معاون امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از برگزاری 70 نمایشگاه کتاب استانی در دولت یازدهم خبر داد. به هر حال سید عباس صالحی، یکی از معاونین مهم جناب وزیر بوده و از همان ابتدا هم ادعا داشت که فردی فرهنگی است و به چپ و راست تعلق ندارد و از همه نیروها استفاده خواهد کرد.
تنها پیگیری آثار منتشر شده از اواسط سال 1392 تا امروز نشان دهنده این است که حجم بالایی از آثار منتشره را کتاب های نوشته شده براساس نگره های غربی و با مضامینی بیگانه با این سرزمین به همراه مجموعه داستان ها و شعرها و رمان هایی توسط نویسندگان داخلی تشکیل داده اند که تنها حربه به کار رفته در آثارشان، تصویرنمایی ادبی در جهت تمایلاتی غیرمتعارف از ارتباطات جامعه اصیل ایرانی بوده است. معاون فرهنگی ارشاد به رشد اجراهای به صحنه رفته از تعداد 4 هزار و 891 نمایش در سال 92 به بیش از 5 هزار نمایش در سال 94 اشاره داشته و آن را نشان از تحرک و نشاط در جریان برنامه های هنری دانسته است!
باز هم از معاون محترم وزیر فرهنگی دولت و نیز وزیر ارشاد و شخص اول اجرایی کشور سوال می شود که آیا تنها ملاک برای موفقیت را باید در رشد کمی آثار دانست؟ آیا سطح کیفی و نوع فضایی که در محافل هنری نمایانده می شود و میزان تاثیراتی که یک اثر هنری می تواند به لحاظ محتوایی در مخاطب ایجاد کند، در این آماردهی ها قابل بررسی خواهد بود؟ طی تاملی به آمار ارائه شده توسط مدیران فرهنگی دولت یازدهم باید عنوان کرد که به میزانی بسیار بیشتر از رشد کمی شاهد افزایش آثاری با محتوای سخیف، زننده و به دور از شئونات جامعه ایرانی نسبت به گذشته بوده ایم؛ مواردی که یادآور دوران ننگین نمایش های لاله زاری با انواع محتواهای کریه و نامطلوب اخلاقی در دوران طاغوتی می باشد.
لازم است برای بررسی دستاوردهای فرهنگی دولت یازدهم که زیر سایه عدم برخورد مناسب از سوی وزیر فرهنگی دولت «تدبیر و امید» و عدم درایت لازم از سوی معاونین فرهنگی رخ داد، به ذکر مواردی از انواع نمایش های غیراخلاقی که مروج زیستی غربی با نمایان سازی انواع روابط بی حد و مرز و ارتباطات آزاد و بی قاعده اخلاقی بوده اند، بپردازیم. نام هایی که به طور حتم علی مرادخانی، معاونت هنری وزارت ارشاد به خوبی آن ها را شنیده و البته عکس العملی هم نشان نداده است!
در این سال ها نمایش های بی قید و بند اخلاقی چون «شایعات»، «پینوکیا»، « p2»، «خشکسالی و دروغ»، «نمایشگاه لودلو»، «سه جلسه تراپی»، «پاییز»، «صندلی ها»، «آوریل 1912»، «دورهمی زنان شکسپیر»، «دوباره اون آهنگ رو بزن سم» تنها نمونه هایی از آثاری است که به شنیع ترین شکل ممکن در پی نمایش بی بند و باری های ارتباطی، رقص های مختلط مردان و زنان، انواع دیالوگ ها و ارتباطات تحریک کننده جنسی، آرایش های غلیظ و زننده و ترویج زندگی به شیوه ای غربگرایانه بوده و بدون کوچک ترین نظارتی از سوی مسئولان ارشاد به صحنه رفته است.
این در حالی است که یکی از وعده های رئیس جمهور این بوده که «باید به فکر تعالی فرهنگ جامعه باشیم» و با توجه به ترویج فرهنگ اباحه گری از طریق ابزارهای هنری در دوران فعالیت این دولت چگونه می توان به شرایط امروز با چشمی همراهی بخش نگریست؟! حسن روحانی در جایی دیگر بیان داشته بود که «سینما و تئاتر بهترین زبان برای ترویج هنر و فرهنگ است...» حال چگونه است که این زبان گرانقدر آلوده به انواع دشنام گویی های کلامی، رفتارهای غیراخلاقی و ترویج نگاهی زننده و مبتذل در انواع آثار سینمایی و نمایشی شده است؟!
در بررسی عملکرد فرهنگ و هنر در این روزهای هفته دولت که برنامه ها و نشست ها و تقدیرهای دولتمردان برپا است، باید به این مساله تامل کرد که در میان انواع فعالیت های ناموزونی که در عرصه های مختلف فرهنگی و هنری رخ داده که نهایت سینمای کمدی در فیلم هایی مبتذل چون «من سالوادور نیستم» و «50 کیلو آلبالو» ختم شده و نهایت روشنفکری در فیلمی چون «فروشنده» بروز یافته است، چون می توان به حفظ باورهای ارزشمند مردمان این دیار توسط مجری برنامه های فرهنگی و هنری نگریست؟ همان باورهایی که رئیس جمهور در یکی از سخنرانی هایش عنوان داشت: «نکته دیگر صیانت از باورهای دینی است که امروز مورد هجمه وسیعی قرار گرفته است. متاسفانه برخی مسئولین به جای اینکه باورهای دینی مردم را تقویت کنند در سالهای اخیر به تضعیف آن پرداخته اند.» متاسفانه فضای غبارآلود فرهنگی و هنری کشور در 3 سال اخیر که در جهت تضعیف و مقابله با باورهای مردم و انتشار نگاهی مغایر با ارزش ها بوده است، تاسف و دل نگرانی مردمان معتقد و ارزش مدار ایران اسلامی را به دنبال داشته است.