران با روحیه شما سازگارتر است؟

قارایی: من به جز خراسان شمالی تقریبا تمام استان‌های کشورمان را دیده‌ام اما نه به صورت کامل. من عاشق تمام طبیعت ایران هستم و برایم انتخاب و تفکیک اینها از یکدیگر سخت است. کوه‌ها و بیابان‌ها زیبایی‌های خاص خودشان را دارند، همانگونه که جنگل‌ها و دریا. پس من همه سرزمین زیبایم را دوست دارم.

س: کدام منطقه از ایران و کدام یک از اقوام ایرانی ما برای شما به لحاظ گردشگری خاص طبیعت، جذاب‌تر بوده است؟

قارایی: من واقعا به تمام مناطق دیدنی ایران و اقوام ایرانی علاقه‌مندم. به دلیل اینکه به‌راحتی با همه ارتباط برقرار می‌کنم ولی اگر کمی بیشتر دقیق شوم، با توجه به روحیه‌های مردم هر منطقه، شرایط اقلیمی و فرهنگ‌های متفاوت موجود می‌توانم 2 منطقه را انتخاب کنم، اول لرهای بختیاری را به دلیل تواضع، استحکام، قدرت و سخاوت و بخشندگی آنها که حاصل زندگی در زاگرس زیبا با کوهستان وحشی، قله‌های مرتفع و رودهای خروشان است. البته که طبیعت مظهر سخاوت و تعلیم و تعلم انسان است و دوم بلوچ‌ها را به دلیل صبور بودن، روحیه لطیف، مهربانی، سادگی، مهمان‌پذیری و جنگ‌گریزی، نام می‌برم. متاسفانه بعضی از مردم با شنیدن نام بلوچستان تصویر دیگری را در ذهن خود دارند در صورتی که اینجا یکی از امن‌ترین نقاط کشورمان است.

س: برقراری ارتباط با مردم هر منطقه و برنامه‌ریزی سفرهای ساخت ایرانگرد به چه شکل انجام می‌شود؟

قارایی: مردمان هر منطقه پذیرای ما برای انجام کار و تصویربرداری هستند؛ ولی در مرحله تولید من شخصا چندین سفر به هر منطقه دارم و سپس خانواده‌ها را انتخاب می‌کنم و با بررسی‌های لازم برای فصل مناسب تولید و همچنین ساعت فیلمبرداری و فضای دکوپاژ کار انجام می‌شود. بعد سناریوی هر قسمت براساس فرهنگ حاکم منطقه طراحی و نوشته می‌شود. ما بعد از برنامه‌ریزی با تیم اجرایی عازم سفر می‌شویم و تاکنون با مخالفت هیچ‌کسی برای تصویربرداری و کار روبرو نشده‌ایم.

س: هر گردشگری بر اساس روحیه، خواسته‌ها و شخصیت خود تعریف خاصی از طبیعت‌گردی دارد. شما طبیعت‌های متفاوتی را دیده‌اید، عجیب‌ترین سفر شما به کدام منطقه بوده است؟

قارایی: زرآباد بلوچستان که یکی از زیباترین و عجیب‌ترین قسمت‌های طبیعت ایران است. جایی که رمل‌ها و هرم‌های ماسه‌ای به دریا پیوسته‌اند با نخل‌های فراوان و مردمان مهربان بلوچی که در آن منطقه زندگی می‌کنند.

س: از اتفاقی که برای پایتان در هنگام ساخت ایرانگرد 3 افتاد بگویید که چگونه مرحله تولید و پخش را به عقب انداخته است؟

قارایی: حدود چهار ماه و نیم پیش در سفری که به زاگرس داشتیم، به دلیل اتفاق کوچک و لغزیدن سنگ زیر پای راستم، زانوی من دچار مشکل و ربات صلیبی آن پاره شد. پس از گذراندن چند روز سخت و پرکار و کوه‌پیمایی و رسیدن به منطقه مورد نظر و 6 روز بارندگی شدید پی در پی توانستیم با فرمانداری دزفول تماس بگیریم تا با ارسال بالگرد به تهران برگردیم. آقای دکترابراهیمیان زانوی پای من را عمل کردند و به لطف خدا فعلا در حال گذراندن دوره تراپی و درمان آن هستم. متاسفانه به دلیل بروز این اتفاق و از دست دادن فصل بهار و پاییز و حساسیت و توجه شخصی من به ساختار حرفه‌ای و هزینه‌های بیت‌المال و اهداف برنامه‌ریزی شده برای 2 سال زمان تولید، ایرانگرد 3 برای پخش نوروز 96 آماده نخواهد شد و به امید خداوند، ساخت و تولید به سال بعد موکول می‌شود.

س: نظر مردم و دوستداران طبیعت پس از دیدن این 2 مجموعه از ایرانگرد چگونه بود و شاخص اصلی ساختار مستندهایتان را در چه چیزهایی می‌بینید؟

قارایی: خوشبختانه برنامه ایرانگرد با مخاطبان مهربان و دقیقی روبرو شد که لطفشان تا امروز شامل حال ما بوده است. از سراسر دنیا نیز پیام‌هایی به دستم رسید که اشتیاق و انگیزه من را برای کار و ساخت ایرانگردها بیشتر نمود و دلیل اصلی این استقبال عشق به کار و ارتباط برقرار کردن با ابزار کار بوده است. در واقع من پلی شدم میان مردم ایران و طبیعت و سرمایه‌های معنوی این سرزمین و اول و آخر اشتیاق و علاقه بود که باعث نتیجه‌های قابل تاملی تا به امروز شده است.

س: مشکلات امروز گردشگری ما، به ویژه در بخش گردشگری طبیعت که تخصص و حرفه اصلی شماست را در چه چیزهایی می‌بینید؟

قارایی: متاسفانه، اکثر ما برای طبیعت ارزش قائل نیستیم. در صد سال اخیر شاهد نابود کردن طبیعت به دست مردم بوده‌ایم. ملت‌هایی که پیشینه تاریخی دارند به همان‌ها بسنده کرده‌اند. ما نیز به گذشته تاریخی خود تکیه کرده و مدام یادآور آن می‌شویم؛ در صورتی که به خیلی چیزها احترام نمی‌گذاریم. داشته‌های طبیعی ما چیزی کم از داشته‌های تاریخی کهن ندارد؛ بلکه در موارد زیادی طبیعت خاص، حرف‌های بیشتری را بیان می‌کند.

شما توجه کنید در حال حاضر داشته‌های ثبت شده ما در یونسکو (میراث جهانی) 21 اثر و از این تعداد فقط یک اثر مربوط به طبیعت است و آن هم بیابان لوت که امسال ثبت جهانی شد. ما بقی موارد هم تنها ثبت ملی شده‌اند که عموم مردم از همه اینها بی‌خبرند. چراکه اطلاع‌رسانی صحیحی صورت نمی‌گیرد. در مرحله اول ما باید با اطلاع‌رسانی دقیق و افزایش سطح آگاهی و تبلیغات عمومی، موجب افزایش و ارتقاء سطح دانش گردشگری و ایران‌شناسی مردم داخل و خارج از کشور باشیم و البته این مهم با همکاری و همیاری رسانه‌ها و ستادهای اجرایی تبلیغات گردشگری انجام‌پذیر خواهد شد.

س: دلیل اصلی کم توجهی مردم به طبیعت و تخریب محیط زیست را در چه می‌بینید؟

قارایی: نبود آموزش صحیح و فرهنگ آموزش. ما در آموزش و پرورش هیچ درس اختصاصی و فضای آموزشی مبنی‌بر حفاظت محیط زیست و ارزش دادن به طبیعت نداریم. حتی در مورد آثار تاریخی هم وضعیت به همین شکل است. من از شما سوال می‌کنم با توجه به سال‌ها تلاش در این حوزه و فعالیت تخصصی شما در این زمینه، چند درصد از مردم از آثار ثبت شده ملی و جهانی تاریخی و فرهنگی و طبیعی ما با خبر هستند؟ حتی بسیاری از مردم هنوز نمی‌دانند طبیعت هر منطقه چه ویژگی‌های ظاهری دارد. پس چگونه می‌توان از غیر ایرانی‌ها انتظاری داشت؟ سیستم آموزش ما در مدارس، مراکز وابسته و زیرمجموعه آن بسیار ضعیف عمل کرده‌اند. فرزندان این جامعه و آینده‌سازان فردای کشور ما باید یاد بگیرند که طبیعت یعنی چه و محیط زیست چه ارزشی دارد؟ تا بعدها آن را هدف سوء استفاده و تخریب قرار ندهند.

ما با خط لوله گاز، راه‌سازی، سدسازی، جاده‌سازی و پل‌سازی بی‌برنامه و کارشناسی نشده باعث تخریب و لطمه به طبیعت شده‌ایم، در صورتی که این اقدامات را جزء خدمات‌رسانی می‌دانیم. یک درخت سال‌ها طول می‌کشد تا به شکوفایی برسد که ما متاسفانه بدون تفکر لازم و از روی خودخواهی، تنها در چند دقیقه آن را نابود می‌کنیم. ما هیچ ارزشی برای محیط زیست قائل نیستیم. آموزش و پرورش باید بخش ویژه‌ای را در تمامی رشته‌ها به محیط زیست و طبیعت اختصاص بدهد و در کنار آن رسانه‌ها ، برگزارکنندگان مراسم‌های مختلف فرهنگی و غیره نیز باید در این راستا گام‌های مثبتی را بردارند.

همچنین باید یک فضای آموزشی بزرگ و اجرایی نیز برای مدیران، مسئولان و تصمیم‌گیران کشور عزیز ما آماده‌سازی شود تا اسیر تصمیم‌های آنی و مقطعی در پروژه‌های فصلی و موردی قرار نگیرند. طبیعت نجات دهنده آرامش و جان انسان‌هاست.

س: پیشنهاد شما برای جذب طبیعت‌گردان داخلی و خارجی توسط شرکت‌های خدمات دهنده گردشگری چیست؟

قارایی: پیشنهاد اول من این است که ابتدا مدتی هیچ کاری نکنند و فقط یک مرجع قدرتمند و حرفه‌ای، فضای آموزشی لازم برای کلیه موسسه‌ها، آژانس‌ها و عوامل اجرایی گردشگری ایجاد کند تا به دور از در نظر گرفتن منافع اقتصادی بتوانند زیرساخت‌های گردشگری را بازسازی و فرهنگ صحیح سفر را ترویج دهند. این باعث می‌شود در ابتدا خودشان با ظرفیت‌های خاص هر منطقه و پتانسیل‌های موجود و شرایط، آشنایی کافی داشته باشند و سپس اقدام به جذب مسافر و توریست نمایند. البته اکنون هم تعداد معدودی از مجموعه‌هایی که به شکل اصولی و صحیح سفرهای طبیعت‌گردی را برای علاقه‌مندان برنامه‌ریزی می‌کنند، وجود دارند.

اکثر خدمات‌دهندگان گردشگری ما به خصوص در بخش گردشگری طبیعت، بدون اطلاعات کافی و آموزش، مسافرهای خود را به دل طبیعت می‌برند و به همین شکل متقابل مشکلات دیگری نیز از سوی میزبانان گردشگری ما به‌وجود می‌آید.

س: تعریف شما از گردشگری طبیعت ایران چیست؟

قارایی: گردشگری طبیعت گردشگری اصالت‌هاست. هر کشوری که اصیل‌تر باشد و برای حفظ این اصالت تلاش کند موفق‌تر است. گردشگر داخلی و خارجی ما مخاطب میزبانی اصیل است. سنت‌ها و آیین‌ها، پوشش‌ها، خوراک و غذاها و طبیعت خاص و دست نخورده هر منطقه است که باعث انگیزه مسافر و هیجان بیشتر او برای کشف و تجربه سفر مجدد می‌شود.

گردشگری طبیعت چیزی به نام جاده ساخته شده، هتل و حتی امکانات اولیه به شکل شهری ندارد. مخاطب خارجی گردشگری ما هم به دنبال این ساختارهای شهری در دل روستاها و طبیعت نیست. برای مثال بیابان بین شهداد و لوت را نام می‌برم که بعد از مدتی استقبال، تبلیغات فردی و تورهای مسافرتی، دارای تیپ‌های به روز و کمپ‌های ساخته شده با مصالح شهری و جاده و برق شده است و آنقدر مسافر و گردشگر آموزش ندیده به آنجا رفته که پر از زباله شده است.

باید بدانیم کمپ‌های ثابت طبیعت ما روستاها و چادرهای عشایری است و کمپ‌های سیّار نیز چادرهای مسافرتی و شخصی طبیعت‌گردان. حضور گردشگران و سفر آنها به دامان طبیعت و مناطق مختلف باید بتواند به اقتصاد و رونق هر منطقه کمک کند نه اینکه موجب نابودی ثروت‌های موجود شود.

جالب است بدانید ما در همین برنامه مستند ایرانگرد هر نوع طبیعتی را معرفی نمی‌کنیم که موجب تخریب و هجوم بی‌برنامه گردشگران شود. هدف اصلی ما نشان دادن سرمایه‌های معنوی، زیبایی‌ها و ساختار مناطق مختلف و همچنین آموزش و دعوت به رعایت حفظ محیط زیست و احترام به طبیعت از سوی اقشار مختلف جامعه است. لذت طبیعت‌گردی به رها کردن خود در آنچه که هست می‌باشد و گردشگر باید از جنس طبیعت و مردمان آن منطقه شود تا بتواند از سفر خود لذت ببرد.

س: چه نظری در مورد شعار گردشگری امسال «گردشگری برای همه و همه برای گردشگری» دارید؟

قارایی: آموزش گردشگری برای همه و همه ابزارهای آموزشی برای گردشگری و البته حفظ محیط زیست. ما باید از تخریب پیوسته محیط زیست و گردشگری با ابزارهای آموزش صحیح و اصولی جلوگیری کنیم. خیلی از موارد حاکم و شرایط زندگی موجب خشونت و عدم تمرکز و حوصله عموم مردم شده است و آموزش می‌تواند کمک بزرگی به آرامش گرفتن از طبیعت و تفکر مردم کند.

س: ضمن تبریک تقارن روز تولد شما با روز جهانی گردشگری، بزرگترین آرزویی که دارید چیست؟

قارایی: آرزوی من ساخت مجموعه مستند حرفه‌ای «مردمان ایران» و ساخت یک فیلم بلند مدت با همین مضمون برای ارائه به جشنواره‌های بین‌المللی است. این مجموعه مستند برای 7 قسمت 90 دقیقه‌ای تعریف شده است که ایران و مردمان ایرانی را به شکل واقعی، با کیفیت ساخت و تصویربرداری حرفه‌ای و به‌روز به عموم دنیا معرفی کند. این مستند برگرفته از سال‌ها تجربه، تلاش و ممارست من در جهت شناسایی طبیعت و مردمان ایران زمین است که امید دارم در صورت فراهم شدن شرایط لازم و حمایت‌های مالی اثر ارزشمند و ماندگاری برای نسل‌های آینده این کشور به شمار رود. آقای ضرغامی، ریاست پیشین سازمان صدا و سیما از ارائه این طرح پیشنهادی استقابل کردند. بعد از رفتن وی چندین نفر دیگر نیز استقبال کردند ولی به دلیل عدم بوجه کافی، هنوز هیچ نتیجه‌ای حاصل نشده است. سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری با همراهی سازمان صدا و سیما و یا حتی نهادهای دیگر می‌توانند به دلیل محتوای جذاب و ملی این مجموعه حمایت‌های لازم را جهت ساخت طرح مذکور انجام دهند.

من اعتقاد دارم که در گردشگری، یک تصویر خوب بهتر از هزار مطلب و اقلام مکتوب است و این در گردشگری ایرانی و خارجی بسیار کاربرد دارد و امیدوارم که به زودی آرزوی من محقق شود.

س: خودتان چقدر اهل سینما و تلویزیون هستید؟

قارایی: من فیلم‌های خوبی را که معرفی می‌شود تماشا می‌کنم. از طرفی آدم رئالی هستم و آثاری را دوست دارم که به واقعیت نزدیک‌تر باشد. به ویژه مستندهای خوب جهان را دوست دارم و همیشه در حال یادگیری از طریق تجربه تصویری هستم.

س: تاثیرگذارترین فرد زندگی شما چه کسی بوده است؟

قارایی: شهید مصطفی چمران، ایشان قهرمان زندگی من هستند. به دلیل تمامی ابعاد شخصیتی و تلاش‌هایی که در طول سال‌های حیاتشان نمودند برای من همیشه قابل احترام و ستایش هستند.

حرف آخر؟

قارایی: تشکر از پدر و مادرم که بسیار برای من زحمت کشیدند و قدردان محبت‌هایشان هستم. از سازمان صدا و سیما و از تمامی دوستان و همکاران که در ساخت مجموعه‌های ایرانگرد کنارم بودند و کمک کردند و همچنین از مردم و مخاطبان محترم که با مهر، همیشه به ایرانگرد لطف و توجه داشته‌اند نیز تشکر می‌کنم. همچنین پیشنهاد می‌کنم که سازمان میراث فرهنگی و گردشگری به‌عنوان نهاد مرجع، یک واحد مستقل حرفه‌ای برای ستاد معرفی و بررسی توانمندی‌های افراد و کارآفرینان گردشگری داشته باشند که با نگاه مثبت مسئولین بتوانیم آینده بهتری را برای گردشگری کشورمان رقم بزنیم.

ایران…؟

جانِ من…