داستان خلعتبری و پرسپولیس، در روزهای بازی ستاره تکنیکی و کوتاهقامت برای ابومسلم آغاز شد. او در یکی از بازیهای پایانی فصل، هفت بازیکن قرمزپوش را دریبل زد تا با باز کردن دروازه پرسپولیس، هواداران این تیم را شگفتزده کند. خلعت از فوتبال مشهد، به ذوبآهن منتقل شد تا در این تیم هم، خاطرات بدی برای پرسپولیسیها خلق کند.
او در یکی از رویاروییها با پرسپولیس در لباس ذوب، از زمین اخراج شد و روبروی خبرنگارها، از لطف همیشگی داورها به پرسپولیس حرف زد تا ثابت کند تنش در رابطهاش با این تیم هنوز برقرار است. مهاجم شمالی در سپاهان هم مهره منفور هواداران پرسپولیس به شمار میرفت اما ناگهان مدتی بعد از انتقال به فوتبال امارات، تبدیل به یکی از ستارههای پروژه کهکشانیهای محمد رویانیان شد و با پرسپولیس قرارداد امضا کرد.
در نیمفصل دوم لیگ سیزدهم، خلعتبری با سرعت و تجربهاش، یکی از بهترین بازیکنهای پرسپولیس بود و خیلی زود روی سکوهای قرمز آزادی محبوبیت وافری به دست آورد. دوران حضور این بازیکن در باشگاه اما خیلی زود به پایان رسید و او با جدایی از تیم دایی، دوباره پیراهن سپاهان را پوشید. مدت زیادی طول نکشید تا محمدرضا، روبروی تیم سابقاش قرار بگیرد و درگیری او با مدافعان این تیم، از همان دقایق اول مسابقه آغاز شد.
خلعتبری در نبرد سپاهان و پرسپولیس در فولادشهر، با واکنشهای عجیباش نشان داد که انگیزه زیادی برای شکستدادن پرسپولیس دارد و از زمان حضورش در این باشگاه راضی به نظر نمیرسد. همین واکنشها بود که حملات اینستاگرامی قرمزها به صفحه او را رقم زد. این بازیکن فصل قبل نیز در فولادشهر دروازه پرسپولیس را باز کرد و شادی فوقالعادهای به نمایش گذاشت. او در تابستان حتی به استقلال نزدیک شد و ابراز تمایل کرد تا به این تیم ملحق شود اما در نهایت پیراهن آبی گسترش فولاد را بر تن کند. تیمی که امروز، خلعت را دوباره روبروی پرسپولیس قرار میدهد. این شاید یکی از آخرین قسمتهای داستان او و پرسپولیس باشد. داستان عشقِ کوتاه و نفرتیِ طولانی.