تکواندوکاری که با مدال برنزش در جمع نامآوران المپیک قرار گرفت و نام ورزش بانوان ایران را در دنیا پرآوازه کرد. کار کیمیای تکواندو در شیاپچانگ المپیک آنقدر بزرگ بود که شخصیتهای بلندپایه سیاسی و مسئولان ورزشی با ارسال پیامهای مختلف کار ارزشمند او را ستودند. دختر تاریخساز تکواندوی ایران میخواهد مدتی را به دور از هیاهو به استراحت و درمان مصدومیتهایش بپردازد. او به رغم مصدومیتها، حالا یک مشکل دارد آن هم اینکه بتواند با مساعدت مسئولان عقبماندگی تحصیلی خود را جبران کند و دیپلم بگیرد و وارد دانشگاه شود و این خواسته کوچکی است که تنها مدالآور بانوان ایران در المپیک ریو از مسئولان دارد.
* با برنز المپیک شروع کنیم. این مدال برای تو چه معنایی دارد؟
دوستش دارم. از مدالی که گرفتم راضی هستم اما از رنگ آن راضی نیستم چون معتقدم میتوانست طلایی باشد.
* قبل از رفتن روی شیاپچانگ فکر میکردی تاریخساز ورزش بانوان ایران باشی؟
در زندگی ورزشیام اهداف متعددی داشتم که یکی از آنها طلای بازیهای المپیک بود. با این هدف تمرین کردم اما نشد با طلا تاریخساز شوم. باز هم خدا را شکر میکنم که دستخالی به ایران برنمیگردم.
* گرفتن برنز المپیک حس خوبی داشت؟
خیلی، در دومین روز بازیها روی شیاپچانگ رفتم و از اینکه توانسته بودم با مدال برنز، شیاپچانگ را ترک کنم خیلی خوشحال بودم. واقعاً حس عجیبی داشتم، خیلی خوشحال بودم و گریه میکردم.
* مسیر مدالآوری را چطور طی کردی؟
در گام اول از سد انا زانینوویک از کرواسی گذشتم اما در مرحله یک چهارم نهایی نتیجه را به اوا کالوا گومز اسپانیایی واگذار کردم که با راهیابی نماینده اسپانیا به فینال، من هم به جدول شانس مجدد راه پیدا کردم، در این مرحله با پیروزی بر فاناپا هارنسوجین تایلندی و نیکیتا گلاسنوویک سوئدی اولین مدال تاریخ ورزش بانوان ایران را به ارمغان آوردم.
* بزرگترین آرزوی کیمیای تکواندو چیست؟
اینکه برای همیشه ماندگار شوم. دوست ندارم این مدال و پیامهای تیریک باعث غرور و دور شدن من از مردم شود.
* از لقب کیمیای تکواندو راضی هستی؟
لقب کیمیای تکواندو را دوست دارم اما خودم میگویم دختر روزهای سخت!
* کدام حریف تو سرسختتر بود؟
همه حریفانم سرسخت بودند. در میدان بزرگی همچون المپیک که همه برای مدال میآیند، نمیشود گفت کدام حریف سرسخت و یا کدام حریف ضعیفتر است. در ریو همه حریفان در یک سطح بودند و برای من و همه تکواندوکارانی که برای اولین بار گام در شیاپچانگ المپیک گذاشته بودند سنگین بود.
* آسیبدیدگی شما چقدر جدی بود؟
به خاطر خار پاشنه درد زیادی را تحمل کردم اما استادم قول داد من را به اوج آمادگی برساند که همان هم شد. به همین دلیل هنوز باورم نمیشود که یک باخت داده باشم و به خاطر آن مدال برنز گرفته باشم در حالی که در تصویرسازیهای ذهنیام طلا بود.
* کیمیای قبل از المپیک با کیمیای تاریخساز چقدر تفاوت دارد؟
تنها تفاوت من با قبل از المپیک این است که بعد از کسب مدال خوشحال هستم، از اینکه توانستم دل مردم کشورم را شاد کنم و جواب زحمات پدر، مادرم، استادم و همه آنهایی که برایم زحمت کشیدند را بدهم. از خدا میخواهم که این مدال باعث غرور من نشود. این مدال را برای مردم گرفتم و آن را به همه دختران ایرانزمین تقدیم میکنم.
* از درس و تحصیلاتت بگو.
واقعیتش اینکه در درس خواندن جا ماندم! نزدیک به دو سال است که به خاطر حضور در اردوهای المپیک درس نخواندهام. امیدوارم با مساعدت مسئولان بتوانم عقبماندگی تحصیلیام را جبران کنم. دیپلم بگیرم، وارد دانشگاه شوم. با اینکه فضا و نجوم رؤیای من بود اما حالا دوست دارم فیزیوتراپی بخوانم چون به این رشته خیلی علاقه دارم.
* به رشته درسی خاصی علاقه داشتی؟
تا قبل از اینکه وارد اردوهای تیم ملی شوم درس میخواندم و تحقیقاتم پیرامون فضا و نجوم بود، میخواستم دبیرستان را در رشته ریاضی- فیزیک ادامه تحصیل بدهم اما به یکباره زندگیام تغییر کرد و هدف زندگیام عوض شد.
* ظاهراً میخواهی تغییر وزن بدهی؟
بعد از المپیک ریو تمام مدالهایم را فراموش و از صفر شروع میکنم. میخواهم برای المپیک 2020 توکیو از طریق رنکینگ سیستم سهمیه بگیرم. به همین خاطر تغییر وزن میدهم و در وزن 67- کیلو مبارزه میکنم. چون در این وزن هیچ امتیازی ندارم و برای حریفان ناشناخته هستم.
* برنامهات بعد از المپیک چیست؟
الان خیلی خسته هستم و اگر حرفی بزنم شاید احساسی باشد، میخواهم بعد از المپیک مدتی را به استراحت و مداوای مصدومیتهایم بپردازم. البته این اطمینان را میدهم از تکواندو دور نیستم و به دنبال تاریخسازیهای دیگری هستم.