امیر محبیان طی سرمقاله ای در روزنامه «رسالت» نوشت:
رئیس جمهور محترم درقبال آن چه که جنجال های پیرامون سخنان امام جمعه محترم مشهد در مورد برگزاری کنسرت موسیقی بدلیل حواشی غیر اخلاقی آن نامیده شده؛مواضعی را اتخاذ کرده و حتی وزیر ارشاد کابینه خود را مورد انتقاد در ملأ عام قرار دادند. در این راستا؛لازم است ابتدا مسئله را مرور و در باب سخنان جناب رئیس جمهور و نیز فضای ایجاد شده، تحلیل مناسب برای واقعیت یابی صورت گیرد. آغاز ماجرا آیت الله علم الهدی در نماز جمعه 22 مرداد ماه سال جاری نسبت به برگزاری کنسرت ها در مشهد موضع اتخاذ کرده و اظهار داشت:«در همه دنیا، یک شهر مقدس بهعنوان شهر زیارت، شرایط قداست خودش را دارد و همه افراد، همه جریانها، هویت قداست آن شهر را حفظ میکنند، این شهر هم شهر زیارت است و قداست دارد، مشهدی هم که در این شهر زندگی میکند، چه جوان، چه پیر، چه دختر و چه پسر، بداند که در شهر زیارت و شهر امام رضا زندگی میکند.» با این مقدمه ایشان به موضوع برگزاری کنسرت در مشهد پرداخت و گفت: « کسی که در شهر زیارت و امام رضا زندگی میکند باید این شرایط را بپذیرد، دیگر سر لغو یک کنسرت ما نباید چانهزنی با برخی مسئولان بر سر کوتهفکریشان داشته باشیم؛ مگر در این مملکت شما شبکه تلویزیونی قرآن ندارید؟ موسیقی حلال و حرام هرچه هست بهجای خود محفوظ، هرکس پیرو مرجعش هست، مگر شبکه قرآن در این تلویزیون نیست؟ مگر همه شبکههای تلویزیون موسیقی ندارد؟ چرا شبکه قرآن موسیقی ندارد؟ میگویند کنار قرآن نمیشود تار زد، این خلاف قداست قران است، کنار گنبد امام رضا نمیشود کنسرت برگزار شود، این خلاف حیثیت و هویت این شهر است، تو کنسرت میخواهی، مشهدی نباش، برو یک شهر دیگر زندگی کن؛ اگر یک آدمی میخواهد در یک شهری زندگی کند، در عیاشیهایش آزاد باشد، در عملیات فرهنگیاش آزاد باشد، در تفریح و خوشگذرانیاش آزاد باشد، چرا یک شهر زیارتی را انتخاب کرده؟ این شهر را انتخاب کرده که زوار این شهر را بچاپد و همینجا عیاشی کند؟»
آنچه که مشخص بود؛اتخاذ مواضع صریح در برابر رفتارهایی بود که قداست حریم امام رضا(ع) را مخدوش می کند.کنسرت به عنوان مصداق این حرکت ذکر شده است.
بهزودی موجی از مخالفت از یک سو و موجی از موافقت از سوی دیگر برخاست.استدلال های موافقان منطبق با منطق امام جمعه مشهد و استدلال های مخالفان عمدتا به شرح زیر بود:
1.گروهی معتقد بودند که مگر همه مشکلات مشهد منجمله حاشیه نشینی و فقر تمام شده که امام جمعه فقط کنسرت ها را هدف گرفته است.
2.گروهی لحن تند امام جمعه را مورد نقد قرار می دادند و معتقد بودند بهتر بود با لحن بهتری این سخنان را بیان داشت.
3.گروهی معتقد بودند که این ساز جدا زدن نوعی پدید آوری نظام ملوک الطوایفی در کشور است.
4. گروهی معتقد بودند در حالی که نظام موسیقی را مجاز می داند؛چرا در مشهد امام جمعه بیرق مخالفت برپا کرده است؟
5 گروهی بر این باور بودند که مردم مشهد نباید بهدلیل در جوار امام رضا(ع) بودن محروم از تفریحات باشند؟
وزارت ارشاد؛یک گام به عقب در برابر تقدس بهدنبال بالا گرفتن این جنجال ها که به یار کشی دو طرف انجامید؛ناگهان وزارت ارشاد که متولی و مدعی کنسرت ها بود؛عقب نشینی کرد و سخنگوی ارشاد در توجیه آن گفت:
«نظر وزیر ارشاد درباره برگزارنشدن کنسرت ها در مشهد به دلیل حرمت بارگاه امام رضا و حفظ حریم معنوی آن بزرگوار است."
نوبخت سخنگوی دولت هم تاکید کرد: « تا آنجایی که اطلاع دارم دکتر جنتی فقط روی بحث شهر مشهد عقبنشینی کردند. به هر تقدیر در شهر مشهد حرم مقدس امام هشتم شیعیان قرار دارد. حتما وزیر ارشاد حرفهایی که زدهاند بنا بر ملاحظات بود. ولی این قابل تسری به همه شهرهای دیگر نیست.»
اما مسئله به اینجا خاتمه نیافت و در پی ادامه بحث ها، ناگهان حجتالاسلام والمسلمین حسن روحانی که در جمع پزشکان سخن میگفت، در واکنش به لغو کنسرتها از موضع وزیر ارشاد درباره عدم برگزاری کنسرت در مشهد انتقاد کرد و گفت “وزیر باید تابع قانون باشد.” روحانی نسبت به حاشیه های پیش آمده بر سر برگزاری کنسرت در مشهد واکنش نشان داد و گفت: «یک جا میخواهد کنسرتی برگزار شود مجلس قانون گذاری شکل میگیرد در حالی که ما مجلس شورای اسلامی داریم و هرکسی که صبح بیدار میشود و یک تریبون پیدا میکند نمیتواند قانون گذاری کند، و وزیر نباید نیز تبعیت کند چرا که وزیر باید تابع قانون باشد. هیچ وزیری در برابر هیچ فشاری نباید کوتاه بیاید و عقب نشینی کند.»
نکاتی چند در کشف واقعیت:
1. آیا مخالفت امام جمعه مشهد با کنسرت ها ؛مخالفت با خود کنسرت هاست یا حواشی غیر اخلاقی آن؟
آیت الله علم الهدی در خطبه دوم نماز عید فطر در مورخ 16 تیر امسال به این سوال پاسخ گفته است: «کنسرت حاشیهای دارد که آن حاشیه ابتذال آفرین و ابتذال گستراست؛ اینکه عدهای فریاد میکشند، کف و سوت میزنند و اظهار هیجان میکنند، این هیجانهای گناهآلود شکلی از گناه و غضب خداست که در زندگی اجتماعی ما بروز کرده است.»
پس هدف کنسرت نیست؛بلکه حاشیه های کنسرت مورد اعتراض است. چنانچه حتی در مورد ورزش هم همین را می گوید:
« ورزش، جریان مقدسی است، حتی ورزش قهرمانی مقدس است چون مشوق نسل جوان برای سلامتی، ورزش و حفظ صحت است اما اگر قرار شد در کنار اجرای برنامه ورزش قهرمانی، عدهای دختر و پسر کنار هم جمع شوند، یک عده دختر و زن هیجان پیدا کنند، کف بزنند، سوت بکشند و به هوا بپرند، میشود ابتذال و ابتذال مظهر گناه است.» ایشان حنی در دیدار با فرمانده نیروی انتظامی صریحتر می گوید:
« بحث ما، موضوع موسیقی و کنسرت نیست بلکه بحث حواشی به وجود آمده در کنسرت است.»
2.آیا اعتراض به حواشی کنسرت به معنای اعتراض ایشان به اصل موسیقی است؟
پاسخ آیت الله علم الهدی:
« مسئله کنسرت یک موضوع است و بحث مجوزی که صادر میشود موضوع دیگر، موسیقی به ما ارتباط ندارد چون در آن تخصص نداریم اما حرف ما، حواشی امنیتی آن است.»
در سال 94 ایشان در دیدار با مسئولان سازمان بسیج هنرمندان گفت:
« بسیاری بنده را به عنوان فردی مخالف صد در صد موسیقی می دانند در حالی که مبانی فقهی بنده نسبت به بسیاری از مراجع بازتر است و هیچ شخصی به مبانی فقهی که بنده عرض می کنم دقت و توجه نمی کند» وی حتی گام را جلوتر نهاده و با تاکید بر اینکه در موسیقی باید مولد باشیم نه مقلد، و نیز با بیان اینکه عده ای موسیقی ایرانی را درست و موسیقی خارجی را باطل می دانند، ادامه داد:« این مسئله صحیح نیست چرا که در برخی موارد موسیقی خارجی از بسیاری از موسیقی های داخلی مان بهتر است»
لذا بسیاری از اعتراضات با پیش فرض ذهنی بوده است که با سوابق امر و گفته های امام جمعه همخوانی ندارد.
3.آیا این مباحث امری جدید است ؟ یا مسئول مستقیم لغو کنسرت ها امام جمعه است یا نهاد دیگری؟
آیت الله علم الهدی در سال 92 به این پرسش پاسخ گفته است:
«من نگفتم اجرای کنسرت در مشهد حرام است .... مشهد حرم امام رضا (علیه السلام) است .... مجوز اجرای هر برنامه فرهنگی در حرم امام رضا (علیه السلام) باید در شان این محل باشد .... مجوز اجرای کنسرت به عهده شورای فرهنگ عمومی است و من در این شورا هیچ کاره ام .... مسئولین جرات ندارند بگوید تصویب نشد ، می گویند امام جمعه نگذاشت !!»
بنا بر این مشخص شد که مسئله حواشی کنسرت بوده است ونه خودکنسرت و یا نفی موسیقی؛فرد امام جمعه هم بیان کننده یک خواست بوده است که سه سال پیش توسط شورای فرهنگ عمومی تصویب شده است که بدلایلی چون بروز پاره ای از رفتارهای غیر اخلاقی در بعضی از کنسرت ها مجددا و با غلظت بیشتری مطرح شده است.
4.اما در پاسخ به این که آیا مشهد مسئله دیگری ندارد؛قطعا همگان می پذیریند که برای حل یک مسئله لزومی ندارد که همه مسائل حل شده باشند و زیرا با این منطق چنانچه به حل مسائل شهری بپردازیم گفته خواهد شد چرا به مسائل فرهنگی نمی پردازید و قس علیهذا.بنا براین همه مسائل باید در دستور کار رسیدگی باشد؛بویژه مشکلات اشتغال و اقتصادی ولی این به معنای نادیده انگاری مسائل فرهنگی نیست.
5.گروهی به لحن امام جمعه مشهد نقد کرده بودند؛که نگارنده هم انتقاداتی را در این باب دارد ولی این مسئله ای سلیقه ای و بخشی از آن به خصلت خطابی بودن منابر بر گشته و ناظر به محتوا نیست.
ارزیابی سخنان رئیس جمهور
در باب سخنان رئیس جمهور محترم نکاتی قابل ذکر است:
1.ایشان فرموده اند: « یک جا میخواهد کنسرتی برگزار شود مجلس قانون گذاری شکل میگیرد در حالی که ما مجلس شورای اسلامی داریم و هرکسی که صبح بیدار میشود و یک تریبون پیدا میکند نمیتواند قانون گذاری کند»
مسلما رئیس جمهور محترم از باب طنز فرموده اند «مجلس قانون گذاری شکل میگیرد» زیرا در عالم واقع مجلس قانونگذاری برای لغو کنسرت ها شکل نگرفته است؛اگر منظور ایشان"شورای فرهنگ عمومی» است که در سال 92 مصوبه مذکور را داشته است؛طبعا شورای فرهنگ عمومی مجلس قانونگذاری نیست و رئیس جمهور محترم به عنوان یک حقوقدان این را نیک می دانند؛ ایشان در همان سخنرانی بدرستی فرموده اند:
« افتخار ما این است که کشورمان کشور قانون است و امام (ره) بارها بر اینکه حکومت اسلام و جمهوری اسلامی حکومت قانون است تاکید کردند چرا که اگر قانون زیر پا رود سنگ روی سنگ بند نمی شود.» این سخن کاملا درست است؛
اما قانون در نهادهای قانونی تبلور پیدا می کند. اگر ایشان حکم بر این دارند که مصوبات شورای فرهنگ عمومی و شورای تامین و امثالهم ضمانت اجرا و اساسا ارزش تبعیت ندارند؛رسما اعلام کنند. به گمان من این سخنان رئیس جمهور محترم که از یک سو باید قانون را رعایت کرد و از سوی دیگر، نهادهای قانونی را نباید تبعیت کرد؛کاملا متناقض است و از حقوقدانی چون ایشان ناپذیرفتنی! زیرا اگر نهادهای قانونی را نفی نماییم؛ قطعا در آن زمان «سنگ روی سنگ بند نمی شود».
2.دکتر روحانی فرموده اند: «وزیر باید تابع قانون باشد. هیچ وزیری دربرابر هیچ فشاری نباید کوتاه بیاید و عقب نشینی کند.»
بخش اول سخن ایشان کاملا درست است و وزیر باید تابع ترین فرد در برابر قانون باشد اما در مورد بخش دوم که فرموده اند:« هیچ وزیری در برابر هیچ فشاری نباید کوتاه بیاید و عقب نشینی کند.»سئوالاتی مطرح است؛که امیدوارم پاسخی برای آنها بیابیم:
الف: آیا جناب رئیس جمهور معتقدند در برابر«هیچ فشاری نباید کوتاه آمد» یا در برابر« بعضی فشارها» می توان کوتاه آمد؟مثلا آیا در حوزه سیاست خارجی هم قائلند که باید در برابر فشارها ایستاد و حتی نباید مذاکره کرد؟
یا در آنجا می توان در برابر فشارها عقب نشینی کرد و آن را حتی «برد» دانست؟یا در برابر افکار عمومی مومنین و معتقدین باید ایستادگی کرد و در برابر افکار عمومی با گرایش سکولار باید فشار پذیر شد؟به نظر می رسد رئیس جمهور محترم در باب «تعریف فشار» و یا «عامل فشار» برای وزرای محترم دولت خویش باید کمی شفاف تر سخن بگویند تا آنها بدانند می توان در برابر اهل منبر و مومنین ،آرمان خواهان و انقلابیون ایستاد ولی ایستادگی در برابر جریانات عرفی قبیح است!
ب: در سخنان رئیس جمهور محترم؛ایستادگی در برابر فشار(البته فشار طیفی خاص)ارزش شمرده شده است؛البته تردیدی نیست که ایستادگی در برابر باطل ارزش است ولی نه هر نوع ایستادگی! آیا ایستادگی در برابر حق هم ارزش است؟ قطعا خیر و این ایستادگی در حکم لجاجت است.اگر وزیر ارشاد شما با دریافت اطلاعاتی مبنی بر وضعیت بعضی کنسرت ها بر حسب باور دینی اش عقب نشینی کرد؛باید تنبیه شود یا تشویق؟
اما در نهایت:
جناب دکتر روحانی؛از نگاه مثبت نگارنده به عقلانیت و اعتدال که با آن شعار برکرسی ریاست جلوس نموده اید؛آگاهید؛اما شنیدن نکاتی دوستانه از سوی یک خیرخواه شما شاید مفید باشد:
1. جناب حجت الاسلام و المسلمین روحانی ؛ ایفای هر نقشی شرایطی دارد؛ازیک روحانی آنهم رئیس جمهور نظام دینی پذیرفته نیست نقشی را پذیرا شود که با ماهیت او در تناقض است.آیا می توان روحانی رسما بی دین داشت؟مسلما متناقض خواهد بود.یک روحانی البته با ادبیات مناسب باید از دین و ارزش های دینی دفاع کند؛این هم شغل اوست و هم هویت او که بر مبنای آن لباس دفاع از دین را پوشیده است.از یک روحانی پسندیده نیست نقشی را ایفا کرده و تصویری از خود ایجاد کند که او را در برابر باورهای دینی مردم قرار دهد.مردم ما بدرستی باوری از محوریت ائمه اطهار در هویت خویش دارند؛برای آنها قداستی قائلند که حتما شما نیز بر این باورید؛قداست یعنی پذیرش حریمی الهی و جایگاهی متفاوت برای یک شخص یا محل یا حتی یک برگ کاغذ که آیه ای برآن نوشته شده است.آیا شما اجازه می دهید که در کنار جایی که شما نشسته اید هر عملی خلاف شان شما انجام گیرد؟مسلما خیر! پس آیا حداقل نباید تا این حد برای محیطی مقدس از منظر دین حریم قایل بود؟
2.شما به نقد سخنان آیت الله علم الهدی پرداخته و ناظر به آن نکاتی را فرموده اید؛این حق شما و حق هر انسانی است که سخنان را با حق بسنجد و نه حق را با افراد؛اما لازمه درایت و انصاف آن نیست که بررسی مناسبی در این راستا صورت گرفته و سپس در تریبون این گونه موضع اتخاذ کنید؟شما برای که خود را در برابر که قرار داده اید؟آیا مشاوران شما با ارزیابی دقیق حضرتعالی را آماده این موضع گیری کرده اند؟
3.بعضی می گویند رئیس جمهور با استفاده از این سخنان می خواهند در آستانه انتخابات ریاست جمهوری، روی موجی سوار شوند که ضعف های اقتصادی و ... را بپوشاند! من ترجیح می دهم نسبت به شما اینطور بدبین نباشم؛اما آیا این موج سواری های مقطعی همان پوپولیسمی نیست که آن را مذمت می کردید؟
جناب رئیس جمهور؛ به عنوان دوست پیشنهادی به شما دارم؛پوپولیسم عنصری از مردم فریبی را درون خود دارد؛بسوی آن نروید ولی اگر خواستید نه به عنوان پوپولیسم بلکه مردم گرایی، روی موج مردمی حرکت کنید؛در یک جامعه دینی با مردم دین گرا همراه شوید بویژه چون روحانی نیز هستید؛ حداقل در برابر موج دینی نایستید.ضمن آن که قطعا می گویم آرایی که محصول بازی های اینچنینی است؛بی برکت خواهد بود و یا کسی را به قدرت نمی رساند ویا اگر هم برساند عاقبت خیری را برای او رقم نخواهد زد.
4.حضرتعالی در سال 92 در جمع دانشجویان دانشگاه شریف فرموده بودید:«آمریکاییها کدخدای ده هستند، با کدخدا بستن راحتتر است» هرچند شدیدا معتقدم یک روحانی باید با خدا ببندد نه با کدخدا؛ هر که با خدا بست؛نگران هیچ کدخدایی نخواهد بود ولی چون چنین باوری دارید ناصحانه می گویم:این ملک خدایی دارد و کدخدایی؛کدخدای این ملک امامان پاکی هستند که عمری را با رهنمودهای آنان طی کرده ایم ؛با این کدخدایان ببندید و از حریمشان دفاع کنید.