بخش‌هایی از توافق محرمانه ایران و آژانس

مؤسسه علوم و امنیت بین‌المللی (ISIS) در مطلبی می‌نویسد:‌ آسوشیتدپرس اخیراً به برنامه غنی‌سازی و تحقیق و توسعه غنی‌سازی ایران که به عنوان بخشی از برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) مورد مذاکره قرار گرفته بود، دست یافته است. این برنامه بخش اساسی محدودیت‌های مندرج در برجام بوده، اما علنی نشده است. به باور ما آسوشیتدپرس خدمت عمومی ارزشمندی انجام داده و این برنامه نباید محرمانه باشد. برنامه مزبور شامل رشد مورد انتظار برنامه سانتریفیوژهای ایران در طی سال‌های نهم تا سیزدهم پس از اجرای برجام است. ما این برنامه و گزارش مربوط به آن را در این گزارش به تفصیل مورد بررسی قرار داده‌ایم و به همراه اطلاعاتی که در مورد ظرفیت سانتریفیوژهای پیشرفته و کلیدی ایران در اختیار داریم، زمان گریز ایران در سال سیزدهم را چهار ماه برآورد کردیم. این میزان که بر مبنای این اطلاعات به دست آمده کمتر از برآورد ما در اوت 2015 است که زمان گریز شش ماهه را در سال سیزدهم نشان می‌داد.

برنامه بلندمدت غنی‌سازی و تحقیق و توسعه غنی‌سازی ایران دربرگیرنده محدودیت‌های عمده‌ای بر تعداد و نوع سانتریفیوژهایی است که این کشور می‌تواند در 13 سال نخست پس از اجرای برنامه جامع اقدام مشترک بسازد و به کار بگیرد. به دلایلی که همچنان مبهم باقی مانده- با وجودی که محتوای برنامه ایران به شدت بین ایران و ایالات متحده مورد مذاکره قرار گرفته و این محدودیت‌ها نقشی اساسی در برجام ایفا می‌کنند- این برنامه علنی نشده است. اگرچه اعضای 1+5 انتشار این برنامه را علناً مورد بحث قرار داده‌اند، اما احتمالاً به دلیل پافشاری ایران تصمیم بر این بوده که چنین کاری انجام نشود. اما دلایل افشای غیرعلنی همه مواد مهم آن- به خصوص با توجه به انتشار عمومی بخش‌های دیگر محدودیت‌های برجام که بسیاری از آنها در این برنامه گنجانده شده است- چندان درست و بی‌نقص به نظر نمی‌رسد.

به‌طور خلاصه، ایران تعهد کرده که در طی 10 سال نخست برجام- که از روز اجرا که در 16 ژانویه 2016 اتفاق افتاد آغاز می‌شود- برنامه سانتریفیوژهای خود را به شدت محدود کند. پس از هشت سال، برنامه ایران این امکان را به دست می‌آورد تا قابلیت ساخت سانتریفیوژها و کار بر روی دو نمونه از پیشرفته‌ترین سانتریفیوژهای خود یعنی IR-6 و IR-8 را گسترش دهد. در طی سال‌های یازدهم تا سیزدهم، این کشور تعداد آبشارهای سانتریفیوژهای پیشرفته IR-4 و IR-2m خود را افزایش خواهد داد و از هر یک از سانتریفیوژهای IR-6 و IR-8 یک آبشار به سطح تولید اضافه خواهد کرد. پس از سال سیزدهم، ایران ظاهراً برای ساخت و به‌کارگیری سانتریفیوژهای پیشرفته IR-4 و IR-2m با محدودیتی مواجه نخواهد بود، اگرچه محدودیت‌ها بر تعداد سانتریفیوژهای IR-6 و IR-8 که این کشور می‌تواند بسازد، میزان اورانیوم غنی‌شده با غلظت پایین (LEU) که می‌تواند تولید کند، و سطح غنی‌سازی اورانیوم غنی‌شده با غلظت پایین برای دو سال دیگر باقی خواهد ماند. ایران اعلام کرده که به محض برداشته شدن محدودیت‌ها، به سرعت برنامه سانتریفیوژهای خود را گسترش خواهد داد و این یعنی زمان گریز نیز به‌طور چشمگیری کاهش پیدا خواهد کرد.

محدودیت‌ها بر برنامه سانتریفیوژهای ایران در طی مذاکرات، بُعدی بحث‌انگیز و جنجالی بود. برنامه غنی‌سازی و تحقیق و توسعه غنی‌سازی ایران در طی مذاکرات توافق تدوین شد و محتوای آن توسط کشورهای گروه 1+5 مورد موافقت قرار گرفت. با این وجود، ایران صریحاً از این برنامه به عنوان یک «تعهد داوطلبانه» یاد می‌کند. بر اساس برجام، «ایران به تعهدات داوطلبانه خود- چنان که در برنامه بلندمدت غنی‌سازی و تحقیق و توسعه غنی‌سازی خود این کشور بیان شده و به عنوان بخشی از اعلامیه مقدماتی برای پروتکل الحاقی موافقت‌نامه پادمان ایران ارائه می‌شود- عمل خواهد کرد.» اجرای این برنامه توسط ایران از طریق آژانس بین‌المللی انرژی اتمی مورد پایش قرار خواهد گرفت.

اگرچه برنامه ایران نه پس از نهایی شدن برجام در ژوئیه 2015 و نه پس از روز اجرا در ژانویه 2016 علنی نشد، اما اعضای گروه 1+5 رونوشتی از این برنامه را دریافت کردند که این با توجه به اهمیت محوری این سند در برجام چندان غافلگیرکننده نیست. در مورد ایالات متحده، این برنامه (شاید در نسخه‌های کمی متفاوت) به عنوان یک بخش سرّی یا محرمانه به کنگره تقدیم شد. دولت اوباما برنامه‌ای را در اختیار کنگره قرار داد که ایران به عنوان بخشی از تعهدات خود در روز اجرای برجام به آژانس ارائه کرده بود.

در برجام این پیش‌بینی صورت گرفته بود که برنامه غنی‌سازی ایران که به آژانس ارائه می‌شود به فراتر از آژانس گسترش پیدا کند، اگرچه آژانس معمولاً اعلامیه‌های کشورها را به عنوان اسناد محرمانه تلقی کرده و در دسترس کشورهای عضو قرار نمی‌دهد. به‌موجب پیوست 1 برجام، «ایران به آژانس اجازه خواهد داد تا محتوای برنامه غنی‌سازی و تحقیق و توسعه غنی‌سازی را- که به عنوان بخشی از اعلامیه اولیه ارائه می‌شود- با اعضای کمیسیون مشترک به اشتراک بگذارد.» بنابراین برنامه ایران به‌طور گسترده‌ای توزیع شده و به عنوان اطلاعات محرمانه معمول پادمان که توسط آژانس از کشورهای عضو گردآوری شده است، در نظر گرفته نمی‌شود. به علاوه، به نظر نمی‌رسد که زبان مورد استفاده در این برنامه حساس‌تر از آنچه در برجام به کار رفته است باشد.

برنامه ایران با توجه به ریسک آتی ناکامی برجام به لحاظ منافع عمومی برجسته و مهم است، به دلیل اینکه ایران برنامه سانتریفیوژهای خود را بازسازی کرده و توسعه می‌دهد و نیز احتمال فزاینده‌ای وجود دارد که در خاورمیانه کشمکش نظامی بروز کند که ممکن است ایالات متحده و هم‌پیمانان آن را نیز درگیر کند، زیرا قابلیت‌های تسلیحات هسته‌ای ایران یکبار دیگر افزایش خواهد یافت و زمان گریز کاهش پیدا خواهد کرد. چندان غافلگیرکننده نبود که، همانطور که در مورد توافق محرمانه بین آژانس و ایران در خصوص سایت پارچین اتفاق افتاد، رسانه‌ها به برنامه غنی‌سازی و تحقیق و توسعه غنی‌سازی ایران نیز دست پیدا کنند.

اخیراً، آسوشیتدپرس به برنامه‌ای که ایران به آژانس ارائه کرده دست یافته و در گزارش خود جزئیاتی را در مورد محتوای آن افشا کرد.  ما یک رونوشت از برنامه‌ی تقدیم‌شده به آژانس در اختیار داریم و به این نتیجه رسیدیم که افشای محتویات آن در جهت منافع عمومی است. ما نمی‌توانیم خود این برنامه را در اختیار بگذاریم، اما از بخش‌هایی از آن رونوشت تهیه کرده و آنها را در زیر ارائه می‌کنیم. درستی این رونوشت توسط مقام آگاهی که این سند را مشاهده کرده، مورد تأیید قرار گرفته است.

ما در گزارش خود اطلاعات موجود در این برنامه را با اطلاعات بیشتر در مورد سانتریفیوژهای پیشرفته و کلیدی ایران ترکیب کردیم تا از کاهش زمان گریز مرتبط با مراحل مختلف این برنامه، به خصوص در زمانی که محدودیت‌های اصلی که در برنامه مشخص شده پایان می‌یابد- یعنی 13 سال پس از روز اجرا- به یک برآورد اولیه دست پیدا کنیم. در این گزارش، ما بر مبنای سنجش قابلیت گریز غنی‌سازی کنونی ایران، به یک زمان‌بندی گریز ساده و قابل فهم می‌رسیم. قصد ما این است که ارزیابی‌های مفصل‌تری را از زمان گریز منتشر کنیم.

- برنامه غنی‌سازی و تحقیق و توسعه غنی‌سازی ایران

سندی که ما مشاهده کرده‌ایم از چهار بخش تشکیل شده که محدودیت بر سانتریفیوژها در طی 13 سال نخست برجام را- با مقیاس سالانه و از روز اجرایی شدن- پوشش می‌دهد. بر اساس این کنوانسیون، ما در حال حاضر در سال اول توافق برجام قرار داریم. سال دهم در اوایل سال 2026 آغاز خواهد شد، سال یازدهم در سال 2027 و سال سیزدهم در سال 2029. به عنوان مثال، بخش نخست به محدودیت‌های اعمال‌شده بر سانتریفیوژها در سال‌های اول تا هشتم پرداخته و بخش چهارم اقدامات سال‌های یازدهم تا سیزدهم را پوشش می‌دهد.

- بخش 1 برنامه

بخش اول برنامه غنی‌سازی و تحقیق و توسعه غنی‌سازی ایران، محدودیت بر تعداد سانتریفیوژهای IR-1 و تحقیق و توسعه سانتریفیوژهای پیشرفته را در هشت سال ابتدایی اجرای برجام تحت پوشش قرار داده است. این بخش محدودیت‌های شدیدی را بر برنامه غنی‌سازی اورانیوم در سانتریفیوژهای ایران وضع کرده و در پیوست 1 برجام علنی شد. اگرچه این بخش و چند بخش دیگر در این برنامه قبلاً به اطلاع عموم رسیده است، اما ما برای آسان‌تر شدن فهم بخش‌هایی که علنی نشده بود، همه بخش‌ها را شامل کرده و محتوای آنها را ارائه می‌دهیم.

در این گزارش، برای مشخص کردن اینکه چه زمانی از زبان مورد استفاده در برنامه نقل‌قول می‌کنیم، نقل‌قول مورد نظر را بدون استناد اضافی داخل گیومه قرار می‌دهیم. خواننده گزارش باید فرض کند که هر گیومه‌ای بدون انتساب اضافی برگرفته از این سند است. در مورد نقل‌قول از دیگر اسناد، از جمله قسمت‌های علنی برجام، ما آشکارا نشان خواهیم داد که این نقل‌قول از دیگر اسناد گرفته شده است.

خط آغازین بخش 1 برنامه: «بین سال‌های اول تا هشتم پس از اجرای برجام»:

بخش 1-1 «ایران ظرفیت غنی‌سازی خود را در سطح کمتر از 5060 ماشین سانتریفیوژ IR-1 در کمتر از 30 آبشار با پیکربندی فعلی خود در واحدهایی که هم‌اکنون در کارخانه غنی‌سازی سوخت نطنز فعال هستند، حفظ خواهد کرد.»

بخش 1-1-1 «هرگاه سطح موجودی ماشین‌های IR-1 به 500 دستگاه یا کمتر از آن کاهش یابد، ایران می‌تواند این سطح موجودی را با ادامه تولید ماشین‌های IR-1 با حداکثر آهنگ میانگین نرخ کاهش ماهیانه موجودی و بدون فراتر رفتن از موجودی 500 دستگاه حفظ کند.»

بخش 2-1 «ایران به انجام تحقیق و توسعه غنی‌سازی ادامه خواهد داد، به شیوه‌ای که اورانیوم غنی‌شده را انباشت نکند، به علاوه:» (یادداشت نویسنده: سانتریفیوژها اورانیوم را غنی‌سازی می‌کنند، که ایران پیش از مخلوط کردن محصول با اورانیوم طبیعی آن را مورد سنجش و ارزیابی قرار می‌دهد.)

بخش 1-2-1 «آزمایش مکانیکی بر روی حداکثر دو سانتریفیوژ از هر نوع از سانتریفیوژهای IR-2m، IR-4، IR-5، IR-6، IR-6s، IR-7 و IR-8 انجام خواهد داد.» (یادداشت نویسنده: آزمایش مکانیکی معمولاً استفاده از اورانیوم را شامل نمی‌شود.)

بخش 2-2-1 «به آزمایش یک ماشین سانتریفیوژ IR-4 و آبشار سانتریفیوژ IR-4 متشکل از حداکثر 10 ماشین سانتریفیوژ ادامه خواهد داد.» (یادداشت نویسنده: سانتریفیوژ IR-4 می‌تواند از اورانیوم استفاده کند. )

بخش 3-2-1 «یک ماشین سانتریفیوژ IR-5 را آزمایش خواهد کرد.» (یادداشت نویسنده: سانتریفیوژ IR-5 می‌تواند از اورانیوم استفاده کند. )

بخش اول که در بالا مورد اشاره قرار گرفت، محدودیت‌های معروف و شدیدی را- با هدف دستیابی به یک زمان گریز دست‌کم 12 ماهه- بر برنامه غنی‌سازی ایران وضع می‌کند. رقم 12 ماه بر مبنای 5060 سانتریفیوژ IR-1، یک موجودی 300 کیلوگرمی از هگزافلوراید اورانیوم غنی‌شده با غلظت 3.5 درصد و هگزافلوراید اورانیوم غنی‌شده با غلظت حدود 20 درصدی و با فرض عدم بکارگیری مجدد سانتریفیوژهای IR-2m، به دست آمده است. (در صورتی که سانتریفیوژهای IR-2m مجدداً به کار گرفته شوند- که یک رویداد محتمل است- زمان گریز به هفت ماه کاهش پیدا خواهد کرد. )

محدودیت‌های وضع‌شده بر تحقیق و توسعه سانتریفیوژها در این برنامه با هدف کند کردن پیشرفت ایران در ساخت سانتریفیوژهای پیشرفته بوده است. اگرچه، این محدودیت به ایران این امکان را نیز می‌دهد تا در حوزه‌های مهم و کلیدی پیشرفت داشته باشد.

- بخش 2 برنامه

بخش دوم، که سال‌های اول تا هشت و نیم را در برمی‌گیرد، آزمایش مجاز سانتریفیوژهای IR-6 و IR-8 با استفاده از اورانیوم را با جزئیات بیشتری مورد بحث قرار می‌دهد. در اصل، بخش دوم فضای ساخت و تولید سانتریفیوژهای IR-6 و IR-8 را به ایران می‌دهد- ایران ابراز امیدواری زیادی کرده که پس از 10 سال بتواند سانتریفیوژهای پیشرفته را نصب کرده و به کار بگیرد. بیشتر این بخش نیز در برجام مورد اشاره قرار گرفته، با این استثنا که زمان‌بندی مراحل آن در برنامه غیرعلنی دقیق‌تر از متن علنی برجام است.

جمله آغازین بخش 2: «بین سال‌های اول تا هشت و نیم، علاوه بر فعالیت‌هایی که در بالا مورد اشاره قرار گرفت»

در بخش 2.1 آمده است: «[ایران] همچنان آزمایش سانتریفیوژ IR-6 را به صورت منفرد و در قالب آبشارهای واسط ادامه خواهد داد (آزمایش با استفاده از 10 سانتریفیوژ و سپس 20 سانتریفیوژ صورت خواهد گرفت و هر یک از این گروه‌ها با استفاده از اورانیوم در دوره‌های زمانی تقریباً یکسان آزمایش خواهند شد).»

بخش 2.2 می‌گوید: «[ایران] به محض اجرای برجام آزمایش سانتریفیوژهای IR-8 را به صورت منفرد و در قالب آبشارهای واسط از سر خواهد گرفت (تکمیل آزمایش مکانیکی سانتریفیوژ منفرد در عرض 1 سال، آزمایش 1 سانتریفیوژ، 3 سانتریفیوژ، 10 سانتریفیوژ، و 20 سانتریفیوژ با استفاده از اورانیوم و متعاقباً آزمایش هر یک از این گروه‌ها در دوره‌های زمانی تقریباً یکسان).»

- بخش 3 برنامه: افزایش سانتریفیوژ

افزایش چشمگیر تعداد سانتریفیوژهای ایران پس از سال هشتم آغاز می‌شود. ایران بیان داشته است که در طول دو سال اول، یعنی طی سال‌های نهم و دهم، قصد دارد بر ارتقای قابلیت خویش در زمینه تولید سانتریفیوژهای پیشرفته و افزایش تعداد سانتریفیوژهای IR-6 و IR-8 در آبشارهای آزمایشی دارای حداکثر 30 سانتریفیوژ متمرکز گردد. قسمت اعظم این بخش در برجام آمده است.

جمله آغازین بخش 3: «بین سال‌های هشتم و دهم علاوه بر تداوم فعالیت‌های فوق‌الذکر:» که شامل موارد زیر می‌شود:

بخش 3.1: «[ایران] در پایان سال هشتم آماده می‌شود تا به تدریج وارد مرحله بعدی فعالیت‌های غنی‌سازی خویش شود. در این راستا، ایران فرآیند ایجاد ظرفیت تولیدی مناسب و لازم را آغاز خواهد کرد.»

بخش 3.2: «[ایران] در پایان سال هشتم برای آنکه آماده ورود تدریجی به مرحله بعدی فعالیت‌های غنی‌سازی خویش شود تولید سانتریفیوژهای بدون روتور IR-6 و IR-8 را به میزان حداکثر 200 دستگاه در سال از هر نوع سانتریفیوژ آغاز خواهد کرد.»

بخش 3.3: «[ایران] آزمایش حداکثر 30 سانتریفیوژ IR-6 را از یک و نیم سال قبل از پایان سال دهم آغاز خواهد کرد.»

بخش 3.4: «[ایران] آزمایش حداکثر 30 سانتریفیوژ IR-8 را از یک و نیم سال قبل از پایان سال دهم آغاز خواهد کرد.»

بخش 3.1 تلویحاً به این مسئله اشاره دارد که ایران تجهیزات، مواد، و دیگر آیتم‌های مورد نیاز جهت افزایش ظرفیت تولید سانتریفیوژ در داخل را تهیه خواهد کرد. اینگونه فعالیت‌ها طی سال‌های اول تا هشتم تلویحاً ممنوع گردیده‌اند. طی سال‌های نهم و دهم، بسیاری از فرآیندهای مربوط به تهیه موارد فوق‌الذکر احتمالاً باید از طریق کانال تهیه برجام انجام گیرند. با این حال، پس از سال دهم کانال تهیه نیز با انقضای مفاد قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل منقضی می‌گردد. موارد کنترل مؤثر و کارآمد صادرات به ایران پس از سال دهم باید بسط و توسعه یابند. یک گام احتمالی آن است که قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل و از جمله مدت زمان بقای کانال تهیه به مدت ده سال دیگر تمدید گردد.

در سال‌های نهم و دهم، ایران قادر خواهد بود سانتریفیوژهای بدون روتور IR-6 و IR-8 را تولید کند. این بدان معناست که ایران نمی‌تواند طی این مدت سانتریفیوژهای کامل را تولید کند. ایران اما قادر خواهد بود قطعات غیرروتوری را به میزان 200 مورد از هر نوع در سال تولید کند. این میزان به ایران امکان می‌دهد تا سایت‌های تولید سانتریفیوژ خود را باز کرده و آزمایش کند قبل از آنکه تولید سانتریفیوژ را در مقیاس گسترده آغاز کند.

- بخش 4 برنامه: بکارگیری سانتریفیوژهای پیشرفته

بکارگیری سانتریفیوژهای پیشرفته در سال‌های یازدهم، دوازدهم، و سیزدهم در بخش 4 توضیح داده شده است. این بخش حاوی هفت قسمت فرعی و دو پانویس است و تعهدات سانتریفیوژی داوطلبانه ایران بین سال‌های یازدهم و سیزدهم را ترسیم می‌کند. در این بخش طرح ایران جهت بکارگیری 2500-3500 سانتریفیوژ IR-2m و IR-4 تا پایان سال سیزدهم، یک آبشار متشکل از سانتریفیوژهای IR-6، و یک آبشار متشکل از سانتریفیوژهای IR-8 خلاصه‌وار بیان شده است.

جمله آغازین بخش 4 با عبارت «بین سال‌های یازدهم و سیزدهم» آغاز می‌شود. (یادداشت مؤلفان: این جمله آغازین حاوی لحن و زبان آغازین بخش‌های 2 و 3 ــ یعنی عبارت «علاوه بر تداوم فعالیت‌های فوق‌الذکر» ــ نیست.

در ادامه، بخش‌های فرعی بخش 4 بر اساس نوع سانتریفیوژ ارائه می‌گردند. قسمت زیادی از اطلاعات موجود در بخش 4 برای اولین بار توسط خبرگزاری آسوشیتدپرس علنی گردیدند.

- سانتریفیوژهای IR-4 و IR-2m

بخش‌های فرعی 4.2 و 4.3 بر بکارگیری سانتریفیوژهای IR-4 و IR-2m متمرکز هستند.

در بخش 4.2 آمده است: «از ابتدای سال یازدهم، [ایران] سانتریفیوژهای IR-2m و/یا IR-4 را از محل ذخیره‌سازی خارج کرده و آنها را در راستای تولید اورانیوم غنی‌شده بکار خواهد گرفت با این هدف که ظرفیت غنی‌سازی خویش را توسعه دهد و این سانتریفیوژها را جایگزین سانتریفیوژهای IR-1 کند. ایران با نصب سانتریفیوژهای توانمندتر IR-2m و IR-4 اقدام به حذف تدریجی سانتریفیوژهای IR-1 خواهد کرد.»

بخش 4.3 می‌گوید: «طی سال‌های یازدهم، دوازدهم و سیزدهم، [ایران] ظرفیت غنی‌سازی نصب‌شده (از جمله ظرفیت آبشارهای کامل) را افزایش خواهد داد و از ابتدای سال یازدهم با ظرفیت 5060 سانتریفیوژ IR-1 (با میزان واحد کار جداسازی  1 کیلوگرم اورانیوم در سال) کار خود را آغاز خواهد کرد و تا پایان سال سیزدهم بین 2500 تا 3500 سانتریفیوژ (IR-2m یا IR-4 یا ترکیبی از این دو مدل) تولید و نصب خواهد کرد. تعداد این سانتریفیوژها به میزان واحد کار جداسازی [پانویس 1] بستگی دارد که بر اساس داده‌های عملکرد به دست آمده توسط آژانس بین‌المللی انرژی اتمی [پانویس 2] بر طبق پاراگراف 55 پیوست 1 برجام به هر نوع سانتریفیوژ پیشرفته تخصیص داده شده است.»

بخش 4.3 دارای دو پانویس فنی اما مهم است.

پانویس 1 حاوی یک تعریف است: «واحد کار جداسازی برابر است با واحد کار جداسازی اورانیوم برحسب کیلوگرم در ازای هرسال و هر دستگاه منطبق با برجام»

در پانویس 2 شیوه معادل‌سازی دستگاه‌های سانتریفیوژ تعیین شده که مشابه همان چیزی است که غالباً مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد. در این پانویس آمده است:

«برای مثال، اگر سانتریفیوژ IR-4 مورد استفاده قرار گیرد و واحد کار جداسازی مربوطه نیز 6/3 یا کمتر باشد، در آن صورت تعداد سانتریفیوژهای IR-4 3500 مورد خواهد بود. اگر واحد کار جداسازی مربوطه 5 یا بیشتر باشد در آن صورت تعداد سانتریفیوژهای IR-4 2500 مورد خواهد بود. اگر واحد کار جداسازی مربوطه بین 6/3 و 5 باشد، در آن صورت تعداد سانتریفیوژهای IR-4 دارای تناسب معکوس خواهد بود.. در صورت استفاده از سانتریفیوژهای IR-2m نیز به همین منوال عمل می‌شود. اگر همزمان سانتریفیوژهای IR-2m و IR-4 نصب شوند، در آن صورت تعداد سانتریفیوژهای IR-2m و IR-4 به صورت متناسب تعیین خواهد گردید. در صورتی که سانتریفیوژهای IR-1 همچنان در طول سال‌های یازدهم تا سیزدهم فعال باشند در آن صورت تعداد سانتریفیوژهای IR-2m و/یا IR-4 بر مبنای معادل کاهش خواهد یافت.»

این تعریف از معادل‌سازی به طور کلی به میزان بازده غنی‌سازی که انتظار می‌رود در پایان سال سیزدهم محقق گردد دلالت دارد. اگر در ابتدا موارد محدودسازی را به سانتریفیوژهای IR-4 تعمیم دهیم: 6/3 ضربدر 3500 برابر است با 12600 واحد کار جداسازی در سال، و 5 ضربدر 2500 برابر است با 12500 واحد کار جداسازی در سال. محدودیت‌های مشابهی در مورد سانتریفیوژهای IR-2m مصداق دارند. تفاوت میان مقادیر را می‌توان نادیده انگاشت. ما در بحث‌های بعدی مقدار 12500 واحد کار جداسازی در سال را به عنوان ظرفیت غنی‌سازی سانتریفیوژهای IR-4 و IR-2m در پایان سال سیزدهم مدنظر قرار می‌دهیم.

با این حال، یکی از شروط موجود در تعریف معادل‌سازی می‌تواند به بازده بالاتر غنی‌سازی سالانه بیانجامد. در شرط مذکور آمده است که در رابطه با واحد کار جداسازی «5 یا بیشتر»، تعداد سانتریفیوژها 2500 مورد خواهد بود. بنابراین، برای مثال اگر بازده 6 باشد مجموع بازده غنی‌سازی برابر با 15000 واحد کار جداسازی در سال خواهد بود. بر اساس این معادل‌سازی، ایران انگیزه می‌یابد تا با افزایش سرعت روتور سانتریفیوژهای IR-4 و IR-2m بر میزان بازده غنی‌سازی آنها بیفزاید، هدفی که اگرچه سخت و دشوار اما دست‌یافتنی است.

از متن برنامه غنی‌سازی و تحقیق و توسعه مرتبط با غنی‌سازی ایران یا بخش‌های علنی برجام نمی‌توان اینگونه برداشت کرد که افزایش سرعت روتور سانتریفیوژها در طول ده سال اول ممنوع گردیده است. بعلاوه، چنین چیزی پس از پایان دوره 10 ساله اول نیز ممنوع نگردیده است. برای مثال، ایران در طول ده سال اول می‌تواند فعالیت‌های توسعه‌ای خود را بر روی سانتریفیوژهای IR-4 متمرکز سازد و به سرعت‌های بسیار بالاتر روتور دست یابد. چنین فرآیندی احتمالاً مستلزم آن است که ایران مواد و تجهیزات پیشرفته‌تری وارد کند و تهیه بخشی از این مواد و تجهیزات مستلزم تائیدیه کارگروه تهیه است که با کانال تهیه در ارتباط است. در هر صورت، چنین چیزی برای سانتریفیوژهای IR-2m نیز خوب خواهد بود، حتی با اینکه ایران در طول ده سال اول تنها می‌تواند سانتریفیوژهای IR-2m را بدون استفاده از اورانیوم تحت آزمایش مکانیکی قرار دهد.

- سانتریفیوژهای IR-6 و IR-8

بخش‌های 4.1، 4.5، و 4.6 به سانتریفیوژهای پیشرفته‌تر IR-6 و IR-8 پرداخته‌اند. بر اساس بیانیه‌های علنی ایران، سانتریفیوژ IR-8 پیشرفته‌ترین سانتریفیوژ این کشور است و سانتریفیوژ IR-6 نیز سانتریفیوژ پشتیبان است و در صورتی استفاده می‌شود که این کشور نتواند در چارچوب زمانی مربوطه سانتریفیوژ IR-8 را با موفقیت بکار گیرد.

در بخش 4.1 آمده است: «از ابتدای سال یازدهم [ایران] زیرساخت‌های مورد نیاز سانتریفیوژ IR-8 را در سالن ب کارخانه غنی‌سازی سوخت نطنز نصب خواهد کرد.»

بخش 4.5 بیان می‌کند: «در طول سال یازدهم و نیمه اول سال دوازدهم [ایران] در راستای ادامه استفاده از اورانیوم جهت آزمایش یک آبشار متشکل از حداکثر 30 سانتریفیوژ IR-6 برنامه‌ریزی خواهد کرد و در طول نیمه دوم سال دوازدهم و سال سیزدهم آزمایش یک آبشار کامل متشکل از 150 سانتریفیوژ IR-6 را با استفاده از اورانیوم آغاز خواهد نمود.»

بخش 4.6 می‌گوید: «در طول سال یازدهم و نیمه اول سال دوازدهم [ایران] در راستای ادامه استفاده از اورانیوم جهت آزمایش یک آبشار متشکل از حداکثر 30 سانتریفیوژ IR-8 برنامه‌ریزی خواهد کرد و در طول نیمه دوم سال دوازدهم و سال سیزدهم آزمایش یک آبشار کامل متشکل از 48 سانتریفیوژ IR-8 را با استفاده از اورانیوم آغاز خواهد نمود.»

- محدودیت‌های دیگر در بخش 4

دو قسمت فرعی از بخش 4 به دنبال آن هستند تا تعداد سانتریفیوژهایی که ایران می‌تواند تا پایان سال سیزدهم تولید کند را محدود سازند و با توجه به تغییر بازده غنی‌سازی هر نوع از سانتریفیوژهای پیشرفته ایجاد تغییرات در کلاهک سانتریفیوژها را امکان‌پذیر سازند.

در بخش 4.4 آمده است: «تولید سانتریفیوژ مطابق با تعداد و موجودی مورد نیاز جهت اجرای برنامه توصیف شده در این سند صورت خواهد گرفت.»

بخش 4.7 بیان می‌کند: «در صورتی که داده‌های سنجش عملکرد (بر اساس پاراگراف 55 پیوست 1 برجام) تغییر کنند، تعداد سانتریفیوژها متناسب با آن هر هشت ماه یکبار بر اساس مبنای معادل‌سازی واحد جداسازی نیروی کار افزایش یا کاهش می‌یابد.»

یک عبارت به ویژه چالش‌برانگیز که باید هنگام اشاره به ملزومات یا طرح آن را تفسیر نموده و در رابطه با آن با ایران به یک درک و تفاهم مشترک رسید عبارت «همخوانی» است. این عبارت در برجام یا برنامه بلندمدت ایران تعریف نگردیده است. تطبیق تفاسیر گوناگون از این عبارت می‌تواند امری چالش‌برانگیز باشد. پیشاپیش در ارتباط با ادامه تولید قطعات سانتریفیوژی جهت جایگزینی سانتریفیوژهای معیوب در قالب طرح غنی‌سازی و تحقیق و توسعه مرتبط با غنی‌سازی ایران اختلافاتی در زمینه تفسیر عبارت «همخوانی» به وجود آمده‌اند (رجوع شود به بخش 1.1.1 و بخش 61 پیوست 1).  ایران به نظر به دنبال آن است تا قطعات بیشتری در مقایسه با آنچه در راستای جایگزینی سانتریفیوژها توجیه گردیده تولید کند یا در حال تولید اینگونه قطعات است.

ایران بعد از یک دوره زمانی 10 ساله می‌تواند تعداد قابل توجهی سانتریفیوژ IR-4 و/یا IR-2m یا قطعات مربوطه را فراتر از سطح 2500-3500 سانتریفیوژ با استفاده از خط تولید تقویت‌شده و توسعه‌یافته خود تولید کند. از نظر ایران، عبارت «همخوانی» می‌تواند به معنای صدها، اگر نه هزاران، سانتریفیوژ IR-4 و IR-2m بیشتر باشد، زیرا این کشور قصد دارد تا پس از پایان سال سیزدهم یک ظرفیت غنی‌سازی 100000 واحد کار جداسازی در سال را به سرعت به وجود بیاورد. با این حال، این سانتریفیوژهای اضافه اگر سریعاً بکار گرفته شوند به مثابه افزایش ناگهانی ظرفیت غنی‌سازی خواهند بود و در نتیجه مدت زمان گریز هسته‌ای را کاهش می‌دهند و تولید سریع‌تر اورانیوم قابل استفاده در سلاح را فراتر از مقادیر چشمگیر اولیه امکان‌پذیر می‌سازند. به همین خاطر، چه در حال حاضر و در چه در آینده باید اطمینان حاصل نمود که سانتریفیوژها و قطعات مازاد ایران به شدت تحت کنترل قرار می‌گیرند.

- پس از سال سیزدهم

این طرح پس از سال سیزدهم دیگر ادامه نمی‌یابد. این همان چیزی است که خبرگزاری آسوشیتدپرس نیز گزارش داده است. به طور ضمنی به نظر می‌رسد ایران پس از سال سیزدهم در زمینه استفاده از سانتریفیوژهای IR-4 و IR-2m با هیچگونه محدودیتی مواجه نخواهد بود. به همین نحو، هیچگونه محدودیت عددی در رابطه با سانتریفیوژهای IR-5،IR-6s و IR-7 موجود نخواهد بود. اگرچه سانتریفیوژهای IR-5 و IR-7 از لحاظ ماهیت به نظر تجربی‌تر هستند، اما سانتریفیوژ IR-6s در واقع مدل کوچک‌تر سانتریفیوژ IR-6 است.

با این حال، محدودیت‌های مربوط به سانتریفیوژهای IR-6 و IR-8 در سال‌های چهاردهم و پانزدهم نیز همچنان پابرجا باقی می‌مانند، هرچند ایران در طرح غنی‌سازی خود به این محدودیت‌ها اشاره‌ای نکرده است. لحن و زبان موجود در پیوست 1 برجام نیز در طرح غنی‌سازی ایران مشاهده نمی‌شود. در پیوست 1 برجام آمده است: «پس از 10 سال، ایران با همان سرعت [یعنی 200 سانتریفیوژ IR-6 و 200 سانتریفیوژ IR-8 در سال] اقدام به تولید سانتریفیوژهای کامل خواهد کرد تا نیازهای خود در حوزه غنی‌سازی و تحقیق و توسعه مرتبط با غنی‌سازی را برطرف سازد. ایران این سانتریفیوژها را در نطنز در خارج از محل نصب تحت نظارت پیوسته آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نگهداری خواهد کرد تا زمانی که جهت مونتاژ بر طبق طرح غنی‌سازی و تحقیق و توسعه مرتبط با غنی‌سازی مورد نیاز باشند.» این لحن و زبان به نظر تا سال پانزدهم برجام الزام‌آور است. معلوم نیست چرا چنین لحن و زبان مهمی در طرح غنی‌سازی ایران موجود نیست.

همچنین تا سال پانزدهم محدودیت‌هایی در زمینه مقدار ذخیره اورانیوم غنی‌شده پابرجا خواهند بود و تولید اورانیوم دارای غنای بیش از 67/3 درصد ممنوع خواهد بود. با این حال، در رابطه با میزان ذخیره اورانیوم غنی‌شده باید گفت شاید لازم باشد در زمینه سقف 300 کیلوگرمی معافیت‌هایی ارائه گردند، مگر آنکه بتوان با دقت مانع چنین چیزی شد.

- مدت زمان گریز در پایان سال سیزدهم

طرح غنی‌سازی و تحقیق و توسعه مرتبط با غنی‌سازی ایران مبنا را در رابطه با تعداد و نوع سانتریفیوژها مشخص نموده که انتظار می‌رود ایران در پایان سال سیزدهم به اجرا بگذارد. بر اساس برنامه‌ریزی‌ها، مجموع ظرفیت غنی‌سازی ایران متشکل از آبشارهای سانتریفیوژی R-2m و/یا IR-4 و آبشارهای سانتریفیوژی IR-6 و IR-8 خواهد بود.

تعریف معادل‌سازی دلالت بر این دارد که از سال دهم تا پایان سال سیزدهم ظرفیت غنی‌سازی ایران از 5060 سانتریفیوژ IR-1 با بازده بیش از 4500-5060 واحد کار جداسازی در سال به 2500-3500 سانتریفیوژ IR-2m و/یا IR-4 با بازده ترکیبی حدود 12500 واحد کار جداسازی در سال افزایش خواهد یافت. مقدار مجموع بازده سانتریفیوژهای IR-1 مفروض بر این است که هر سانتریفیوژ حدود 9/0-0/1 واحد کار جداسازی را در سال محقق سازد.

سانتریفیوژ IR-4 کارکرد خوبی نداشته است. به همین دلیل است که ایران می‌خواهد در طول هشت سال اول توافق همچنان حداقل بر روی تعداد کمی از سانتریفیوژهای IR-4 کار کند و از جمله اورانیوم را در درون آنها غنی‌سازی کند (قبل از آنکه اورانیوم غنی‌شده را با دنباله‌های اورانیوم ضعیف شده مخلوط کند). سانتریفیوژ IR-4 از ویژگی فیبر کربن برخوردار است. فیبر کربن مانند فولاد مارایجینگ انعطاف‌پذیر نیست، بیش از دیگر مواد در سانتریفیوژهای IR-1 و IR-2m استفاده می‌شود، و در برابر ترک‌خوردگی نیز آسیب‌پذیرتر است.

ایران شاید نتواند با موفقیت یک مدل عملی جهت تولید سانتریفیوژ IR-4 را محقق سازد اما در عین حال قادر است سانتریفیوژ IR-2m را بکار گیرد که از دنباله‌های فولاد ماراجینگ استفاده می‌کند. ایران تا قبل از توافق موقت موسوم به برنامه اقدام مشترک از تعداد فراوانی سانتریفیوژ IR-2m در کارخانه غنی‌سازی سوخت خود استفاده می‌کرد.

سانتریفیوژهای IR-2m و IR-4 به مدت چند سال در کارخانه غنی‌سازی سوخت نطنز مورد استفاده قرار گرفته‌اند و از جمله در فرآیند تولید در سطح آبشار بکار گرفته شده‌اند. به گفته مقامات آگاه، این دو سانتریفیوژ دارای بازده غنی‌سازی مشابهی هستند. سانتریفیوژهای IR-2m و IR-4 هنگام استفاده در آبشارها به ترتیب واحد کار جداسازی 7/3 و 8/3 در سال را محقق نمودند. هنگامی که سانتریفیوژها به صورت منفرد یا در آبشارهای کوچک استفاده می‌شدند مقدار غنی‌سازی افزایش می‌یافت. بعلاوه، همانگونه که انتظار می‌رفت مقادیر تئوریک حتی از این هم بالاتر بودند. با این حال، از نظر ما بازده کلیدی واحد کار جداسازی در واقع مقداری است که سانتریفیوژ هنگام بکارگیری در آبشارها محقق می‌سازد و حدود 80 درصد مقادیر تئوریکی مربوطه است.

مشخص نیست آیا ایران می‌تواند مدل‌های سانتریفیوژی توانمندتر IR-2m یا IR-4 را تولید کند و مثلاً با افزایش سرعت روتورها بازدهی فراتر از 5 واحد کار جداسازی در سال را محقق سازد و بدینوسیله از ابهامات موجود در شروط معادل‌سازی (پانویس 2 در بخش 4.2) بهره‌برداری نماید. اگر این بازده‌های بالاتر محقق گردند در آن صورت امکان دستیابی به ظرفیت غنی‌سازی بالاتر از 12500 واحد کار جداسازی در سال با استفاده از تنها 2500 سانتریفیوژ وجود خواهد داشت. تعداد 2500 سانتریفیوژ در واقع یک محدودیت عددی است که در برجام تعیین گردیده است.

ایران همچنین قصد دارد تا سال سیزدهم یک آبشار متشکل از سانتریفیوژهای IR-6 و یک آبشار متشکل از سانتریفیوژهای IR-8 را راه‌اندازی کند. این آبشارها مجموع ظرفیت غنی‌سازی ایران را افزایش خواهند داد. سانتریفیوژ IR-6 به صورت منفرد و در آبشارهای کوچک بکار گرفته شده و اقدام به غنی‌سازی اورانیوم کرده است. به گفته مقامات آگاه، بازده تئوریک و عملی این سانتریفیوژ به ترتیب 1/8 و 8/6 واحد کار جداسازی در سال بوده است. برای یک آبشار تولیدی متشکل از 150 سانتریفیوژ، مجموع بازده برابر با 975 واحد کار جداسازی در سال خواهد بود. سانتریفیوژ IR-8 هنوز اقدام به غنی‌سازی اورانیوم نکرده است و تا سال دوم توافق نیز در این راستا استفاده نخواهد شد (رجوع شود به بخش 2). بنابراین، بنا بر گفته مقامات آگاه در حال حاضر تنها یک مقدار کار جداسازی تئوریک مشخص گردیده که برابر با 2/16 واحد کار جداسازی در سال است. در ارتباط با سانتریفیوژهای IR-6 نیز مقدار بازده در سطح آبشار برابر با 80 درصد رقم فوق‌الذکر یا 13 واحد کار جداسازی در سال تخمین زده می‌شود. برای یک آبشار تولیدی متشکل از 84 سانتریفیوژ IR-8 مجموع بازده برابر با 1092 واحد کار جداسازی در سال خواهد بود. باید خاطرنشان ساخت که ایران شاید در راستای بکارگیری سانتریفیوژهای IR-6 و IR-8 با دشواری‌هایی مواجه گردد، هرچند برای موفقیت در این زمینه سال‌ها فرصت خواهد داشت.

مجموع بازده غنی‌سازی در پایان سال سیزدهم برابر با 14567 واحد کار جداسازی در سال خواهد بود. در حال حاضر همانگونه که قبلاً نیز گفته شد ایران دارای بازده غنی‌سازی حدود 4500-5060 واحد کار جداسازی در سال است. در صورتی که ایران دارای ذخیره 300 کیلوگرمی اورانیوم با غنای پایین باشد (صرف‌نظر از هرگونه اورانیوم دارای غنای نزدیک به 20 درصد یا نصب مجدد سانتریفیوژهای ذخیره‌شده)، مدت زمان گریز این کشور به سمت سلاح بنا بر گفته دولت آمریکا بیش از 12 ماه خواهد بود. بنابراین، در سال سیزدهم بازده غنی‌سازی با ضریب 9/2 تا 2/3 افزایش پیدا کرده است که عدد گرد شده آن 3 است. سنجش خطی مدت زمان گریز 12 ماهه ما را به مدت زمان گریز 4 ماهه در پایان سال سیزدهم می‌رساند.

مدت زمان برآورد شده چهار ماهه در واقع دو ماه کمتر از آن چیزی است که ما در ماه اوت 2015 بر مبنای بحث و گفتگو با مقامات آمریکا و اتحادیه اروپا برآورد نموده بودیم.  این مدت زمان گریز کوتاه‌تر مبتنی بر داده‌هایی است که در اینجا ارائه گردیدند و از اطلاعاتی که ما در ماه اوت 2015 در اختیار داشتیم مشروح‌ترند. اگرچه محاسبات ساده شاید برآورد صحیحی از مدت زمان گریز ارائه ندهند، اما با توجه به داده‌های بیشتر که در ارزیابی حاضر مورد استفاده قرار گرفتند مدت زمان گریز چهار ماهه در پایان سال سیزدهم از دیدگاه ما واقع‌گرایانه‌تر است.

- بحث و نتیجه‌گیری

برنامه غنی‌سازی و تحقیق و توسعه مرتبط با غنی‌سازی ایران هیچگاه نمی‌بایست یک طرح سری قلمداد می‌شد. ما در این طرح هیچ بخشی را نمی‌یابیم که کم‌وبیش حساس‌تر از محتوای موجود در برجام باشد. تلاش‌های ایران جهت سری نگه‌داشتن این طرح امری غیرضروری و در تضاد با روح برجام است و گروه 1+5 باید از محرمانه نگه‌داشتن آن خودداری می‌ورزید. یک ادعای به ویژه دروغین آن است که از آنجا که ایران طرح مذکور را به عنوان بخشی از اعلامیه پادمان پروتکل الحاقی به آژانس بین‌المللی انرژی اتمی ارائه نموده است در نتیجه این طرح باید سری قلمداد گردد. این طرح بخش حیاتی و مهمی از برجام است؛ لحاظ نمودن آن در اعلامیه اولیه همانند لحاظ نمودن کل برجام در اعلامیه است و حساسیت بیشتری را در بر نمی‌گیرد. لحاظ نمودن برجام در اعلامیه پادمان موجب نمی‌شود که برجام به ناگاه محرمانه گردد. ایران در زمینه پنهان ساختن اطلاعات و حقایق دارای سابقه است؛ تلاش‌های اخیر این کشور جهت ارعاب آژانس در این باره باید قویاً دفع گردند. لازم است که شفافیت بیشتری ایجاد شود. بعلاوه، با توجه به پیامدهای امنیتی منطقه‌ای و بین‌المللی جدی ناشی از ادامه فعالیت‌های غنی‌سازی و تحقیق و توسعه ایران پس از انقضای محدودیت‌های کلیدی برجام، لازم است که در رابطه با چگونگی پیش‌بینی و کاستن از تأثیرات مربوطه بحث‌وجدل‌های جانانه‌ای صورت پذیرد.

یکی از نگرانی‌های موجود این است که ایران شاید تلاش کند بکارگیری سانتریفیوژها را فراتر از چارچوب زمانی مندرج در برنامه غنی‌سازی و تحقیق و توسعه خود سرعت بخشد و بدینوسیله مدت زمان گریز خود را کوتاه‌تر سازد. ایران طرح خود را یک تعهد داوطلبانه می‌خواند و شاید به دنبال آن باشد که آن را به طور یکجانبه تعدیل کند. البته انتظار می‌رود اعضای گروه 1+5 با این مسئله مخالفت کنند، اما مشخص نیست اگر ایران به صورت یکجانبه پیشنهاد داوطلبانه خود را تغییر داده و بکارگیری سانتریفیوژهای پیشرفته را پس از سال دهم سرعت بخشد اعضای گروه 1+5 بر اساس برجام چه کاری می‌توانند انجام دهند.

از سوی دیگر، سانتریفیوژهای پیشرفته ایران شاید کار نکنند یا همچون سانتریفیوژهای IR-1 از کارکرد ضعیفی برخوردار باشند. یا شاید ایران بپذیرد که طرح سانتریفیوژی‌اش حتی اگر هم موفق باشد تقریباً نمی‌تواند از لحاظ اقتصادی عملی گردد و در نتیجه آن طرح را به تعویق انداخته یا کنار بگذارد و اورانیوم غنی‌شده را از خارج خریداری کند.

اگر ایران پافشاری کرده و اقدام به تولید سانتریفیوژ طبق برنامه بلندمدت خود کند، در آن صورت این کشور احتمالاً نمی‌تواند یک برنامه سانتریفیوژی دارای توجیه اقتصادی را ایجاد کند اما احتمالاً می‌تواند برنامه‌ای را شکل دهد که برای کاهش چشمگیر مدت زمان گریز و پشتیبانی از یک برنامه سانتریفیوژی مخفیانه و غیرقابل کشف و تولید اورانیوم قابل استفاده در سلاح کفایت می‌کند. بنابراین، انتظار می‌رود اجرای این طرح بر میزان تنش‌های منطقه‌ای به شدت بیفزاید و احتمال وقوع منازعه نظامی را احتمالاً تا سال نهم برجام و مطمئناً تا سال سیزدهم برجام افزایش دهد. به خاطر وجود چنین خطری، گروه 1+5 و بقیه دنیا باید ایران را تشویق کنند که تصمیمات مسئولانه‌تری اتخاذ کند و برنامه غنی‌سازی خود را عمدتاً کنار بگذارد.

برنامه غنی‌سازی و تحقیق و توسعه مرتبط با غنی‌سازی ایران پیچیدگی برجام و نیاز به نظارت و اجرای قوی توافق را بیش از پیش نمایان می‌سازد. آمریکا و متحدان اروپایی این کشور باید همواره هوشیار باشند و ببینند آیا برجام اهداف خود را محقق می‌سازد یا نه. از سوی دیگر، ایران به طرق بسیاری می‌تواند محدودیت‌های مندرج در برجام و برنامه غنی‌سازی بلندمدت خود را تضعیف ساخته یا کمرنگ کند. ایران در سال‌های آتی نیاز به این دارد که محدودیت‌ها را صرفاً به صورت دوره‌ای تضعیف یا کمرنگ کند. اصولاً ایران تا زمانی که بتواند گهگاه به برجام خدشه وارد کند تلاش‌هایش در این زمینه شاید اغلب ناموفق باشند. این ناهمگونی یک چالش دشوار در برابر دولت فعلی و آتی آمریکا به وجود خواهد آورد.

برجام به قدری مهم است که نمی‌توان نظارت کنگره را به طور کامل از آن حذف کرد. اگرچه کنگره مسئولیت‌های نظارتی مهمی از جمله قانون بازنگری توافق هسته‌ای ایران مصوب سال 2015 را وضع نموده است، اما تلاش‌های بیشتری در این زمینه باید صورت گیرد.