قزلی برای نخستین بار پس از دو دوره اهدای جایزه ادبی جلال توسط این بنیاد به برخی شبهات پیرامون داوری این جایزه پاسخ داد.
متن این گفتگو به شرح زیر است:
* آقای قزلی در سال گذشته در انتخاب نهایی جایزه جلال این ظن در میان برخی از مطبوعات و اهالی ادب به وجود آمد که یکی از آثار برگزیده شده در جایزه سفارش شده از جایی خارج از هیات داوران بوده است. شما هیچ وقت تا امروز دربرابر این مساله پاسخ نداید. امروز برایش جوابی دارید؟
قطعا این مساله را رد میکنم. من در این مساله با قدرت این حرفها را تکذیب میکنم.
* اگر گوینده این اظهارنظر، یکی از داورانتان باشد چه؟
اگر داوری این حرف را زده منظورش این بوده که دوستی در حیطه خودش و به اندازهای که اجازه داشته سعی کرده نظرش را بقبولاند. یعنی او از حق خودش در هیات انتخاب نهایی استفاده کرده و سعی کرده دیگران را مجاب کند.
دیگران هم به همان اندازه زمان و اجازه این کار را حتما داشتهاند. من نمیگویم نظرم با نظر کسی یکسان است اما میخواهم بدانم چطور میشود با یک رای اعمال نظر کرد؟
* به نظرتان با اصرار بیش از اندازه نمیشود؟
اصرار حق تمامی داوران در هیات نهایی انتخاب جوایز ادبی است. بقیه هم باید این کار بکنند. حق و تکلیف داور این است به نتیجه برسد و تلاش کند برای اینکه آن را به کرسی بنشاند.
اگر داوری این کار را به جد کرده است که دمش گرم! اما من بهعنوان دبیر اجرایی شهادت میدهم همه داوران ما اینکار را کردهاند. داوران ما با هم متفاوتند. محمدرضا بایرامی با مصطفی مستور متفاوت است. قاسمعلی فراست نیز با فیروز زنوزی جلالی متفاوت است ولی آنها با هم مینشینند و بحث میکنند و یک رای و نظر میرسند.
* به شما و بنیاد در این سالها بسیار انتقاد وارد شده که بدنه روشنفکر ادبیات را به داوریهایتان وارد نمیکنید. دربرابر این اتهام چطور دفاع میکنید؟
به نظر من امثال آقای بایرامی و فراست روشنفکر هستند. بهتر است آنهایی که این حرفها را میزنند اول روشنفکری را تعریف کنند. بگویند با چه معیاری ابوتراب خسروی و یا جواد جزینی روشنفکر نیستند.
ما قطعا برای انتخاب داوران نمینشنیم بشمریم که چند تا از کدام طیف باشند و چند تا از کدام که توازن برقرار شود. سال قبل که ما در بخش رمان اعلام نامزد کردیم در بخش رمان نوشتند که اینها دو اثر روشنفکری را نامزد کردند و دو اثر فلان و در نهایت هم جایزه را میدهند به رمان آقای شرفی خبوشان، که از قضا کتاب خوبی هم هست. اما دیدند که نه قرار بر این نبوده است.
من محکم پای نظر داورانم ایستادهام. آنها در سلامت انتخاب شده و کار کردند. آنها نمیتوانستند زد و بندی داشته باشند. اصلا در یک گروه نبودند که بخواهند زد و بندی داشته باشند. اگر کسی این افراد را نمیپسندد بحث دیگری است.
* بالاخره قبول دارید از طیفی کمتر و از طیفی بیشتر در داورانتان حضور داشتهاند؟
بار دیگر میگویم. شما اول این طیفهای ادعایی را روشن کنید بعد مشخص میشود که ما چه کردهایم. مساله این است که برخی داوری مثل مصطفی مستور را نویسنده روشنفکر میدانند و برخی انقلابی. همین نبود تعریف درست از طیفها این همه سوءتفاهم ساخته است. ما احمد غلامی را هم برای داوری دعوت کردیم، نپذیرفت. چرا؟ به من ارتباطی ندارد. خیلیهای دیگر هم بودند. آقای محمد رضا کاتب و حسن بنیعامری هم در این طیف بودند.
* خب ظاهرا جواب شما در این بحث این است که رسانهها باید ملاکشان را در نقد روشن کنند، بگذریم. درباره جایزه جلال در روزهای منتهی به اختتامیه در سال قبل شاهد اعلام برخی تغییرات بودیم. بفرمایید در سال جاری شاهد چقدر تغییر در این جایزه خواهیم بود و در نهایت تکلیف جایزه نقدی این رویداد چه خواهد بود؟
مصوبه این است که جایزه بین سی تا صد و ده سکه با نظر هیات امنا هر سال انتخاب شود. نظر وزارت ارشاد این است که اگر ما جایزه کتاب سال داریم و آثار جایزه جلال هم جزوی از کتابهایی هستند که در آن جایزه داوری میشوند، خیلی معقول نیست که در شرایط یکسان میزان جوایز متفاوت باشد.
من متاسفم که باید کاهش شکل بگیرد. اما خوشحالم که جایزه در حال مبنا گرفتن است. جایزه نشان درجه یک ملی ما میزانش صد سکه است، آن وقت جایزه جلال ۱۱۰ سکه. وقتی تناسب نباشد همیشه برای اهدای جایزه دعوا داریم اما حالا هر چه هست بحث فنی است که باعث شده بیشتر از یکبار اهدا نشود.
چیزی که وجود عملی نداشته به چیزی تبدیل شد که وجود عملی میتواند پیدا کند. من البته کسی نیستم که درباره میزان جایزه بخواهم نظر بدهم اما با توجه به روح آنچه در حال رخ دادن است به نظرم میزان جایزه جلال امسال همسنگ جایزه کتاب سال خواهد بود. اگر میزان جایزه کتاب سال تغییر نکند این میزان برای جایزه جلال هم تغییر نخواهد کرد.