ژنرال کالین پاول وزیر امور خارجه اسبق آمریکا گفته است رژیم صهیونیستی 200 کلاهک هستهای در اختیار دارد که به سوی تهران نشانهگیری شدهاند.
پاول در نامهای به جفری لیدز حامی مالی حزب دموکرات آمریکا نیز بر این موضوع به وضوح تاکید ورزیده که ایران حتی در صورت ساخت سلاح اتمی هم از آن استفاده نخواهد کرد چون تهران میداند که اسرائیل 200 کلاهک هستهای دارد که به سویش نشانهگیری شده است.
این نخستین بار نیست که درباره توان هستهای رژیم صهیونیستی مطلبی منتشر میشود، لکن یکبار دیگر این مسئله روشن گردید که عوامل تشنج و ناامنی در منطقه از چه طیفی هستند و با عملکرد تنش زای خود چگونه منطقه را در معرض بحرانهای جدید قرار میدهند و حتی به ناامنیهای موجود نیز دامن میزنند.
این برای آمریکا و سایر کشورهای غربی نیز موضوع بحثانگیزی است که لازم است به پیامدهای آن برای خود نیز بیندیشند تا از عواقب حمایت بیچون و چرا از رژیمهای بحرانزا در منطقه، ارزیابی صحیحی داشته باشند.
آمریکا هفته گذشته تصمیم جدیدی برای تخصیص 38 میلیارد دلار کمک بلاعوض به رژیم اشغالگر صهیونیستی گرفت. علاوه بر این بنیامین نتانیاهو بارها اعلام کرده است که اسرائیل به نیابت غرب علیه کشورهای مسلمان منطقه خصومت میورزد و این رژیم در واقع یک پایگاه نظامی غرب در قلب منطقه نفتخیز دنیای اسلام است. این گفته و تحلیل نتانیاهو درباره ماهیت روابط و مناسبات غرب و اسرائیل هرگز تکذیب نشده و توضیح خاصی در مورد آن از جانب هیچ مقام و رسانه غربی منتشر نگردیده است.
تصادفی نیست که ملتهای مسلمان، دولتهای اسلامی و حتی آزادگان جهان که ممکن است هیچگونه تعلق خاطری هم به اسلام و دنیای اسلام و مسلمانان نداشته باشند، عملکرد جنایتکارانه اشغالگران صهیونیست را به حساب غرب و حامیان اسرائیل نیز میگذارند که همواره شرارتهای صهیونیستها را به حساب «دفاع از خود» میگذارند و آنرا توجیه میکنند و حتی ضروری میشمارند. هم اشغالگران صهیونیست و هم غرب و سایر حامیان صهیونیسم نباید تصور کنند که این رفتارهای شرورانه و تهدیدات پوچ و توخالی میتواند ضامن و حافظ امنیت اشغالگران صهیونیست باشد و کمترین کمکی به حفظ و بقای صهیونیستها محسوب شود.
قطعاً صهیونیستها و حامیان وقیح آنها بهتر از هر کسی میدانند که کوچکترین تلاش و اقدام جسارت آمیز آنها علیه ایران با پاسخ فوری، گسترده و به شدت پشیمان کننده مواجه خواهد شد و چه بسا که تصمیم گیرندگان اولیه در مواجهه با پاسخ کوبنده و غافلگیر کننده ایران، دیگر در قید حیات هم نباشند که پشیمان شوند ولی ناکامی و درماندگی امروز صهیونیستها در کوچه پس کوچههای فلسطین اشغالی علیرغم وجود همین سلاحهای اتمی روی میدهد. به عبارت بهتر، از مرگ و نابودی تدریجی صهیونیستها نمیتوان حتی با سلاح اتمی هم جلوگیری نمود و آنرا به تاخیر انداخت.
صهیونیستها و حامیان آنها میدانند ولی قطعاً لازم است یقین کنند که عملکرد جنونآمیز آنها تاکنون بالاترین عامل افزایش تنش علیه اشغالگران بوده و همین رفتار فاجعهآفرین و غیرقابل توجیه است که حامیان صهیونیسم را یکی پس از دیگری از ادامه حمایت بیحد و مرز از اشغالگران به تدریج منصرف و حتی پشیمان میکندو زمینههای انزوای صهیونیستها را فراهم سازد. در واقع ظلم و جنایت و خفقانی که صهیونیستها به عنوان یک راهکار حکومتی به اجرا گذاشتهاند، همچون موریانه در تاروپود این حاکمیت جهنمی رخنه کرده و شرایطی را به وجود آورده که علیرغم تمایلات آشکار و نهان اشغالگران و حامیان شرور آنها، این بنیان مبتنی بر ظلم فرو میریزد و هیچکس قادر به ممانعت از فروپاشی رژیم صهیونیستی نخواهد بود.
چه کسی باور میکرد افسانه شکست ناپذیری اسرائیل اینگونه باطل شود؟ چه کسی باور میکرد ارتش صهیونیستی که آنرا چهارمین ارتش دنیا معرفی میکردند، در مقابل حزبالله در لبنان و مقابل فلسطینیهای مظلوم در غزه از پا در آید و تا آن اندازه منفور و منزوی شود؟
هنوز هم در دنیای معاصر برای صهیونیستها، صرفاً به خاطر مطامع کثیف استعماری و منافع نامشروع قطبهای قدرت و شرارت، اعتباری قائلند ولی اعترافات اخیر بان کی مون دبیر کل سازمان ملل در این باره بسیار گویاست. وی اظهارات نخستوزیر رژیم صهیونیستی را «شرم آور» خوانده و عملکرد اسرائیل در شهرک سازیهای تجاوزکارانه و برخورد با فلسطینیها را غیرقانونی و مبتنی بر ظلم و اختناق میداند و خواستار پایان شرارتهای اسرائیل است. شاید جای تعجب چندانی نباشد که مقامات رسمی در پایان دوره خود و یا پس از آن به بیان برخی حقایق میپردازند. جیمی کارتر رئیسجمهور اسبق آمریکا هم سالهاست که به عنصری ضداشغالگری و ضد صهیونیست مبدل شده و مواضعش به شدت موجبات خشم و اعتراض اشغالگران را فراهم ساخته است، لکن صهیونیستها با این عملکرد شرورانه حتی احتیاج به دشمن هم ندارند و بزرگترین دشمن آنها خودشان هستند.