اعضای سازمان مجاهدین خلق در قالب گروهی به نام "شورای ملی مقاومت" با انتخاب سالن بورژت در پاریس برای برگزاری همایش سالانه خود توانستند مراسم بزرگی را علیه جمهوری اسلامی ایران در فرانسه ساماندهی کنند.
مراسمی که از وجوه مختلف با نشستهای ضد ایرانی دیگر در کشورهای اروپایی متفاوت بود.
مهمترین وجه این تفاوت، حاضران و مدعوین مراسم بودند، چرا که در آن برای اولین بار قریب به اتفاق معارضین و مخالفین حکومت ایران گرد هم آمده بودند تا راههای مقابله موثر با تهران را بررسی کنند.
همایشی که دشمنان ایران از کلمبیا تا آمریکا و کانادا و از اروپا تا مصر و اردن و عربستان و حتی معارضین سوری در آن حضور داشتند. گردهمایی بزرگی که البته برگزاری آن پیام مهمی را برای جبهه مقاومت و بویژه جمهوری اسلامی ایران در پی داشت.
در این نشست افرادی حاضر شده بودند که بعضا در گذشته با هم مانند آب و آتش بودند ولی دشمنی با ایران توانسته بود آنها را در زیر یک سقف گردهم بیاورد. اجلاسی که در آن یهودیان و صهیونیستها نقش بسیار موثر و فعالی داشتند، اعراب به پیشگامی عربستان با تمام قوا شرکت کرده بودند و منافقین هم آمده بودند تا از هم گسیختگی خود و ضرباتی که در اشرف و لیبرتی متحمل شده بودند را جبران کنند و به عبارتی تجدید قوا کرده و سازمان فروپاشیده خود را با دلارهای سعودی و حمایتهای دیپلماتیک اروپایی-آمریکایی بازسازی کنند.
حضور پر رنگ و پر تعداد سناتورها و فرماندهان نظامی آمریکایی در این همایش به چشم میآمد، جان بولتون نماینده پیشین آمریکا در سازمان ملل و از مخالفان تند ایران، رئیس سابق اف.بی.آی لوییس فرای؛ تام ریج اولین وزیر امنیت داخلی آمریکا و چاک والد معاون فرمانده ارتش آمریکا ازجمله آنها بودند.
جان بولتون، در این نشست گفت: «بگذارید صریح بگویم که این موضوع (حمایت از گروههای حامی سرنگونی جمهوری اسلامی ایران) باید سیاست اعلامی ایالاتمتحده آمریکا و همهی دوستانش باشد تا این کار را در نزدیکترین فرصت ممکن انجام دهند.»
فرانسویها هم که این روزها با حملات مکرر تروریست های دست پروده خود، دست و پنجه نرم میکنند و به نوعی میزبان کل این جماعت به حساب می آمدند با حضور وکیل و وزیرشان در این مراسم مشارکت جدی داشتند.
حضور عناصر کلیدی دولتهای عربی و حامیان داعش و القاعده در گردهمایی پاریس اما جنجالیتر از باقی وقایع این مراسم بود. سخنرانی شاهزاده امنیتی سعودی که با کنایه از درگذشت مسعود رجوی خبر داد هم نکته مهمی بود.
روزنامه رأی الیوم در گزارشی با اشاره به سخنرانی ترکی الفیصل، رئیس سابق سازمان اطلاعات سعودی و اعلام حمایت نامحدود از منافقین می نویسد: "با سخنران ترکی الفصیل مشخص شد عربستان خود را برای گشودن جبهه جدیدی در خصوص براندازی نظام ایران آماده میکند."
این پایگاه اینترنتی میگوید: "ترکی الفیصل، وزیر امورخارجه واقعی عربستان سعودی است و به عنوان مسئول مأموریتهای دشوار در این کشور به شمار میآید. یکی از بارزترین مأموریتهای وی تماس و ملاقات با مسئولان رژیم صهیونیستی و گشودن مسیرهای ارتباطی محرمانه و علنی با آنها است."
رأی الیوم ادامه میدهد: "الفیصل با شرکت در نشست گروهک مسلح منافقین که تانک و سلاح های جدید در اختیار دارد، و تأکید بر این ادعا که این گروهک در رسیدن به اهداف خود موفق خواهد شد، حوزه فعالیت های خود را از طریق برعهده گرفتن پرونده این گروهک و حمایت مالی و نظامی از آن در آینده نزدیک، گسترش داد."
رادیو فردا در همین رابطه می گوید: ترکی الفیصل از حساسیت تهران نسبت به مسعود و مریم رجوی آگاه است. باوجود این، وی در این سخنرانی آشکارا از نقش آنها تقدیر کرد و تا آنجا پیش رفت که تلاش این دو برای سرنگونی جمهوری اسلامی را هموزن حماسههای شاهنامه دانست که در سینهها باقی خواهد ماند.
از طرفی بی بی سی هم در تحلیل حضور الفیصل در همایش منافقین در پاریس می گوید: "ترکی الفیصل، سخنگوی غیررسمی عربستان است و حضور وی در کنگره مجاهدین خلق نشان میدهد که مواضع عربستان علیه ایران تندتر از قبل خواهد شد". هرچند که اندکی قبل از برگزاری این همایش العربیه گفته بود که" در اجلاس پاریس راههای انقلاب و تغییر در ایران و میزان آمادگی "مقاومت" (منافقین) بررسی می شود"
اما چرایی شکل گرفتن این هماهنگی تمام قد میان منافقین با سعودی ها ودیگر گروه ها و کشورهای معاند با جمهوری اسلامی ایران که رهبری انقلاب از آن به عنوان "جنگ احزاب" یاد می کنند خود مساله ای است که این روزهای از سوی محافل سیاسی و رسانه ها مورد بررسی قرار گرفته است. تحلیل هایی که همگی مبتنی بر واقعیات میدانی این روزهای غرب و جنوب غرب آسیاست.
واقعیاتی که به طور مشهود مربوط به دو واقعه هستند، وقایعی که میگوید این نزدیکی بینالمللی مدتی است که در پشت پرده آغاز شده و پس از چند ناکامی بزرگ (یکی در ایران و دیگری در عراق و سوریه) امروز علنی شده تا تقویت شود.
اولین واقعه مربوط به ایران و مرزهای ایران است.
چند روزی بیشتر به آغاز ماه مبارک رمضان نمانده بود که خبر وقوع درگیریهای پراکنده ای از مرزهای شرقی و غربی کشور در فضای مجازی و بین مردم پیچید.
درگیریهایی که وقوع همزمان آنها از احتمال وجود یک برنامه یا طرح بزرگ خرابکاری در کشور حکایت داشت.
اندکی بعد اما وزیر اطلاعات از درگیری و انهدام چند گروهک تروریستی خبرهای رسمی ارائه داد.
سید محمد علوی گفت: سلسله عملیات دستگیری تروریست ها از مورخ 25 خرداد 1395 آغاز و آخرین ضربه های اطلاعاتی در تاریخ 31 خرداد 1395 بر این گروه وارد شده و تعداد 10 تروریست تکفیری وهابی در تهران و سه استان مرزی و مرکزی کشور دستگیر شده اند و هم اکنون بازجویی از تروریست ها و روند پیگیری های اطلاعاتی و عملیاتی در داخل و خارج از کشور به طور هم زمان و همه جانبه ادامه دارد.
وی ادامه داد: عملیاتی که تروریست ها برنامه ریزی کرده بودند، در قالب بمب گذاری و انفجار از راه دور، عملیات انتحاری، انفجار خودرو حامل مقادیر انبوه مواد انفجاری و با هدف انفجار در مراکز تجمع و پر تردد مردم در 50 نقطه کشور بود که با هوشیاری سربازان گمنام امام زمان (عج) ناکام ماند.
مدتی از این بیان این خبر از سوی سید محمود علوی نگذشته بود که سپاه پاسداران در 27 خردادماه طی اطلاعیهای اعلام کرد که در درگیری رزمندگان قرارگاه حمزه سیدالشهداء (ع) با اشرار مسلح وابسته با گروهکهای ضدانقلاب در منطقه مرزی سروآباد و منطقه عمومی مهاباد 5 تن از مزدوران استکبار جهانی از جمله «آرش منبری» و «شورش منبری» از فرماندهان اشرار مسلح به هلاکت رسیدند.
خبر این درگیری ها و این بازداشت ها اما به ایام روزه داری مسلمانان هم کشیده شد و وزیر اطلاعات با حضور در جمع خبرنگاران گفت که تعدادی از افراد وابسته به گروههای تروریستی که بنا داشتند در شبهای قدر و روز قدس دست به اقداماتی بزنند یکی پس از دیگری در شهرهای مختلف کشور شناسایی و دستگیر شدند.
او با نام بردن از داعش گفت که قریب به اتفاق دستگیر شده گان مربوط به این گروهک تروریستی و گروهک های دیگر تکفیری بودند.
در همین اثناء فرمانده نیروی زمینی سپاه هم با اعلام خبر درگیری مجدد بین رزمندگان قرارگاه حمزه سید الشهدا (ع) با تروریستها از کشته شدن تنی چند از تروریست ها در شمال غرب کشور خبر داد.
او گفته که توطئه در غرب کشور به صورت کامل کشف و از بین رفته است و البته نیروهایش بیش از گذشته آماده عملیات در خارج از مرزهای ایران برای نابودی ریشه تروریسم هستند.
همزمان با وقوع این اتفاقات در ایران و ناکامی تروریست ها در دهها عملیات نظامی، دومین واقعه در غرب آسیا رخ داد و وقایع میدانی جنگ در سوریه و عراق رنگ و بوی تازه ای به خود گرفت. ارتش عراق با همکاری نیروهای حشد الشعبی و مقاومت توانست شهر فلوجه یکی از پایگاه های بسیار مهم و استراتژیک داعش در عراق را به صور کامل پاکسازی کند و ضمن تحمیل خسارت های فراوان به این گروهک تروریستی تکفیری، آماده حرکت به سمت پایتخت داعش در عراق یعنی شهر موصل شود.
از سوی دیگر در سوریه هم وضعیت تقریبا شبیه به عراق بود، چرا که نیروهای مقاومت با آغاز عملیاتی بزرگ در حومه حلب توانسته بودند خود را به جاده کاستیلو رسانده و تنها مسیر مواصلاتی باقیمانده شمالی جنوبی داعش را با خطر جدی مواجه کنند.
پیشروی نیروهای مقاومت البته به حومه حلب محدود نشد و آنها در این مدت توانسته بودند که از جاده تدمر خود را به الطبقه رسانده و با تحکیم مواضع خود برای داعشی های حاضر در "دیرالزور" و "الرقه" خط و نشان بکشند.
اما این چند واقعه که همگی از ناکامی گروه های تروریستی در ایران و عراق و سوریه حکایت دارد، در نگاه کارشناسان به عنوان علتی مهم از گره خوردن سعودی ها با منافقین مطرح شد. آنها می گویند که ایجاد ناامنی در ایران، فصل جدیدی از جنگ نیابتی عربستان و آمریکا با انقلاب است که با حمایت جدید از گروهک های تروریستی نسبت به ایران شکل می گیرد و سازمان منافقین و داعش مهمترین عوامل عملیاتی این جنگ هستند.
ناظران سیاسی معتقدند که عربستان سعودی راه پیروزی در عراق و سوریه را نیز، ایجاد نا امنی گسترده در ایران میداند.