سیاست خارجی از مهمترین های اولویت های دولت یازدهم بود که حسن روحانی در فعالیت های انتخاباتی خود شعار آن را سر میداد. وی مهمترین اولویت های دیپلماسی دولت خود را نیز روابط دوستانه و نزدیک با همه همسایگان، تلاش برای خروج پرونده هستهای ایران از شورای امنیت در کنار تکمیل فناوری هستهای، حذف تحریمها، جلوگیری از افزایش تنش بین ایران و آمریکا، حل بحران سوریه، تعامل با نظام بینالمللی و موازنه قدرت بر اساس مفهوم اعتدال را اعلام کرده بود.
حالا سه سال از عمر دولت و یکسال از اجرای برنامه جامع اقدام مشترک ایران و ۱+ ۵ (برجام) میگذرد؛ اما آنچه که تاکنون اتفاق افتاده آن است که بعد از برجام، دیپلماسی دولت به حاشیه رفت و در موضع انفعال قرار گرفت که نمونه عینی آن اتفاقات پیرامون حج، فرافکنیهای رژیم حاکم بر عربستان و تهمتزنی به ایران، محکویت حزب الله توسط اتحادیه عرب، تکرار بلوکه کردن اموال ایران توسط امریکا و بیاعتنایی این کشور نسبت به اجرایی کردن برجام است که دستگاه دیپلماسی را با چالش هایی مواجهه ساخته است.
بعد از حدود ۹ ماه از اجرای برجام، بخاطر نقض های مکرر توافق هسته ای توسط آمریکا دولت مجبور است همچنان توان و وقت خود را برای مذاکره با طرف مقابل بگذارد تا راههای حصول به نتایج برجام باز شود.
آنچه که در این سه سال از نگاه دولت پنهان مانده، توسعه دیپلماسی منطقه ای و روابط چند جانبه است؛ نکته ای که اخیرا رهبر معظم انقلاب نیز درباره آن به دولت توصیه کردند.
حضرت آیت الله خامنه ای در زمینه سیاست خارجی به دولت تاکید کردند: «سیاست خارجی از اوّل، یکی از اولویّتهای دولت جناب آقای دکتر روحانی بوده، هم در تبلیغات، هم در اقدامات دولتی؛ این کار مهمّی بوده، خب بنده هم موافقم. من از سابق به فعّالیّت دیپلماسی و کار دیپلماسی عقیده داشتم و معتقد بودم بایستی در این زمینه تلاش بشود.
چند نکته اینجا وجود دارد: یکی اینکه ما توان دیپلماسی خودمان را در سطح دنیا درست توزیع کنیم؛ یعنی سهم آسیا به تناسب وسعت و توانایی آسیا باید به آسیا داده بشود، سهم آفریقا همینجور، سهم آمریکای لاتین همینجور؛ پس بنابراین [باید] دیپلماسیمان را خوب توزیع کنیم، متناسب توزیع کنیم... نکتهی دیگردر زمینهی مسائل دیپلماسی، استفاده از ظرفیّت دیپلماسی برای اقتصاد است... .»(۳ شهریور ۹۵)
اما کارشناسان مسائل بینالملل نیز بر این نکته تاکید دارند که توان دیپلماسی دولت نباید محدود به یک حوزه شود.
سیدهادی سیدافقهی استاد دانشگاه در این رابطه تأکید میکند که «دولت باید در سیاست خارجی متوازن تر حرکت کند، رهبر انقلاب چندین بار در مذاکرات هسته ای گفتند که شما چشم خود را به دست دشمنان ندوزید، آمریکا چیزی به شما نمیدهد و اروپایی ها نیز روی خوش نشان نمیدهند و آنچه را که روی کاغذ امضا میکنند، در عمل اجرا نمیکنند. این دیگر بر کسی پوشیده نیست که آنها درمساله برجام بدعهدیهایی داشتهاند.»
این کارشناس مسائل بین المللی معتقد است: «با توجه به شایستگی های ملت، ارزش های انقلاب، سرمایه های انسانی و مادی کشور و همچنین بضاعت تاریخی، فرهنگی و باستانی که ایران دارد و از طرف دیگر با عنایت به نقشآفرینی و اثرگذاری که ایران در بُعد انقلابی و حاکمیتی خود دارد، دستگاه دیپلماسی ما نتوانسته از این امکانات و جایگاه در ارتباط با کشورهای مختلف به شکل لازم و کافی آن بهرهمند شود. ما با توجه به این امکانات و ظرفیت ها می توانیم و جایگاه حقیقی خودمان را پیدا کنیم.»
سیدافقهی با بیان اینکه عربستان امروز میتواند با نفت و دلارهایش قطعنامه های سازمان ملل را جابجا کند، تصریح میکند: «عربستانی که تروریست ها از آنجا برخواستهاند و بعد از آمریکا و رژیم صهیونیستی بدنام ترین کشور جهان است، توانسته با همین یک فاکتور دلارهای نفتی، جولان بدهد. لذا ایران هم باید دیپلماسی عمومی خود را بیش از پیش تقویت کند.»
آنچه به نظر میرسد این است که بیشتر نگاه این دولت همچون دولت کارگزاران به سمت اروپاست و در سه سال گذشته به توازن در سیاست خارجی توجه کافی نداشته است. بطور مثال در سالهای اخیر نیاز بود تا توجه ویژهای به توسعه مناسبات با آمریکای لاتین صورت بگیرد. دولت باید در سیاست خارجی تنوع در روابط را رعایت کند و در دایره روابط فقط به یک قاره خاص محدود نباشد. این تنوع باعث میشود ایران از نظر اقتصادی به یک منطقه یا قاره وابسته نباشد.
آنچه کارشناسان نسبت به آن تاکید میکنند این است که باید به گونهای عمل کرد تا یک احساس رقابت در کشورها و قارههای مختلف برای برقراری رابطه با ایران شکل بگیرد.
لزوم توسعه دیپلماسی اقتصادی با آمریکای لاتین
سیدافقهی همچنین با اشاره به ظرفیت آمریکای لاتین، شبه قاره و آفریقا برای همکاری با ایران، میافزاید: «ایران میتواند در این کشورها بازاریابی کند. اینها عمدتا به لحاظ فناوری، صنعت هسته ای و تجاری ضعیفتر از ایران هستند. ما میتوانیم از این کشورها در راستای اهداف دیپلماتیک و سیاسی خودمان در بلوکبندی هایی که ضد ما وجود دارد بهرهبرداری و اعمال نفوذ کنیم.»
آمریکای جنوبی حیاط خلوت آمریکا محسوب می شود و این کشور نسبت به گسترش مناسبات آنها با ایران حساس است. یکی از مهمترین راهبردهای آمریکا در رابطه با این کشورها، وابسته نگه داشتن آنها به خامفروشی بوده است. با توجه به توان بالای ایران در صدور خدمات فنی و مهندسی و خدماتی، کشورمان میتواند در تولید ثروت به این کشورها کمک و از منافع این قراردادها نیز بهرهمند شود؛ به همین دلیل با توجه به جمعیت ۵۰۰ میلیونی آمریکای لاتین، نباید از این ظرفیت انباشته غفلت کرد.
البته سفر یک هفتهای محمدجواد ظریف وزیر خارجه کشورمان به این قاره در سال آخر دولت اقدامی دیرهنگام اما مناسب بود. بهرام قاسمی سخنگوی وزارت امور خارجه اهداف این سفر ظریف را «اقتصاد مقاومتی» نامید. نخستین سفر دورهای وزیر امور خارجه به آمریکای لاتین در اوایل همین ماه (شهریور۹۵) صورت گرفت که در جریان آن، وی ابتدا به کوبا و سپس به نیکاراگوئه، اکوادور، شیلی، بولیوی و ونزوئلا رفت. همچنین در این سفر یک هیئت اقتصادی شامل بیش از ۶۰ تن از تجار، بازرگانان و صاحبان شرکت های بخش خصوصی در حوزه های مختلف از جمله خدمات فنی و مهندسی ظریف را همراهی کردند که میتوان از این سفر به عنوان «آغاز فصلی جدید در روابط میان ایران و امریکای لاتین» نام برد.
حالا رئیس جمهور نیز عازم آمریکای لاتین شده است. البته سفر حجتالاسلام روحانی به ونزوئلا برای حضور در اجلاس سران غیرمتعهدهاست، اما دیدار و رایزنی با سران کشورهای عضو در جنبش عدم تعهد در حاشیه این اجلاس، فرصت مناسبی است برای توسعه دیپلماسی همهجانبهگرا؛ آنچه که دولت به این سه سال بدلیل سرگرم بودن به برجام از آن غافل بوده است.
حجت الاسلام روحانی پس از ونزوئلا به کوبا میرود؛ مذاکره هیاتهای عالیرتبه و امضای اسناد متعدد همکاری را از اصلی ترین برنامه های رئیس جمهور در این سفر است.
با این سفر انتظار میرود دولت یازدهم در سال پایانی فعالیت خود، بیانات رهبری را در حوزه توسعه متوازن روابط خارجی نصب العین قرار داده و هماهنگ با سیاستهای کلان رهبری انقلاب دیپلماسی متوازنی داشته باشد و کشور را از آسیب ها و تکانه های بینالمللی حفظ و جایگاه ایران را در منطقه و جهان افراشتهتر کند.