اگرچه در کینهتوزی و دشمنی آلسعود با ایران و ایرانی سابقهای طولانی است، با این وجود در سالهای اخیر شکل این دشمنیها علاوه بر افزایش، علنا شکلی آشکار به خود گرفته است. نگاهی به برخی رفتارهای آلسعود طی سالهای اخیر به خوبی نشان میدهد که اراده سعودیها در چه سمت و سویی قرار گرفته است؛ از تلاش برای اخلال در مذاکرات هستهای و ناتوانسازی ایران در بازار نفت گرفته تا واقعه مشکوک منا و متهم کردن ایران به دخالت در امور داخلی کشورهای منطقه و… همگی گویای این مطلب است که بوی خوش از این اوضاع به مشام نمیرسد.
این ادعاها در حالی مطرح میشود که رژیم سعودی با سلسله اقدامات خود در منطقه به ویژه در عراق، پرچمدار فرقهگرایی در منطقه شناخته میشود.
سعودیها همواره در تلاش بوده و هستند که میان شیعیان و اهل تسنن در عراق شکاف ایجاد کرده تا بدین ترتیب زمینه برای تجزیه آن فراهم شود و در آن سو، ایران را متهم به فرقه گرایی میکنند. الجبیر همچنین در ادامه اظهارات خود، ادعا کرده است: قانون اساسی ایران فرقهگرایانه است.
این ادعا در حالی است که سعودیها خود به سرکوب شیعیان ساکن مناطق شرقی عربستان مشهور هستند.
این اتهامات الجبیر در حالی است که عربستان سعودی پرورش دهنده بسیاری از گروههای تروریستی در منطقه و جهان است و در سوریه از جبههالنصره، در عراق از داعش و در یمن از القاعده حمایت مالی و تسلیحاتی به عمل میآورد.
اظهارات کینه توزانه وزیر سعودی علیه حزبالله به دلیل ایستادن این گروه در برابر مطامع رژیم سعودی در لبنان صورت میگیرد. از مدتها پیش عربستان سعودی تلاش میکند تا رئیس جمهور مورد نظر خود در لبنان را به قدرت برساند، اما حزبالله در برابر این زیاده خواهی ها ایستادگی کرده و مانع تحقق آن شده است.
از سوی دیگر، در سوریه نیز حمایتهای حزبالله از ارتش سوریه مانع از تسلط تروریستهای تکفیری مورد حمایت رژیم سعودی بر بسیاری از مناطق استراتژیک سوریه شده است. در عراق نیز وضعیت به همین گونه است و حزبالله لبنان به بزرگترین مانع در برابر تحقق اهداف سعودی در منطقه تبدیل شده است.
بعد از توافق ایران و 1+ 5، منطقه دیگر نمیتواند شب آسوده سر بر بالین بگذارد؛ این گفته یکی از مقامات خارجی عربستان سعودی بود که در اعتراض به توافق صورت گرفته بر سر پرونده هستهای ایران ایراد شده بود. بر کسی پوشیده نیست که عربستان از سیاستهای ایران ناراضی است و مترصد فرصتی برای ضربه است. این ضربه مهم نیست به شکل سیاسی باشد یا دیپلماتیک؛ نظامی باشد یا اقتصادی. عربستان فقط میخواهد که به گفته خود سر مار (ایران) را ببرد.
رفتار عربستان در قبال جمهوری اسلامی به شدت از حالت رقابتی خارج گردیده و به خصومت گراییده است.
دشمنی آلسعود با جمهوری اسلامی ایران به کجای تاریخ تعلق دارد
در بررسی جنایتهای عربستان سعودی بایستی توجه شود که عربستان یا بهتر بگویم وهابیون آلسعود به عنوان بنیانگذار منطقهای تروریسم در خاورمیانه شناخته شده و این مسئله به طور رسمی با حمایت از طالبان و شکلدهی به القاعده شکل عملی به خود گرفته است. این اقدام در حالی توسط، عربستان، پاکستان و آمریکا آغاز شد که توجیه آنها حمایت و کمکهای مالی، اطلاعاتی و تسلیحاتی از مبارزین افغان در مقابل حمله اتحاد جماهیر شوروی بود.
یکی از قدیمی ترین نمونههای دشمنی عربستان سعودی در رابطه با ایران ورود این رژیم به بازی انگلیسیها برای تغییر نام واقعی خلیج فارس است. این بازی که با طراحی انگلیسیها در دستور کار کشورهای عرب خلیج فارس قرار گرفت، درفاصله سالهای ۱۹۰۰ میلادی ابتدا توسط مطبوعات و رسانههای غربی تبلیغ شد و در اوایل دهه ۱۹۷۰میلادی به اوج خود رسید. این در حالی است که امروز این توطئه عملی و علنیتر شده و بسیاری از این کشورها از جمله عربستان سعودی از واژه جعلی خلیج عربی به جای نام تاریخی خلیج فارس استفاده میکنند.
آلسعود در حج خونین سال 66 ماهیت بیمارگونه خود را نشان داد و در حرم امن الهی حجاج ایرانی را به خاک و خون کشید. در روز نهم مردادماه 1366 شمسی طبق روال هر ساله پس از انقلاب، حجاج مراسم برائت از مشرکین را در خیابانهای مکه به صورت علنی انجام می دهند و شعارهای ضد استکباری سر میدهند. ساعت 6 و 40 دقیقه بعدازظهر پایان مراسم اعلام می شود و بیمقدمه حمله نیروهای پلیس به تجمعکنندگان شروع می شود.
پلیس سعودی؛ باتوم به دست حجاج را مورد حمله قرار میدهد. از ساختمانهای اطراف هم سنگ و آجر به سمت حجاج پرتاب میشود. کمی بعد پلیس سعودی با گازهای سمی و خفهکننده و شلیک رگبار، زائران را مورد هدف قرار میدهد. از طرف دیگر از سمت ساختمان های اطراف از طبقههای بالا به سمت حجاج اشیای سنگین مانند سنگ و گلدان پرتاب می شود.
نکته ای که بیشتر دل انسان را به درد می آورد این است که حجاج آن سال را بیشتر کاروانهای جانبازان، ایثارگران و خانوادههای آنان تشکیل می داند و برای احترام جانبازان ویلچری را در جلوی صف تظاهر کنندگان قرار داده بودند که باعث می شود بیشتر از همه آسیب ببینند. دولت سعودی، آمار تلفات این حادثه را 402 کشته اعلام کرد که 275 نفر آنان ایرانی و نیمی از آنان زن بودند و 649 زخمی. آمار اعلام شده البته از سوی ایران مورد تشکیک واقع شد و منابع ایرانی از کشته شدن 325 نفر با تفکیک 203 زن و 122 مرد خبر دادند.
نگرانی عربستان در قبال جمهوری اسلامی ایران راهبردی است. در واقع این کشور به دنبال احیای نقش مدیریتی خود در منطقه نفوذ ایران، است. امروزه علاوه بر اینکه ایران ادعای نفوذ منطقه ای در مقابل عربستان دارد، عربستان رقبای دیگری نیز همچون ترکیه و رژیم صهیونیستی را بر سر تصاحب قدرت هژمون منطقه مقابل خود احساس می کند. به این علت ریاض با استراتژیهای گوناگون در قبال سه کشور ایران، رژیم صهیونیستی و ترکیه قصد دارد با تاکید بر اقتصاد داخلی نفتی قوی و سرمایهگذاری اقتصادی- سیاسی روی متحدانش این سه کشور را برای رسیدن به یک قدرت مسلط منطقهای کنار بگذارد. در واقع، سیاست منطقهگرایی عربستان معطوف به حمایت از تروریسم منطقهای (گروه هایی مثل جبههالنصره، داعش و القاعده) و کشورهای بزرگ و کوچک حاضر در منطقه جنوب غربی آسیا (خاورمیانه) است.
ماجرای حضور رئیس سابق دستگاه اطلاعاتی آل سعود در نمایش اخیر منافقین در پاریس و اظهارات خصمانهاش نسبت به جمهوری اسلامی هرچند کار بسیار بچهگانهای بود، اما نفس حضور این شاهزاده سعودی در این نشست و آرزوی سرنگونی برای نظام جمهوری اسلامی از هر چیز دیگر مهمتر است، چرا که این بار مقامات سعودی به صراحت زبان به دشنام و تهدید جمهوری اسلامی گشودهاند.
با اینکه آل سعود خود خوب میدانند که منافقین در ایران جایگاهی ندارند و این مهره سوخته فقط هزینه روی دست آنها میگذارد، اما میخواهند این پیام را به آمریکا و اسرائیل بدهند که برای جلب توجه آنان از هیچ اقدامی فروگذار نمیکنند. البته با افزایش اختلافات و گمانهزنیها بر سر جانشینی ملک سلمان بیشتر نیز محتاج این توجه خواهند شد. حمایت آلسعود از منافقین بحث امروز و دیروز نیست؛ بلکه به عملیات همهجانبه در عملیات مرصاد ( غروب جاویدان) بازمیگردد.
بحران سوریه
بحران سوریه به اندازهای وسیع است که این روزها خود به عنوان یک دلیل مهم خصومت بین ایران و عربستان مطرح میشود؛ به طوری که ایران از ملت سوریه و نظر آنها حمایت میکند و عربستان به حمایت از هر گروه تروریستی و غیرتروریستی مخالف بشار اسد اقدام میکند. هر چه قدر بر گستره و شدت این بحران افزوده شود، فاصله ایران و عربستان هم از یکدیگر دور خواهد شد. عربستان تا بدین جا از هیچ کمکی به گروههای مخالف بشار اسد دریغ نکرده است. تندترین موضع در قبال ملت سوریه را عربستان اتخاذ کرده و هنوز هم بر آن پافشاری میکند. 5 سال است که سران ریاض تاکید دارند که بشار اسد هرچه سریعتر باید از قدرت کنارهگیری نماید و پس از این کنارهگیری در مورد آینده سوریه تصمیم گرفته شود.
در پی ناکامی دولت ایالات متحده آمریکا در اعمال فشار سیاسی و اقتصادی برای آزادی جاسوسهای آمریکایی در تهران که در ماجرای تسخیر سفارت آمریکا بازداشت شده بودند، جیمی کارتر رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا دستور انجام عملیات آزادسازی گروگانهای آمریکایی را صادر کرد. عملیات نظامی طبس که نام عملیاتی آن در ارتش آمریکا عملیات پنجه عقاب بود، توسط نیروی دلتا با هدف آزادسازی آمریکاییهای گروگان گرفتهشده توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، در تهران بود. بر اساس مدارکی که بعدها به دست آمد، عربستان سعودی از جمله کشورهای منطقه بود که در این حمله با آمریکا همکاری داشت.
در رابطه با کمکهای اطلاعاتی عربستان به صدام حسین در جنگ 8 ساله با جمهوری اسلامی ایران گزارش مجله ژون آفریک مورخ ۹ ژوئن ۱۹۸۲ از اهمیت زیادی برخوردار است. بر مبنای گزارش این مجله؛ زمامداران عربستان درست یک ماه مانده به شروع جنگ، هنگام استقبال از صدام به وی هدیه شاهانهای دادند و آن گزارشی بود که از سوی دستگاههای سری آمریکا تهیه شده بود و در آن اوضاع اقتصادی، اجتماعی و نظامی ایران تشریح شده بود. علاوه بر آن اطلاعات دقیقی درباره وضعیت ارتش ایران، تعداد نفرات آن، مواضع و تجهیزات قابل بهرهبرداری آن و اطلاعات مختلف دیگر که بسیار محرمانه بود در اختیار صدام قرار گرفت.
آلسعود خصوصاً در سالهای تهاجم به ایران، حمایتهای گستردهای از صدام کردند. مشهور است که ملک فهد در دیدار دیکتاتور سابق عراق با اشاره به تجاوز به ایران به او میگوید: «رجال از شما، ریال از ما!» رقم حمایت مالی عربستان سعودی از صدام تا 30 میلیارد دلار برآورد شده است.
و فرجام سخن
عربستان سعودی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران دشمنی روشنی با کشورمان داشته و در حوادث مختلف این مسئله را به اثبات رسانده است. ریاض از اصلیترین حامیان تحریمهای ضد ایرانی بوده و سیاستهای آمریکا را در منطقه اجرا کرده است. به بیان دیگر همزمان با تحریم ظالمانه علیه جمهوری اسلامی ایران، عربستان با استفاده از فرصت پیش آمده و به دلیل ضعف درونی خود بر موضع نابجای آمریکا پافشاری کرده و بیش از پیش بر طبل دشمنی با ایران میکوبید.
خاندان آلسعود دنیا را نمیشناسند. عقبماندگیهای سعودیها آنها را از نگاه منضبط و متعادل به جهان محروم کرده است. یکی از شاخص های این دنیا ناشناسی و عقبماندگی؛ فرم برخورد آل سعود با مذاکرات پیشین ایران و 5+1 بود. سعودیها در میان شگفتیِ ناظران سیاسی صراحتاً میگفتند «هر توافقی با ایران صورت بگیرد، مجوزهای آن را برای خودشان نیز مفروض میدانند!» تُرکی الفیصل شاهزادهای که سابقهی ریاست سازمان اطلاعات عربستان را نیز دارد و مثلاً یک سعودیِ آگاه محسوب میشود! رسماً به بیبیسی میگوید «ایران در هر سطحی مجوز غنیسازی اورانیوم پیدا کند، عربستان نیز همان حد را برای خود مفروض میداند!»
آل سعود دشمنی است که از هیچ عملی برای ضربه زدن به محور مقاومت به رهبری ایران در منطقه دریغ نخواهد کرد. پادشاهان سعودی که ادعای خادمی حرمین شریفین را دارند حتی ظواهر اسلام را رعایت نمیکنند. آن ها نه تنها دوستی خود با اسرائیل را پنهان نمیکنند؛ بلکه در عمل در راستای منافع این غده سرطانی اقدام میکنند. در طول سالهای پس از انقلاب همیشه ایران بوده است که دست دوستی به سمت عربستان به عنوان یک کشور اسلامی که حرم امن الهی و مرقد مطهر پیامبر گرامی اسلام در آن قرار دارد، دراز کرده است، ولی عربستان از هیچ اقدامی علیه ایران فروگذار نکرده است. با این تفاسیر به نظر میرسد اگر عربستان این رویه خصمانه خویش را کنار نگذارد ایران هم باید از اهرم های فشار خود علیه آن استفاده کند.