آذر رشتیانی با اشاره به دلایل افزایش میزان طلاق در جامعه اظهار کرد: علل فروپاشی در میان خانواده‌ها در ابعاد فردی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی قابل بررسی است و هر کدام از این ابعاد،  شامل شاخصه‌هایی می‌شود که در ایجاد تزلزل در بین خانواده‌ها مؤثر است. 

 

وی اذعان کرد: از جنبه فردی عوامل گوناگونی از جمله تحصیلات فردی، سن، ویژگی و خصوصیات شخصی، بهداشت روانی، سبکهای دلبستگی، مهارتهای ارتباطی فرد که چطور هیجان خود را کنترل کند، چگونگی برقراری ارتباط با همسر، نحوه‌ بروز صمیمیت و توانایی حل مسائل هنگام مشکلات از عوامل تأثیرگذار در تزلزل نهاد خانواده هستند همچنین در ابعاد دیگر، مشکلات موجود در جامعه، شرایط اقتصادی و شغلی نامناسب از نظر کار و  وضعیت درآمد فرد بسیار مؤثر است؛ اعتیاد  و رضایتمندی جنسی زوجین  از فاکتورهای موثر و مهم طلاق است. 

 

این پژوهشگر مسائل اجتماعی تصریح کرد: با توجه به تغییراتی که در سبک زندگی خانواده‌ها به‌وجود آمده، علاوه بر طلاق قانونی، طلاق عاطفی در میان زوجین نمود بسیاری در جامعه پیدا کرده است؛ این تغییرات سبک زندگی در خانواده‌ها باعث شکاف بین آنها شده است؛ استفاده ناصحیح از شبکه‌های مجازی و اجتماعی باعث شده تا در میان زوجین که در یک خانه و در کنار یکدیگر زندگی می‌کنند، فاصله ایجاد کند و به حوزه فردی خود، نسبت به نقش همسر بودن در چارچوب محیط خانواده بیشتر توجه کنند؛ افرادی که قصد ازدواج دارند، با رویکرد تعقل‌گرا معیارهای خود را مدنظر قرار دهند. 

 

وی خاطرنشان کرد: برای فرهنگسازی کراهت طلاق از چند جنبه باید اقدام صورت گیرد؛ آموزش و اطلاع‌رسانی به جامعه از طریق مدرسه، دانشگاه، رسانه و نهادهایی که متولی آموزش هستند باید مهارتهای ارتباطی زوجین را آموزش و انتقال دهند تا افراد در مواجهه با مشکلات به‌جای طلاق، راه‌حلهای مناسبی بیندیشند؛ اصلاح شیوه همسرگزینی خصوصاً برای دختران و مشورت با والدین برای انتخاب همسر از عواملی است که در کاهش طلاق مؤثر است. 

 

این پژوهشگر مسائل خانواده با اشاره به اینکه طلاق برای فرد، جامعه و اقتصاد کشور پیامدهای نامناسبی دارد، اظهار کرد: از بُعد فردی، شخص پس از طلاق دچار افسردگی، انزوا، احساس تنهایی، احساس دوگانگی نقش و ترس از آینده می‌شود و گاهی به سمت اعتیاد گرایش پیدا می‌کند؛ از بُعد خانوادگی فرد در شرایطی قرار می‌گیرد که با افرادی که پس از طلاق با وی زندگی می‌کنند، معمولاً کینه‌توزانه و پرخاشگرانه رفتار می‌کند و برای کارهای خود به دنبال مقصر است و از بُعد اجتماعی افراد مطلقه در جامعه معمولاً باعث فحشاء، ارتکاب جرم، کاهش نفوذ اجتماعی، فرار از خانه و انحرافات جنسی می‌شوند که پیامدهای اجتماعی آن بسیار گسترده است. 

وی تصریح کرد: قطعاً مشاوره قبل ازازدواج می‌تواند تاثیرگذار باشد اما به بحث طلاق باید ریشه‌ای نگاه کرد؛ هنگامی که ازدواج جوانان در سنین بالا اتفاق می‌افتد، به بُعد اقتصادی مرتبط است؛ اشتغال و شرایط مسکن که زیربنایی برای تشکیل خانواده هستند باید رفع شود. 

 

رشتیانی گفت: آموزش در خصوص انتخاب همسر، قبل از تشکیل خانواده و چه رفتاری با همسر در حین زندگی داشته باشند، بسیار موثر است؛ اگر هر کدام از سازمانها و نهادهای مرتبط با مقوله ازدواج و طلاق وظایفی که برای آنها در آئین‌نامه‌هایشان تعریف شده است را عمل کنند، قطعاً بسیاری از مشکلات رفع خواهد شد.