به طور متوسط چقدر زمان برای فضای مجازی صرف میکنید؟
به اندازهای که فرصت داشته باشم و در واقع در حد نیازم.
بیشترین استفادهای که از فضای مجازی میکنید در چه زمینهای است؟
بیشتر خبرها را مطالعه میکنم، در صفحه اینستاگرامم پست میگذارم و نظرات مردم را میخوانم.
شبکههای اجتماعی امکان جدیدی برای ارتباط تنگاتنگ هنرمندان و مردم فراهم آورده است. شما مزایای این شکل از ارتباط را در چه میدانید؟
پیش از این، هنرمندان به نظرات مردمی که در کوچه و خیابان میدیدند، بسنده میکردند؛ اما امروزه شبکههای اجتماعی ارتباط با طیف وسیعی از مخاطبان را ممکن کرده است.
البته به نظر برخی هنرمندان، این ارتباط نزدیک به رغم ایجاد فرصتهای جدید، چالشهایی هم برای آنان به همراه داشته است.
بله، برخی بیاخلاقیها وجود دارد؛ اما خدا را شکر من نسبت به شنیدهها و دیدههایم در مورد کامنتهای صفحات بعضی دوستان، صفحه پاکی دارم. واقعا انگشت حیرت به دهان میگیرم که ما چگونه ادعای فرهنگ داریم، ولی حرفهای رکیک و دور از ادب را در این فضا ثبت میکنیم. متاسفانه این مساله فقط محدود به هنرمندان و ورزشکاران داخلی نیست و شاهد اظهارنظرهای زشت بعضی ایرانیان در صفحات مجازی خارجیها هم هستیم.
چگونه با بداخلاقیهای صفحه مجازیتان برخورد میکنید؟
من از گردانندگان صفحات طرفدارانم دعوت میکنم با افراد بیادب وارد بحث نشوند چون اغلب کمسن و سال هستند و ممکن است زود از کوره دربروند. خودم هم بناچار نظرات غیرمحترمانه را پاک یا فرد خاطی را بلاک میکنم، چراکه وجود کلمات ناشایست میان نظرات، صورت قشنگی ندارد. سعی میکنم به گونهای به آنها پاسخ دهم که اگر آن آدم برود و در تنهایی به مطلبی که نوشته است فکر کند، شرمنده شود. اول باید نرم برخورد کرد و اگر نشد از راههای خشنتر وارد شد. باید یک برخورد کاملا جدی شود که بفهمند مملکت قانون دارد و هر کس نمیتواند هر نسبتی را به خانواده افراد بدهد. یکبار در صفحهام نوشتم فکر کنید این فحاشیها نسبت به نزدیکان خودتان صورت بگیرد؛ چه حسی به شما دست میدهد؟ اگر آن حس برایتان خوشایند است که هیچ، اما اگر ناپسند است پس چگونه دلتان میآید براحتی این کلمات زشت را بنویسید؟
حرکتی برای بلاک کردن توهینکنندگان ایجاد شده است که بسیاری از هنرمندان متن اعلامیه آن را در صفحات مجازی خود به اشتراک گذاشتهاند. شما موافق این حرکت جمعی هستید؟
بسیار عالی است، چون این رفتارهای غیر محترمانه هر روز بیشتر میشود و از حد خارج شده است. به نظر من به صورت جدی باید جلوی این موج هتاکی ایستاد. اگر برخورد شود قطعا در بلندمدت موثر خواهد بود، مثل وقتی فرهنگ بستن کمربند ایمنی خودرو برای جلوگیری از حوادث جا افتاد.
بعضی از همکاران شما به دلیل جو آزاردهنده شبکههای اجتماعی، صفحه خود را بستهاند. این واکنش، مصداق خالی کردن میدان و محروم کردن خود و علاقهمندانشان از مزایای این شبکهها نیست؟
چارهای ندارند. طفلکیها اذیت میشوند. میشود کسی را با دریغ کردن مهر و محبت تنبیه کرد؛ این روش گاهی بدتر از تنبیه فیزیکی است. حتما شما هم مشاهده کردهاید که اظهارنظر در مورد مسائل خصوصی هنرمندان از حد و اندازه گذشته است. حرفه ما بازیگری است، اما حق داریم زندگی خصوصی داشته باشیم و نباید به نقش و حرفهمان سنجاق شویم. این روزها حتی از پوشش هنرمندان هم نکته و ایراد میگیرند. ما موازین قانونی کشورمان را رعایت میکنیم و میدانیم چه پوششی داشته باشیم. موضوعی که واقعا من را ناراحت میکند نامهربانیها، دیدهای بسته و حسادتهای بیدلیل در این فضا ست؛ برای مثال، حرفه ما ایجاب میکند فلان تئاتر یا حضورمان در جشنهای سینمایی را اطلاع رسانیکنیم. برخی به همین دلیل حسادت میکنند! کسی نیست بگوید اگر من در فلان مراسم سینمایی حضور نداشته باشم آن آقا یا خانم میخواهد حضور داشته باشد!؟ چرا فکر میکنند شرکتکنندگان در اینگونه مراسم مرفهین بیدرد هستند؟
خود شما به بستن صفحه اینستاگرامتان فکر کردهاید؟
نه، چون همانگونه که گفتم نسبت به بسیاری از همکارانم صفحه پاکیزهای دارم. نمیتوانم بگویم هیچ موردی نبوده، اما تا امروز به حدی من را نیازرده است که بخواهم صفحه را ببندم. البته ناگفته نماند معتقدم وقتی به همکارم توهین شود، به من توهین شده است.
چرا یکباره در فضای مجازی این حجم از برخوردهای تند با هنرمندان و به طورکلی چهرههای مشهور نمود کرده است؟
به اعتقاد من سقوط فرهنگی یک زنگ خطر بزرگ برای هر جامعهای است و متاسفانه در جامعه ما نیز در حال رخ دادن است؛ فاجعهای که در کوچه و بازار شاهدش هستیم. این بیاخلاقیها وجود دارد و فضای مجازی صرفا مجالی برای بروز آن فراهم کرده است. وقتی کسی در دعوا و مرافعه بیاعتنا به محیط اطرافش فحاشی میکند در فضای مجازی هم همین رفتارهای زشت و غیرانسانی را انجام میدهد.
بر خلاف توهین کنندگان، عدهای هم هستند که محترمانه انتقاد یا ابراز علاقه میکنند. چقدر به نظرات این بخش از دنبال کنندگان اهمیت میدهید؟
من همه نظرات را میخوانم و سعی میکنم به اکثرشان جواب دهم. پاسخ دادنِ من همه را متعجب میکند، چون معمولا هنرمندان این کار را نمیکنند. وقتی فکر میکنم کسی برای پست من ارزش قائل شده و آن را خوانده است، خودم را موظف میدانم پاسخش را بدهم. از طرفی دیگر من با خواندن پیامها و نظرات، کارهایم را ارزیابی میکنم. چیزی بهتر از این نیست که در اینستاگرام میتوانی با هزاران نفر در ارتباط باشی.
با همه اینها میتوانید زندگی امروزتان را بدون شبکههای اجتماعی تصور کنید؟
سالهایی که هیچ کدام از اینها نبود و در عوض آدمها با هم مهربانتر بودند را ترجیح میدهم. قرار بود با این ابزارها به هم نزدیک شویم، اما نشد. ای کاش الان هم مثل گذشته مینشستیم و برای برادر یا دوستمان چند ورق نامه مینوشتیم. آن زمان مثل امروز نمیخواستیم با یک کامنت به هر قیمتی ابراز وجود کنیم. با این حال من هم مثل خیلیها ناگزیرم از این تکنولوژی استفاده کنم، چون زندگیام با آن عجین شده است. به همین دلیل خودم را این گونه تسکین میدهم که من از این ابزار استفاده بهینه میکنم. هنوز هم خیلی از تکنیکهای فضای مجازی و تلفن همراهم را بلد نیستم و از این بابت خوشحالم. در حدی از موبایل استفاده میکنم که به سلامت روان خود و دیگران آسیب نزنم.
تا امروز اتفاق جالبی در شبکههای اجتماعی برایتان رخ داده است؟
بله، از طریق اینستاگرام تعدادی از دوستان مدرسهام را پیدا کردم. همچنین شایعههایی را که در مورد من در این فضا پخش شده است، شنیدهام.
چه شایعههایی؟
شایعههایی راجع به بچهدار بودن و نوه داشتنم، اما در حقیقت بچهای وجود ندارد که نوهای وجود داشته باشد.