سهل‌انگاری پرسنل بیمارستان توحید سنندج مادری را به کام مرگ برد

شعیب زندکریمی جوان 24 ساله سنندجی که این روزها در سوگ از دست‌دادن مادرش غمگین و سیاه‌پوش شده صبح امروز با مراجعه به دفتر سایت خبری تحلیلی کُردتودی، در سنندج در خصوص مرگ مادرش اظهاراتی مطرح کرد که قابل تأمل است.

 

وی با بیان اینکه بعد از فوت پدرم تمام زندگی، امید و تکیه‌گاهم مادرم شده بود در چند دقیقه همه چیز دگرگون شد و در کمال بی‌توجهی پرسنل بیمارستان توحید سنندج مادرم را از دست دادم.

 

زندکریمی داستان غمناک مرگ مادرش را اینگونه بازگو کرد: روز چهارشنبه 20 مرداد 95 ساعت 5 بعدازظهر پزشکان بخش ریه بیمارستان توحید سنندج پس از سی روز که از بستری مادرم می‌گذشت وضعیت سلامتی او را رضایتبخش دانستند و تصمیم به ترخیص او گرفتند و من برای انجام کارهای ترخیص به واحد ترخیص این بیمارستان مراجعه کردم.

 

بعد از اینکه کارهای ترخیص را انجام دادم برای گرفتن پول از خواهرم و پرداخت هزینه بیمارستان به پیش آنها برگشتم اما دیدم که حال مادرم بد شده و اصلاً وضعیت خوبی ندارد.

 

به ایستگاه پرستاری بخش ریه مراجعه کردم و با تشریح وضعیت مادرم برای پرستار بخش، او گفت: «نگران نباش و این مسئله چیز عادی است و زیاد نگران کننده نیست».

 

اما هر ثانیه که می‌گذشت حال مادرم بدتر می‌شد و من باز نگران مضطرب به ایستگاه پرستاری مراجعه کردم و از پرستار خواهش کردم که پزشک را به بالین مادرم فرا بخواند اما باز پرستار حال بد مادرم را انکار کرد و گفت: «نگران نباش خودش خوب می‌شود این مسائل عادی است».

 

پس از مدتی دست و پای مادرم سرد شد و من باز برای بار سوم در اوج اضطراب به ایستگاه پرستاری رفتم اما باز پرستار گفت: احتمالاً مادرت سردش شده پتویی بروی دست و پای او بکشید تا گرمش شود ولی من می‌دانستم که این وضعیت مادرم بسیار خطرناک است و به دلیل سرما نیست از پرستار خواهش و تمنا کردم که پزشک را بر بستر مادرم پیج کند که در جواب من گفت: «مادر تو ترخیص شده و پزشک نمی‌تواند به داخل بخش مراجعه کند باید دوباره برای او تشکیل پرونده بدهی تا پزشکان اورژانس برای بررسی وضعیت او اقدام کنند».

 

به همراه بهیار بخش ریه با برانکارد مادرم را به بخش اورژانس منتقل کردیم تا بلکه پزشکان اورژانس برای بررسی وضعیت او اقدام کنند، با خواهرم مظلومانه جلو ایستگاه پرستاری ایستادیم و از پزشکان اورژانس خواهش کردیم که مادرم را ویزیت کنند اما در کمال سنگ‌دلی اظهار کردند: «اول باید برای بیمار تشکیل پرونده داده شود بعد برای ویزیت او اقدام می کنیم».

 

بالاخره تا اینکه کارهای پذیرش را انجام دادم ساعت از 11 و نیم شب گذشت و حال مادرم بدتر و بدتر می‌شد، پس از اینکه مادرم را دوباره در اورژانس بستری کردیم دو نفر از پرستاران بخش اورژانس برای انجام کارهای اولیه از جمله گرفتن خون بر بالین مادرم حاضر شدند و هر کاری کردند، نتوانستند رگ او را پیدا کنند. در این لحظه از یکی از پرستاران بخش داخلی زنان که آن شب در اورژانس شیفت بود، خواستم که کار رگ‌گیری مادرم را انجام دهد، او بلافاصله چون ما را می‌شناخت این کار را کرد و همین مسئله موجب اعتراض دو پرستار دیگر شد که چرا در کار آنها دخالت کرده است.

 

یکی دو دقیقه بعد یکباره نبض مادرم از کار افتاد، روح از بدنش جدا شد و دعوت حق را لبیک گفت.

 

تازه پس از اینکه مادرم فوت شد دو نفر از پزشکان بر بستر مادرم حاضر شدند اما خیلی دیر شده بود و مادرم جان به جان‌آفرین تسلیم کرده بود و من و آرزوهایم را برای همیشه تنها گذاشت.

 

زندکریمی گفت: روز آخر که می‌خواستند مادرم را ترخیص کنند او کاملاً سرحال شده بود و با پای خودش برای گرفتن وضو اقدام کرد، نماز عصر را خواند، لباس‌هایش را با دست خودش پوشید و آماده رفتن از بیمارستان شد.

 

وی افزود: سهل‌انگاری و بی‌توجهی پرسنل و پزشکان بیمارستان باعث مرگ مادرم شد، چرا باید یک بیمار در حال مرگ که 30 روز در یک بخش بستری بوده هنوز که از بیمارستان خارج نشده دوباره برای اینکه ویزیت شود باید از اول برای او تشکیل پرونده داده شود؟، «من با تأکید می‌گویم که مجموعه بخش ریه و اورژانس بیمارستان توحید مقصر مرگ مادرم هستند».

 

این جوان سنندجی گفت: مرگ حق است و این سرنوشتی است که خدا برای مادرم تعیین کرده اما اگر پزشکان بر بالین او حاضر می‌شدند و کمترین اقدام را برای مادرم انجام می‌دادند اکنون عذاب وجدان نداشتم.

 

زندکریمی اظهار داشت: از همه مهم‌تر اینکه چرا یک پرستار که در بخش مهمی مانند اورژانس فعالیت می‌کند، نتواند رگ یک بیمار را پیدا کند و از او خون بگیرد.

 

وی بیان کرد: این گونه موارد در بیمارستان‌های استان کردستان به وفور مشاهده می‌شود و به همین خاطر است که بیماران این استان برای معالجه خود به استان‌های دیگر مراجعه می‌کنند.

 

او با بیان اینکه نظارتی روی مدیریت بیمارستان‌های استان کردستان وجود ندارد، گفت: امیدوارم با رسانه‌ای شدن این موضوع مدیریت دانشگاه علوم‌پزشکی به خود بیایند تا پرسنل بیمارستانی مانند بیمارستان توحید سنندج به راحتی مرگ عزیزان یک خانواده را رقم نزنند.

 

اگر قصوری صورت گرفته باشد برخورد خواهیم کرد

مدیر بیمارستان توحید سنندج نیز در گفت‌و‌گو با کُردتودی، در واکنش به اظهارات این شهروند سنندجی عنوان کرد: در بیمارستان کمیته‌ای به نام مرگ و میر وجود دارد که موارد این‌چنینی در این کمیته مورد بررسی قرار می‌گیرد.

 

هاشمی‌نسب افزود: این شهروند سنندجی می‌تواند در این راستا شکایت‌نامه‌ای تنظیم کرده و به بیمارستان ارائه دهد و اگر به این نتیجه برسیم که از پرسنل بیمارستان قصور و کوتاهی سر زده است با آنان برخورد خواهیم کرد.

 

وی اظهار داشت: اگر هم تقصیر از پرسنل بیمارستان نبود و شاکی هم قانع نشد می‌تواند به مجامع قضایی مراجعه کند و پیگیر شکایت خود شود.

 

این مسؤول بیان کرد: اما تاکنون در خصوص اینکه سهل‌انگاری پرسنل بیمارستان موجب مرگ این مادر شده باشد گزارشی به ما ارجاع داده نشده است.

 

البته خطا های پزشکی در کردستان این روزها تبدیل به یک سریال دنباله دار شده که هر چند وقت یکبار صدایش بلند می شود، همین چند وقت پیش بود که پرسام عزیزی پسر 10 ساله ای در سنندج با خطای پزشکی و آمپولی که او را به کما برد به کام مرگ رفت هرچند، از سوی بیمارستان اعلام شد که این یک خطای پزشکی نبوده تنها ادغام داروی گیاهی و شیمیایی عامل بروز این رویداد بود!.