منصور مظفری مدیر مسئول روزنامه آفتابیزد امروز شنبه ۹۵/۵/۲ طی یادداشتی در این روزنامه نوشت: آن روزی که آفتاب یزد تیتر زد «دفن اخلاق» یکسری از آقایان و بانوان اصلاحطلب گلایه و انتقاد کردند که چرا اینقدر عریان به موضوع پرداختید و ما را متهم به تندروی کردند. آنان حتی توصیه نمودند که بروید از فلان روزنامه اصلاحطلب یاد بگیرید که ماجرای انتخابات هیأت رئیسه را کاملاً خنثی(1) و محافظهکارانه(!) مورد پرسش قرار داده و بهگونهای گزارش نوشته بود که انگار همهچیز گلوبلبل است. آفتاب یزد همان زمان از خود دفاع کرد و تأکید داشت که رسانه مستقل و مردمی حق ندارد در موارد مهمی چون ماجراهای پیرامون انتخابات هیأترئیسه مثل کبک سر خود را در برف کند و به مردم آدرس اشتباه دهد.
اکنون پس از گذشت هفتهها از آن ماجرا، تحولات جدید در پارلمان نشان میدهد که هم سخن آفتاب یزد مبنی بر رفتار غیراخلاقی و خارج از شئون فراکسیونی عدهای از نمایندگان فراکسیون امید درست بوده است و هم پیشبینی اینکه در آینده نهچندان دور بازهم شاهد چنین رفتارهایی بهمراتب وقیحانهتر خواهیم بود.
تشکیل فراکسیون سوم به ریاست کاظم جلالی (دست راست لاریجانی) و حمایتهای پیدا و پنهان برخی از وزرای دولت در سکوت حسن روحانی از تشکیل چنین فراکسیونی، بخش دیگری از پروسه از سکه انداختن فراکسیون امید در مجلس دهم است.
از همان زمانی که زمزمههای تشکیل این فراکسیون شنیده شد مبرهن بود که هدف، تهی کردن فراکسیونی است که ریاست آن برعهده عارف است، وگرنه فراکسیون اصولگرایان که تکلیفش مشخص است. اتفاقاً میزان ریزشها از دو فراکسیون اصلی هم این موضوع را بهخوبی نشان میدهد. در حال حاضر فراکسیون سوم، متشکل از سه گروه از نمایندگان است. گروه نخست نمایندگان مستقلی هستند که تمایل نداشتند به دو فراکسیون اصلی بپیوندند. گروه دوم نمایندگان اصولگرایانی هستند که در فراکسیون ولایت حضور مصلحتی و مأموریتی داشتند تا بتوانند ردای ریاست را بر تن لاریجانی نمایند و محوریت کمیسیونها را از آن خود کنند. آنان چون اکنون به هدف نائل شدند دیگر لزومی نمیبینند در فراکسیون فوق حضور داشته باشند. گروه آخر هم نمایندگان عضو فراکسیون امید هستند که اگرچه با حمایت اصلاحطلبان و بلیت آنان به مجلس راه یافتند، اما مثل آب خوردن اخلاق را زیرپا گذاشتند و به فراکسیون سوم پیوستند. از منظر کمیت نیز به نظر میرسد در این ماجرا متضرر اصلی فراکسیون امید است و بس.
(بههرحال فراکسیون ولایت یا همان اصولگرایان از اول هم بنا نبود در اکثریت باشند و این فراکسیون امید بود که ادعای اکثریت را داشت. با توجه به تشکیل فراکسیون سوم در حال حاضر فراکسیون اصلاحطلبان از گذشته نحیفتر شده و به عدد 70 رسیده است.
بههرحال همهچیز عیان است و آنچنان حاجت به بیان نیست. مردمی که به نام اصلاحطلبی و لیست امید رأی دادند در روز روشن میبینند که چگونه رأی آنان زیر سؤال میرود و آقایان نماینده یکبهیک به بهانههای واهی خلاف ارائه جامعه حرکت میکنند.)
قطعاً این موضوع یک «نارو سیاسی»است که در آینده از سوی مردم بیپاسخ نخواهد ماند.
آقایان دولتی کمتر از یک سال دیگر و همین نمایندگان 4 سال دیگر مجدداً به رأی مردم نیاز دارند، ضمن آنکه روشن است حسن روحانی ازآنجاییکه پایگاهی در میان اصولگرایان ندارد سال 96 مثل 92 بازهم چشمانش به اصلاحطلبان خواهد بود. اگر مشاوران به او اطلاعات غلط ندهند قطعاً جناب رئیسجمهور ملتفت هستند که «اصلاحطلبان سخن گفت» اما «گردش به سمت راست داشتن» نان سیاسی ندارد.
در پایان نگارنده با توجه به اتفاقات رخ داده طی چند روز گذشته در پاستور (انتصابات جدید) و بهارستان (تشکیل فراکسیون سوم) به اصلاحطلبان توصیه میکند برای انتخابات 96 ریاست جمهوری به حسن روحانی چک سفید امضا ندهند. اظهاراتی مثل اینکه «حسن روحانی گزینه اول و آخر اصلاحطلبان است» لفظ مناسبی در شرایط فعلی ارزیابی نمیشود. نباید اینگونه برداشت شود که اصلاحطلبان قرار است تا ابد از روی ناچاری تصمیم بگیرند و از هماکنون چارهای ندارند جز حمایت از رئیسجمهور فعلی. این رویکرد باعث میشود طرف مقابل خود را مقید و متعهد نبیند و خیلی ساده در موارد متعدد زیر میز بزند. این گزاره بدین معنی نیست که پشت حسن روحانی خالی شود تا مخالفان او خیلی ساده وی را به گوشه رینگ ببرند، اما معادلات ساده سیاسی حکم میکند اصلاحطلبان سادهلوحانه با مهرههای خود بازی نکنند و کمی تدبیر به خرج دهند.