موج های سرکشی که روزگاری حاصل بادهای وزنده در دریاچه ارومیه بودند، امروز تبدیل به گردو غباری شده که شدت انتشار آن در هوا حالا موجودیت سه استان های همجوار این دریاچه را تهدید میکند. استانهایی که از مهمترین مناطق کشاورزی کشور به حساب می آیند و حالا محصولاتشان قربانی بادهای نمکی می شوند.
سال 95 که سومین سال اجرای برنامه نجات دریاچه ارومیه است قرار است طرح تثبیت کانون تولید گردو غبار با اعتباری به میزان 600 میلیارد ریال همراه باشد.
اعتباری که حالا به جز برنامه احیای دریاچه ارومیه باید خرج مقابله با گرد و غبار و کنترل بادهای نمکی و ممانعت از پیشروی این بادها به استانهای دیگر شود. اعتبارات و برنامههای اصلاحی که گفته میشود اگر به نتیجه نرسند، گسترش گرد و غبار و صدمات ناشی از آن به تدریج به استانهای مرکزی و از جمله پایتخت هم خواهد رسید.
برای احیای دریاچه چقدر زمان نیاز است؟
یکی از سوالات متداولی که هنوز ذهن اغلب مردم را در مورد دریاچه ارومیه مشغول کرده است؛ زمان احیای آن است. موضوعی که باید گفت قطعا یک دهه تا احیای کامل دریاچه زمان باقی مانده است. چراکه نجات دریاچهای که روزی بزرگ ترین دریاچه خاورمیانه بود، به برنامهای جامع با فرصت یک دهه نیازمند است؛ فرصتی بسیار بیشتر از آنچه که به نابودیاش انجامید.
دریاچه ارومیه که حالا به کانون نوپایی برای انتشار ذرات گرد و غبار تبدیل شده است از دو سال گذشته میزبان اقدامات جدی اجرایی با هدف نجات یافتن از تبدیل شدن به یک کانون بیابانی خشک است.
گام نخست در تثبیت گرد و غبار
طبق برنامه ریزی ستاد احیای دریاچه ارومیه تا کنون دستگاه های اجرایی فعال در این بخش برای تثبیت گرد و غبار در دریاچه ارومیه دست به نهال کاری زدند.
در این رهگذر برنامه های دیگری مانند «مدیریت رواناب همراه بذرکاری » ، «مراقبت، نگهداری واحیای جنگل های موجود »، «بوته کاری »، «ساماندهی چرای دام» و ... توسط سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری کشور برای نجات جان دریاچه انجام شد که بیش از 265 میلیارد ریال طی دو سال 1393 و 1394 از منابع اعتباری طرح نجات دریاچه ارومیه را به خود اختصاص داد.
آمارها نشان داده است این هزینه کرد باعث شده تا 7 هزار و 900 هکتار از مناطق تولید ریزگرد در حاشیه دریاچه ارومیه درحالی که بحرانیترین نقاط بودند، حالا وضعیتشان به مرحله تثبیت برسد.
این اتفاق خوشایند باعث شد تا برای تثبیت 23هزار هکتار از کانونهای تولید ریزگرد در سال 95 هم مسئولان دست به کار اقدامات جدیدی بزنند و تلاش و 600 میلیارد ریال با مسئولیت سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور برای این کار تامین شود. عملیاتی که گفته می شود در سطح 12 هزار و965 هکتار در استان آذربایجان شرقی و 10هزار و 466 هکتار در استان آذربایجان غربی قرار است، انجام شود.
بر دریاچه ارومیه چهها گذشت؟
دریاچه ارومیه یک چاله مرکزی است که سالها پیش بدون دخالت انسان به یک چاله مرطوب دائمی و دارای آب تبدیل شد ولی بدلیل عدم مدیریت صحیح مصرف آب در بالادست به تدریج تبدیل به یک بیابان واقعی با خصوصیات مشابه مناطق بیابانی شد.
حالا این ناحیه بیابانی در دل خود توفانهای گرد و غباری را شاهد است که از پدیدههای رایج در مناطق خشک و نیمه خشک بهشمار میآیند. خشک شدن تدریجی دریاچه باعث شد مساحت دریاچه ارومیه از حدود 5 هزار و 957 کیلومتر مربع در دهه 1990 به 2 هزار و 305 کیلومتر مربع کاهش پیدا کند.
در پی کاهش سطح آب این دریاچه و باقی ماندن زمین های خشک، بادهایی که زمانی سبب مواج شدن آب این دریاچه میشدند اکنون بر زمینهای بیابانی دریاچه میوزند و تودههای نمک برخاسته از بستر خشکیده دریاچه را با خود حمل میکنند.
از خواب خرگوشی بیدار شویم
شاید اگر در سالهای گذشته بیشتر و بهتر اکوسیستم دریاچه مدیریت میشد؛ امروز طوفانهایی که به اصطلاح طوفانهای سفید و یا نمکی نامیده می شوند بیشترین آسیب را به مردم منطقه نمیزد. به عنوان نمونه امروز طوفانهای نمکی به مناطق کشاورزی اطراف دریاچه ارومیه به شدت آسیب وارد می کند به طوریکه نمکهای بادآورده محصولات کشاورزی را می پوشانند و به رشد آنها آسیب وارد می کنند و باعث شوری وآلوده شدن خاک و کاهش بهرهوری آن میشوند.
حالا اما گفته می شد پروژههای اجرایی مرتبط با نجات دریاچه ارومیه بر این هدف استوار است تا نسبت به مهار کانونهای بحرانی فرسایش بادی و تولید گرد و غبار در حاشیه دریاچه ارومیه پرداخته شود چراکه موقعیت جغرافیایی دریاچه ارومیه به دلیل وجود منابع طبیعی بسیار با ارزشی که در اطرافش دارد، اهمیت خاصی دارد.
این درحالی است که وزش توفانهای گرد و غبار در ایامی از سال باعث تحت تاثیر قرار دادن فعالیتهای اقتصادی، کشاورزی و ایجاد خسارتهایی به انسان، محیط زیست و صنایع میشود.
تاکنون نیز تلاش شده است اقدامات مقابلهای برای تثبیت کانونهای بحرانی فرسایش بادی و تولید گرد و غبار در حاشیه دریاچه ارومیه با رویکرد فعالیتهای بیولوژیکی با گونههای بومی مناسب و اثر گذار و عملیات مکانیکی و بیو مکانیکی باشد.
مهمترین هدف کنترل ریزگردها، شناسایی عوامل موثر اقلیمی و زمینی بر بروز و تشدید توفانهای گرد و غبار شناسایی گونههای مناسب جهت مقابله با توفان های گرد و غبار است. همچنین تاثیر توفانهای گرد و غبار بر میزان تولیدات کشاورزی و باغی است.
بنابراین گزارش بیشترین برنامه عملیات نجات در سال 1395 قرار است در استان آذربایجان شرقی با مساحت 12 هزار و 965 هکتار انجام شود و پس از آن استان آذربایجان غربی با 10 هزار و 466 هکتار شاهد اجرای این برنامه خواهد بود.
حالا بسیاری از شهرها و روستاها در این دو استان باید آماده اجرای برنامههای احیا شوند. از جمله شهرهای درگیر اجرای برنامه عملیات در استان آذربایجان غربی می توان به شهرهای میاندوآب، ارومیه و سلماس اشاره کرد و در سوی دیگر در دل استان آذربایجان شرقی شهرهای شبستر، آذرشهر، اسکو، عجب شیر و بناب میزبان این برنامههای نجات بخش هستند.