در قرآن کریم کلمه احتضار ذکر نشده؛ امّا با تعابیر دیگرى همچون حاضر شدن مرگ (نساء،آیه 18) آمدن سکرات مرگ (ق، آیه 50) قرار گرفتن در غمرات مرگ (انعام، آیه 93) آمدن مرگ (انعام، آیه 61) رسیدن جان به گلو (واقعه،آیه 83) توفّى به معناى گرفتن و نگه دارى روح( نحل، آیه 32) و نظایر آن سخن رفته است. وقایع هنگام احتضار 1. رسیدن جان به گلو: خداوند در سوره قیامت در مورد این لحظه سخت می فرماید: «کَلاّ اِذا بَلَغَتِ التَّراقى». (قیامت، آیه 26) تراقی به معناى جلو حلق و بالاى سینه است(5) یا در سوره واقعه می فرماید: «فَلَولا اِذا بَلَغَتِ الحُلقوم * و اَنتُم حینَئِذ تَنظُرون * و نَحنُ اَقرَبُ اِلَیهِ مِنکُم و لـکِن لاتُبصِرون * فَلَولا اِن کُنتُم غَیرَ مَدینین * تَرْجِعُونَهَا إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ »( واقعه، آیه 83-87) پس چرا هنگامی که جان به گلوگاه میرسد (توانائی بازگرداندن آن را ندارید)* و شما در این حال نظاره میکنید (و کاری از دستتان ساخته نیست)* و ما به او نزدیکتریم از شما ولی نمیبینید.* اگر هرگز در برابر اعمالتان جزا داده نمیشوید* پس او را بازگردانید اگر راست میگوئید.
.2 نا امیدى از شفاى محتضر: در زمان احتضار، خویشاوندان و دوستان محتضر که در اطراف وى هستند، از روى ناامیدى مى گویند: «و قیِل مَن رَاق» . (قیامت، آیه 27) چه کسى مى تواند او را شفا دهد؟ 3. یقین محتضر به جدایى: انسان در لحظات احتضار، به جدایى یقین پیدا مى کند: «و ظَنَّ اَنَّهُ الفِراق». (قیامت،آیه28) 4. جمع شدن ساق ها: هنگام احتضار، دو ساق پاى انسان کنار هم جمع مى شوند: «والتَفَّتِ السّاقُ بِالسّاق». (قیامت، آیه 29) معناى آیه این است که در حال احتضار، به دلیل زوال نیروى حیاتى که در بدن جریان داشته، ساق ها کنار هم جمع مى شوند.(6) 5. حضور و ظهور فرشتگان در زمان احتضار: یکى از حوادث مهمّ زمان احتضار، ظهور فرشتگان و گرفتن جان محتضر (توفّى) به وسیله آن ها است؛ حتى گفته شده: یکى از ادلّه نام گذارى زمان قبل از مرگ به «احتضار»، حضور فرشتگان در آن زمان است(7) چنانکه قرآن می فرماید: «... حَتّى اِذا جاءَ اَحَدَکُمُ المَوتُ تَوَفَّتهُ رُسُلُنا و هُم لایُفَرِّطون». (انعام،آیه 61) یا می فرماید: «قُل یَتَوَفـّـکُم مَلَکُ المَوتِ الَّذى وُکِّلَ بِکُم ...». (سجده، آیه 11) 6. سختی شدید زمان احتضار خداوند در قرآن کریم در این رابطه می فرماید: « و تَزهَقَ اَنفُسُهُم و هُم کـفِرون»(توبه، آیه 55) تزهق از ریشه زُهوق به معناى خروج چیزى با سختى است(8)
پی نوشت
1- قاموس المحیط، ج 1، ص 534.
2- الدرالمنثور، ج2، ص460؛ جواهرالکلام، ج4، ص5.
3- اقرب الموارد، ج 1، ص 667.
4- تفسیر مجمع البیان، ج 3، ص 37
5- التبیان، ج 10، ص 200.
6- تفسیر المیزان، ج 20، ص 113 7- مجمع البحرین، ج 1، ص 530; جواهر الکلام، ج 4، ص 6. 8- تفسیر المیزان، ج 9، ص 308.