در چنین شرایطی کارشناسان، تکثیر در اسارت را تنها نسخه مؤثر برای جلوگیری از انقراض نسل این گربهسان میدانند اما کوشکی و دلبر، 2 یوزپلنگی که مدتها در محوطه فنسکشی شده در زیستگاههای اصلی خود واقع در میاندشت و توران نگهداری شده بودند، به جای آنکه به محل مناسبی برای تکثیر در اسارت منتقل شوند، راهی پردیسان تهران شدند تا در فضایی غیر طبیعی، تکثیر شوند. مشهورترین زوج یوزپلنگ ایرانی به دلیل استرسهای محیطی تا کنون با یکدیگر جفتگیری نکردهاند و افزایش سن آنها شانس تکثیر در اسارت این گونه ارزشمند را به حداقل رساندهاست.
نهم شهریور، به دلیل کشته شدن دو توله یوزی که همراه مادر برای استفاده از منابع آب نخلستانهای بافق یزد در سال 73 به روستا نزدیک شده بودند، با تلاش انجمن یوزپلنگ ایرانی از سال 86 روز ملی یوزپلنگ نامیده شد. در حالی که مسوولان دولتی پروژه حفاظت از یوز همچنان از وجود 40 قلاده از این گربهسان بزرگ در ایران خبر میدهند، انجمن یوزپلنگ ایرانی در نشست خبری؛ در آستانه روز ملی یوزپلنگ پرده از خبری ناگوار و نگرانکننده برمیدارد: «فقط 2 یوز ماده داریم».
خبر کوتاه و برای علاقمندان به حفظ تنوع زیستی کشور، به شدت نگرانکننده بود. وجود 2 ماده یوزپلنگ در جمعیت یوز ایرانی حکایت از بر هم خوردن تناسب جنسیتی در جمعیت یوز و انقراض قریب الوقوع نسل این گونه دارد. در صورت بیتوجهی و انجام نشدن اقدامات مناسب، بعد از شیر و ببر، طی کمتر از یک قرن یوزپلنگ سومین گربهسان بزرگی است که از طبیعت ایران حذف میشود.
خبر به قدری تکان دهنده است که اعضای انجمن یوزپلنگ ایرانی تلاش میکنند در مصاحبههای بعدی اندکی از تلخی آن بکاهند. آقای مرتضی اسلامی دهکردی، مدیر عامل انجمن یوزپلنگ ایرانی میگوید: تا کنون در سه نوبت توسط دوربینهای تلهای مهمترین زیستگاههای یوزپلنگ شامل نایبندان، میاندشت، توران، دربند راور و کویر، تصویربرداری انجام شدهاست. در این مناطق 20 قلاده یوزپلنگ در سال 90 تا 92 شناسایی شدند. در آن سال 11 نر، هفت ماده و 2 یوز با جنسیت نامعلوم شناسایی کردیم. این مطالعات هر چند سال یک بار باید تکرار و روند جمعیت بررسی شود. بنابراین در سال 93 و 94 نیز مطالعه انجام و حدود 20 تا 22 قلاده یوزپلنگ شناسایی شدند. در این جمعیت نیز فقط چهار قلاده یوزپلنگ ماده وجود داشت. وی ادامه میدهد: متاسفانه اردیبهشت ماه امسال یکی از مهمترین مادهها کشته شده و یکی از تولهها از دست رفت. چیزی که میدانیم این است که در حال حاضر در منطقه میاندشت یک ماده شناسایی شده وجود دارد و در توران هم یک ماده شناسایی شده دیگر گزارش شدهاست.
انقراض محلی یوزپلنگ در پارک ملی کویر
اسلامی تاکید میکند: تصاویری که با دوربینهای تلهای گرفته میشود پس از انجام تحلیل، برآوردی از جمعیت یوزپلنگ را ارائه میکند. در سال 90 تا 92 که 20 یوزپلنگ تصویربرداری شد، برآورد ما از جمعیت حدود 40 تا 70 قلاده بود؛ اما در حال حاضر اگرچه جمعیت کاهش نداشته اما نسبت جنسیتی به هم ریخته است. در یزد سه سال است که هیچ یوزپلنگ مادهای شناسایی نشدهاست. وی اضافه میکند: در پارک ملی کویر از سال 92 به بعد هیچ گزارشی شامل رد پا یا تصویری از یوزپلنگ مشاهده نشدهاست. به نظر میآید در این منطقه یوزپلنگ به شکل محلی منقرض شده باشد. رییس انجمن یوزپلنگ ایرانی احتمال مهاجرت این گربهسان بزرگ از پارک ملی کویر را ضعیف میداند زیرا این زیستگاه امنیت خوبی داشته و تعارض انسانی در آن کم است. وی میگوید: حدس میزنیم به دلیل قطع شدن ارتباط پارک ملی کویر با زیستگاههای حفاظت شده یوزپلنگهای دیگر، نسل ساکنان پارک ملی کویر منقرض شده باشد.
اسلامی با اشاره به مهاجرتهای بین 130 تا 210 کیلومتری یوزپلنگ، جابهجایی این گربهسان بین زیستگاههای مختلف را عاملی برای افزایش خطر تصادفات جادهای اعلام میکند. به گفته وی علت جابهجایی هنوز مشخص نیست و میتواند برای جفتگیری، یافتن طعمه یا ناامن شدن زیستگاهها باشد. اما آنچه مسلم است؛ این است که این جابهجایی امکان تبادل ژنی در جمعیتهای مختلف یوز را فراهم کرده و البته حفاظت از آن را دشوار میکند. رییس انجمن یوزپلنگ ایرانی همچنین امیدوار است که در زیستگاههای دیگری نظیر کرمان که به دلیل مسائل امنیتی دوربینی در آنجا نصب نشده، یوزپلنگهای ماده دیگری وجود داشته باشند.
وی تاکید میکند: نباید ناامید شد و فعالیت حفاظتی یوزپلنگ را متوقف کرد بلکه باید کریدورهای مهاجرتی حیوان را به دقت حفاظت کرد. سگهای گله را که باعث از بین رفتن یوزپلنگها میشوند باید از زیستگاه این گربهسان دور کرد. دولت مستثنیات مردم را که داخل زیستگاه یوزپلنگ واقع شده خریداری و آزادسازی کند. تعداد محیطبانان افزایش یافته و جوامع محلی در حفاظت از این گونه ذینفع شوند.
تکثیر در اسارت دشوار اما ضروری
اسلامی در میان راهکارهای ارائه شده برای حفظ نسل یوزپلنگ به تکثیر در اسارت این گونه هم اشارهای میکند. وی معتقد است که اگرچه رهاسازی در طبیعت گربهسانان بزرگ جثهای که در اسارت متولد شدهاند، به حفظ جمعیت وحشی کمکی نمیکند اما بهتر است که به منظور حفظ ذخیره ژنی جمعیت یوزپلنگ، مسأله تکثیر در اسارت در ایران پیگیری شود. آقای علیرضا جورابچیان، مسوول سابق پروژه بینالمللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی نیز در شرایطی که فقط دو یوزپلنگ ماده در جمعیت این گربهسان باقی مانده، تکثیر در اسارت را امری ضروری اعلام میکند؛ اما به این نکته هم تاکید دارد که در هیچ جای دنیا، در محیطی مصنوعی نظیر پارک پردیسان تکثیر در اسارت نتیجه نخواهد داد. وی اضافه میکند: کوشکی و دلبر که گزینههای مناسبی برای تکثیر در اسارت بودند باید در زیستگاه اصلی خود یا منطقهای فنسکشی شده در پارک ملی کویر برای تکثیر نگهداری میشدند نه اینکه این دو یوزپلنگ به تهران منتقل شوند تا با افزایش سن آنها و جفتگیری نکردن، شانس تولید نسل جدید را از دست بدهیم.
جورابچیان میگوید: در پارک پردیسان حتی اگر تولهای متولد شود این توله به درد نگهداری در باغ وحش میخورد. وی با تاکید بر اینکه مستندات میگویند که فقط دو یوز ماده در جمعیت فعلی این گربه سان داریم، البته بسیار خوشبین است که یوزپلنگهای ماده به زیستگاههای جدیدتری مهاجرت کرده باشند. مسوول سابق پروژه بینالمللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی که یک سوم عمر خود را صرف حفاظت این گونه کرده، میگوید: بر خلاف یوزپلنگهای آفریقایی که قلمرو مادهها 2 تا سه برابر نرهاست، در ایران قلمرو یوزپلنگ ماده چندین برابر نرها تخمین زده میشود.
وی که از عملکرد پردیسان در زمینه حفاظت از یوزپلنگ به شدت گلهمند است، زندگی این گربهسان را به طور کامل به طعمه وابسته دانسته و نبود آن را عاملی برای مهاجرت این گونه اعلام میکند. به گفته جورابچیان قوچ و میش، جبیر، آهو و کل و بز طعمههای اصلی یوزپلنگ هستند اما خرگوش برای این گربهسان، حکم بیسکوییت برای انسان را دارد و در جاهایی که جمعیت طعمههای این گربهسان مناسب باشد، بدون شک جمعیت شکارچی هم گسترش مییابد.