محمدعلی رامین مشاور مطبوعاتی محمود احمدینژاد در دولت نهم به سوالات مختلفی پاسخ داد که در ادامه میآید:
شما یک چهره شناخته شده هستید، اما انگار تعریف روشنی از شما وجود ندارد؛ تعریف شما از «محمدعلی رامین» چیست؟
بسم الله الرحمن الرحیم؛ حقیر، بندهای از بندگان خدا با آرمانی بلند، دستی کوتاه، ضعفی فراوان، امیدی بی پایان به زندگی سرشار از الطاف الهی از آغاز تا پایان که مایلم از فرصت اندک عمر، با انجام تکالیف دینی و ملی خود، راه ناهموار آخرت را تدارک کنم.
در صحنه سیاسی و اجتماعی در کجا قرار دارید؟
هرجا لازم و مفید بوده، در صحنه های انقلاب و نظام مقدس جمهوری اسلامی حاضر بوده و انشاءالله خواهم بود و خودم را از متن جامعه انقلابی و فدایی فدائیان اسلام و امام خامنه ای میدانم.
در مورد شایعاتی که در مورد فرزندتان «یاسین» مطرح می شود، نظرتان چیست؟
من حتی راجع به شایعاتی که نسبت به خودم هم مطرح میشود، اهمیتی نمیدهم؛ و مشغول کارهای خودم هستم. در اسلام، هر انسانی در تعیین سرنوشت خویش مختار و مستقل است و در محدوده عقل سلیم و قوانین شرع کریم، آزاد است. از نظر شریعت الهی، هرکس رهین اعمال و کردار خویش است و هیچ پدری را بخاطر پسرش پاداش نمیدهند و هیچ پسری را بخاطر پدرش مجازات نمیکنند.
ولی در مورد شما تصویر رسانهها، یک تصویر کاملاً پر تناقض خانوادگی است.
مگر قرار است که روابط فامیل و خانواده و پدر و فرزندان، بخاطر تفاوتها در سبک زندگی و برداشت متفاوت سیاسی، منقطع شود؟
چرا باید از منظر بعضی از رسانه ها، در یک خانواده، افراد مستقل از هم، تاوان کار یک دیگر را بدهند؟ در این صورت چیزی به نام «نهاد خانواده» باقی نخواهد ماند و جامعه منجر به فروپاشی می شود.
در مورد فرزندم آقای یاسین رامین، ایشان حدود هیجده سال است که مستقلاً در تأمین معیشت و هزینه تحصیلات خودش تلاش کرده و میکند و بنده سالهاست که در امور شخصی و شغلی ایشان چندان ورودی ندارم و امور زندگی خانوادگیشان را، حریم خصوصی خودشان میدانم که شرع مطهر و قانون جمهوری اسلامی اجازه هیچ دخالتی را به من نمیدهد. بنابراین تکرار و القای نسبت های فامیلی برای شبهه افکنی در مواردی که آشکارا هرکسی راه خودش را می رود، خلاف انصاف و اسلام است.
پس مسئولیت اخلاقی والدین نسبت به فرزندان و مجموعه افراد یک خانواده نسبت به هم چه می شود؟
طبیعی است که عواطف افراد هر خانوادهای و احساس مسئولیت اخلاقی آنها نسبت به همدیگر، در جای خود محفوظ است؛ اما این مسئولیت های اخلاقی متقابل در افراد یک خانواده، موضوع مباحث رسانه ها نیست؛ در همین موضوعات مورد علاقه رسانهها، مگر یک چهره هنری مشهور و مستقل مانند سرکار خانم «مهناز افشار»، بارها به ابراز برائت از بنده وادارنشدهاند؟
مگر با هر بیانی استقلال خودشان و همسرشان را از افکار و رفتار بنده اعلام نکردهاند؟ وقتی اعضای نسبی و سببی یک خانواده که هرکدام «مستقلاً» راه خود را تعیین کردهاند و مسئول سود و زیان افکار و گفتار و کردار خود هستند، چرا بعضی از رسانه ها اصرار دارند، خلاف شرع و اخلاق و قانون، هر کدام را به بهانه دیگری سرزنش و در افکار عمومی طیف فکری خودشان مجازات کنند؟!
ولی به هرحال طرفداران و مخالفان شما و خانم مهناز افشار با موقعیت های متفاوت سیاسی و هنری، حق دارند، موقعی که این همه اختلافات فکری و رفتاری در خانواده را می بینند، کنجکاو و پرسشگر باشند.
البته قبول دارم که بخشی از این کنجکاوی ها طبیعی است، اما بخش عمده آن تحریک ناشی از اتهامات رسانههاست، تا هر یک را به بهانه دیگری تخریب کنند و بیازارند؛ و این فرهنگ «مردم آزاری» شایسته رسانه های ما نیست. از طرف دیگر، رسانه های هوشمند و با بصیرت ما می توانند، همین اختلافات فکری و مشی سیاسی گوناگون درون یک خانواده را نشانه آزاد منشی و آزادگی در دین و مذهب و حکومت اسلامی خود ادراک و معرفی کنند و نیازی نیست که ما هم مثل دشمنان ایران و اسلام، همه چیز را از منظر دعوای سیاسی و «فتنه خانوادگی» ترسیم و تبلیغ کنیم.
افراد خانواده شما از «رانت سیاسی» و «اعتبار اجتماعی» شما هیچ استفادهای نکردهاند؟
پرونده کاری خودم نشان میدهد که حتی به مسائل شخصی اداری خودم هم نمی رسم؛ شما جست و جو کنید، ببینید، مثلاً بابت زندانی بودن خودم در اروپا (1361) یا بقیه مسائل، همانند سایر دوستانم، آیا هیچ پرونده ای به عنوان «آزاده» یا «جانباز» دارم؟ یا اگر این دولت محترم، حدود یک سال حقوق دانشگاهی مرا هم نپرداخته، آیا شکایتی کرده ام؟... یکی از انتقادات همیشگی در میان فامیل و آشنایان بنده این بوده و هست که چرا مثل فلانی، هیچ کمکی به افراد خانواده ات نمی کنی؟
بنده معتقدم که در نظام عدل اسلامی «رانت خواری» یکی از بدترین مفاسد است و هرکس چنین کند، در پیشگاه الهی مسئول خواهد بود.
آیا شما نسبت به مسائل کاری و اختلاف مالی میان آقای یاسین رامین و جمعیت هلال احمر، اطلاع و نظر خاصی ندارید؟
اجمالاً مطالبی میدانم، اما چون علاقه ای به هیچ مسأله مالی نداشته و ندارم، از جزئیات موضوع خبری ندارم و نسبت به رفع و رجوع این مسأله هم نظر خاصی ندارم؛ وقتی نظام ما، نظام عدل اسلامی است که قانونش برای همگان باید یکسان جاری بشود؛ اگر این موضوع به گفته مکرر رئیس سازمان هلال احمر «یک اختلاف مالی» است، یا باید طرفین اختلاف، مسأله را خودشان حل کنند و یا باید هر طرف اسناد خودش را به دادگاه صالح اسلامی عرضه کند تا به این قضیه رسیدگی شود؛ اما چندین سال جنگ روانی رسانه ای با ترویج اتهامات اثبات نشده، چه بسا به عنوان تحمیل یک «محکومیت قضایی» از پیش تصویب شده، تلقی شود.
در مورد شهروندی که هیچ پشتوانه حاکمیتی ندارد، وقتی قانون و راهکار قانونی وجود دارد، جنگ روانی و اتهامات رسانهای چه ضرورتی دارد؟ بنده در مورد خودم و همگان طرفدار «عدالت اسلامی» هستم، شما هم طرفدار عدالت باشید.