به نقل از ائل، بی شک شهادت فرجام خوش بزرگ مردانی است که سرمایه وجودی خود را برای نیل به آن هزینه کرده اند. چه خوش گفت سید شهیدان اهل قلم، آقا مرتضی آوینی که شهادت لباس تک سایزی است که باید تن آدم به اندازه آن در آید، هر وقت به سایز این لباس تک سایز در آمدی ،پرواز می کنی.
حاج محمدرضا جلالی، سندی برای رسوایی آل یهود خائن الحرمین
تکسانی که با مکتب خمینی کبیر خو گرفتند؛ به مرگی جز شهادت راضی نمی شوند و این شهادت چه در میدان نبرد با دشمن باشد و چه در معرکه علمی و چه در سرزمین وحی بدست دشمنان دین و انقلاب؛ و همه آنها برای رسوایی دشمنان خبیث و اثبات حقانیت و البته مظلومیت یاوران ولایت کافی است.
اما در این بین فرزندانی از نسل سوم انقلاب نیز پیدا می شود که زندگی سرتاسر معنوی خود را با تربیت ولایی و زیر سایه علم اهل بیت گذرانده باشد و هم در جبهه حق علیه باطل در سرزمین شام سلاح بدست گرفته و با پیاده نظام های استکبار به نبرد مستقیم پرداختند و هم نقشی بی بدیل در برجسته کردن فرهنگ شهادت برای جوانان با تمسک جستن به مدیحه سرایی با نوای ملکوتی خود داشتند و سرانجام نیز میهمان خوان نعمت الهی شده و بدست شنی ترین دشمنان اسلام یعنی آل سعود در قدمگاه انبیای الهی به فیض عظمای شهادت برسد؛ آری او کسی نیست جز شهید مهاجر الی الله و مدافع حرم اهل بیت(ع)، حاج محمدرضا جلالی؛ نامی که برای کمتر کسی ناشناخته است؛ چرا که این نام همواره با نام شهدا و مراسمات یادبود شهدا عجین شده بود.
این شهید مهاجر الی الله سال گذشته لبیک گویان در سرزمین مقدس منا بال گشود و به عرش الهی عروج کرد تا برای همیشه سند رسوایی برای خائن الحرمین باشد و داغ فقدان وی تا ابد از سینه عاشقان ولایت خاموش نخواهد شد. از این شهید مهاجر الی الله و رزمنده جبهه مقاومت اسلامی، دو فرزند به نام های فاطمه و مصطفی به یادگار مانده است.
برای ارج نهادن به مقام شامخ این شهید راه اسلام، گفتگویی با سرکار خانم شاکر، همسر صبور این شهید والامقام انجام گرفته شده که به تشریح زندگی سراسر معنوی وی پرداخت شده است.
از تدریس در دانشگاه تا عضویت در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
ابتدا از تحصیلات و اشتغال شهید جلالی سوال می شود که همسر وی چنین پاسخ می دهد: ایشان ابتدا در مقطع کارشناسی در رشته حقوق فارغ التحصیل شدند و چند سال بعد هم در رشته حقوق خصوصی در مقطع کارشناسی ارشد قبول شده و ادامه تحصیل دادند و بعد از فارغ التحصیلی نیز به تدریس در دانشگاه مشغول بودند و یقینا همراهی ایشان کمک بزرگی برای ادامه تحصیل بنده نیز بود.
وی ادامه می دهد: حاج رضا حدود دو ماه بعد از عقد به استخدام سپاه درآمدند البته قبلا نیز از این مساله اطلاع داشتم ولی با توجه به اینکه خودم نیز در خانواده سپاهی بزرگ شدم به سختی ها و مشکلات این شغل واقف بودم و مشکلی از این جهت با شغل ایشان نداشتم؛ ناگفته نماند که خودم نیز علاقمند به این شغل بودم.
فعالیت های قرآنی و تاثیرات آن در کانون خانواده
وی زندگی مشترک با شهید جلالی را سرشار از معنویت توصیف کرده و می افزاید: زندگی مشترک ما بدون اغراق با وجود ایشان سراسر موفقیت و شادی بود؛ ایشان به غیر از استعدادها و توانمندی های بسیاری که داشتند در محیط منزل هم فردی مدیر و ستونی محکم برای کل خانواده بود. مهمترین سرمایه ایشان که برتر از همه سرمایه های مادی در دنیا است؛ اخلاق نیک در محیط منزل بود و اینکه با وجود مشغله های فراوان همیشه سعی می کردند رضایت خانواده را جلب کند. یکی دیگر از خصایص نیک حاج رضا علاقه زیاد به صله رحم بود و غافل از این مساله نمی شدند و این در حالی بود که شهید جلالی فردی پرمشغله بوده و زمانی کافی برای استراحت نداشتند.
وقتی از فعالیت های مستمر قرآنی شهید جلالی که حتی چندین بار حائز رتبه های کشوری نیز شده بودند و آثار و برکات آن سوال شد؛ همسر وی در پاسخ چنین می گوید: قرآنی بودن ایشان را به عینه در آرامش خانواده مشاهده می کردم و تلاوت های حاج رضا در منزل فضایی آکنده از معنویت و صفا و صمیمت را به دنبال داشت و تاثیرات زیربنایی در روح و روان فرزندانشان از جمله علاقه ذاتی دخترم فاطمه به قرآن گذاشته بود.
همسر این شهید منا در خصوص تربیت قرآنی فرزندان خود توسط حاج محمدرضا جلالی تصریح می کند: حاج رضا با همراه کردن فاطمه در مراسمات مذهبی و جلسات قرآن در وجود وی ایجاد علاقه نسبت به قرآن می کرد و با اشتیاق فراوان وی را در مدارس قرآنی ثبت نام کرده بود.
توصیف حالات کوثر بیضایی که تا ابد ماندگار شد
بی شک در زمان حیات این شهید بزرگوار، مراسمی نبود که به یاد شهدا برگزار شود و حاج رضا در آن حضور نداشته و مدیحه سرایی نکرده باشد و گل سرسبد این مراسمات، تشییع پیکر مطهر شهید مدافع حرم، محمودرضا بیضایی بود که تاابد در یادها ماندگار شد؛ همسر وی در این خصوص چنین پاسخ می دهد: ایشان واقعا احترام زیادی به شهدا قائل بودند و اداره مراسمات شهدا را عهده دار می شدند و در مراسم تشییع شهید بیضایی که همراه ایشان بودیم؛ در مسیر منزل تا محل مراسم، شعری را سرودند که در وصف کوثر، دختر این شهید بزرگوار بود و در مراسم خواندند که همه حاضران را منقلب کرد و واقعا می توان گفت که شهید جلالی سفیری لایق برای شهدا در رساندن پیام آنها بود.
خانم شاکر در پاسخ به سوالی در این خصوص که اغلب افراد حاج محمدرضا را شبیه شهدا می دانستند؛ چنین می گوید: دقیقا همینطور است و این نشات گرفته از منش و رفتار ایشان است که مطابق با رفتارها و کردار شهدای عزیزمان بود.
وی خانواده دار بودن شهید جلالی را از دیگر خصو.صیات بارز این شمهید مهاجر الی الله توصیف کرده و تاکید می کند: فعالیت های حاج رضا به ارتباط با اقشار اجتماع دلیل گره خورده بود اما ناگفته نماند که ایشان با وجود مشغله زیاد برای خانواده کم نمی گذاشتند و تاحدامکان مراسماتی را که تشریف می بردند خانواده را هم همراه می بردند.
مدیریت بحران در زمان حادثه دلخراش زلزله ارسباران
حادثه دلخراش زلزله ارسباران در سال 91 از جمله صحنه های حساسی بود که این شهید منا از همان ابتدای حادثه داوطلبانه برای امدادرسانی و کنترل اوضاع به مناطق زلزله زده اعام شد و خدمات گرانمایه ای از خود برجای گذاشت. همسر وی این مجاهدت شهید جلایل را ناشی از علاقه وافر وی به دستگیری از همنوع خود عنوان کرده و می گوید: یکی از خصوصیات بارز اخلاقی شهید علاقه به کمک به دیگران بود و در این چند سال زندگی یکبار ندیدم که کسی تقاضای کمک کند و ایشان با هر سختی که شده کمک نکند و در حادثه زلزله ارسباران هم ایشان اقدام به جذب کمک هاب مردمی و سعی در ساماندهی آنها کرده و به مناطق زلزله زده اعزام شدند و از هیچ کمکی دریغ نکردند.
حضور داوطلبانه حاج محمدرضا در جبهه های سوریه و دفاع از حریم ولایت
از دیگر صحنه های مجاهدانه این شهید که متاسفانه کمتر به آن توجه شده است؛ حضور داوطلبانه در جبهه های سوریه و دفاع از حریم اهل بیت(ع) بود که به گفته فرماندهان جبهه مقاومت از جمله سردرا پورجمشیدیان، مجاهدت های بزرگی از خود برجای گذاشت. خانم شاکر در مورد اعزام شهید جلالی به سوریه می گوید: در مورد اعزام حاج رضا به سوریه ما ابتدا بی اطلاع بودیم و چند روز مانده به بازگشت ایشان از سوریه، ما مطلع این سفر شدیم و شوکه بودیم.
وی ادامه می دهد: به گفته دوستانشان قرار بود مجددا به سوریه اعزام شوند که پذیرش این موضوع برایم قدری سخت بود اما ایشان همواره با رفتار و استدلال منطقی اقدام به جلب رضایت بنده می کردند.
همسر این هشید مهاجر الی الله همچنین بر آگاهی وافر حاج رضا بر مسائل منطقه و حضور آگاهانه وی در سوریه تاکید داشته و تصریح می کند: ایشان تحلیلگر خوبی در مورد مسائل سوریه و خاورمیانه بودند و گاها ساعت ها این مسایل را برای همه تشریح می کردند.
وی همچنین بر آرزوی شهادت حاج محمدرضا تاکید داشته و می گوید: ایشان هموراه در پی شهادت بودند و می گفتند حیف است انسان به مرگ طبیعی از دنیا برود و در قنوت هایشان شهادت در راه خدا را طلب می کردند و بنده هم باور به شهادت ایشان داشتم ولی هیچ وقت نمی توانستم شهادت حاج رضا را از ذهنم خطور دهم.
اعزام به حج و آخرین توصیه ها به دوستان و خانواده
با همسر این شهید منا در مورد نحوه اعزام حاج رضا به سرزمین وحی سوال شد که وی با بیان اینکه شهید جلالی قبلا هیچ ثبت نامی برای این سفر انجام نداده بود؛ می افزاید: حاج رضا به پیشنهاد یکی از جانبازان دفاع مقدس جهت همراهی ایشان در کاروان جانبازان، 5 ماه قبل از موسم حج ثبت نام کردند و به سرعت فیش حج را واریز کرده و مقدمات را برای اعزام به حج مهیا کردند و با شور وشوق فراوان عزم به این سفر کردند. ایشان عجله و اشتیاق فراوانی برای رفتن به حج داشتند و در وداع در فرودگاه به دوستان خود تاکید زیادی بر مراقبت از هیات عزاداری که خود بنیانگذار آن بودند؛ داشتند و از من نیز خواستند که مراقب بچه ها باشم.
وی در خصوص اینکه آیا تصور می کردید که ممکن است این سفر بی بازگشت باشد؛ بیان می کند:اصلا چنین فکری نمی کردم چرا که شهید جلالی اهل سفر بود و زیاد سفر می کردند و ما تصور می کردیم این سفر هم مثل سفرهای قبلی باشد.
بیقراری فاطمه و سفری که به درازای عمر دخترم طول کشید
خانم شاکر در خصوص ارتباط حاج رضا با خانواده در موسم حج، می گوید: ایشان روزانه چهار مرتبه یا بیشتر ارتباط تلفنی و تصویری با ما داشتند و با فاطمه، دخترم صحبت می کردند و دوست داشتند مصطفی را هم مرتب ببینند.
همسر شهید در ادامه از بیقراری های دخترش پرده برداشته و سفری به درازای طول عمر فرزندانش را چنین بازگو می کند: فاطمه روزی که از فرودگاه و مراسم بدرقه پدرش برگشت؛ خیلی بیقرار بود و می خواست با حاج رضا صحبت کند و ما به او دلداری داده و می گفتیم که این سفر 10 روز طول می کشد اما دریغ که این 10 روز به اندازه تمام عمر فاطمه طول کشید.
وی ضمن تاکید بر سنگینی و تألم فقدان حاج رضا، از فاجعه منا گفته و ادامه می دهد: زمانی که فاجعه منا از اخبار اعلام شد؛ ما در مکانی بودیم که دسترسی به تلویزیون نداشتیم و من به مرور از تلفن های پی در پی متوجه مساله شدم و شروع به تماس با همراه حاج رضا کردم و حتی با تماس های بی پاسخی هم تصور شهادت ایشان به ذهنم خطور نمی کرد اما بعد از قطعی شدن خبر شهادت ایشان در منا، روزگار سخت و مبهمی بر ما گذشت و دچار بهت و حیرت شده بودیم.
شایعاتی در خصوص زنده بودن حاج رضا در روز حادثه منا
بعد از شهادت حاج محمدرضا جلالی در فضای مجازی و حتی برخی سایت های خبری، مطالبی در خصوص رویت این شهید در روز حادثه و حتی اقدام به کمک کردن وی به حادثه دیدگان منا منتشر شد که همسر وی در این خصوص چنین توضیح می دهد: تمامی این مطالب در حد شنیده بوده و هیچ گاه منبع موثقی مطالب رو تایید نکرده است و ما هم مثل همه فقط شنونده فرضیه های مختلف بودیم که نمیدانیم تا چه حد می توانسته صحت داشته باشد.
پیگیری های ناکافی از سوی مسئولین دولتی و سخنرانی عزتمندانه رهبر انقلاب
خانم شاکر پیگیری های مسئولین دولتی در خصوص وضعیت شهدای منا را مناسب ندانسته و ضمن تمجید از بیانات عزت مدارانه رهبر معظم انقلاب بعد از این فاجعه، تصریح می کند: بعد از سخنرانی کوبنده رهبر معظم انقلاب بود که دولت سعودی همکاری کرده و ابدان مطهر شهدا به کشور بازگشت ولی در مورد سایر مسئولین با وجود مصاحبه های متعدد، احساسی که خانواده های شهدای منا دارند این بود که پیگیری ها کافی نبود.
بی انصافی ها علیه حجاج به جای محکوم کردن جنایت آل سعود
متاسفانه بعد از فاجعه منا، عده ای در داخل کشور دانسته یا ندانسته با برخی جریان های ضددینی همصدا شده و به جای محکوم نمودن این جنایت رژیم آل سعود، فریضه حج را مورد هجوم قرار داده و حجاج را به انجام سفر غیرضروری به حج متهم کردند و اذعان داشتند که هزینه این سفر عبادی باید در امورات خیریه صرف می شد که خانم شاکر در این باره می گوید: در خصوص این قبیل صحبت های عده ای فرصت طلب بارها تبیین شد که حج عمل واجب دینی است و حجاج ما نیز در راستای انجام این فریضه الهی به سرزمین وحی رفته بودند و قیاس حج با اعمالی چون کمک به فقرا صحبت هایی هستند که عده ای مخالف نظام در آن سوی مرزها می کنند و عده ای هم آگاهانه و ناآگاهانه آن را تکرار می کنند.
صبری به وسعت آینده فاطمه و مصطفی
از این همسر مهاجر الی الله در مورد دخترش فاطمه و مصطفی در فراق پدر سوال می شود که صبورانه پاسخ می دهد: فاطمه دختری فهیم و آرام است و با وجود دشواری وصف ناپذیر فراق پدر با کمک خدا صبر پیشه کرده است و مصطفی هم بیش از 3 ماه پدرش را ندید ولی امید است راه پدر بزرگوار خود را ادامه دهد و ان شاءالله با کمک های الهی و دعای خود شهید فرزندانشان دینی بار بیایند تا سرمایه ای تاثیر گذار برای جامعه باشند.
باطل همواره محکوم به زوال است
در پایان سوالی متفاوت از شخصیت معنوی حاج رضا در دو بعد رزمنده جبهه مقاومت اسلامی بودن و مهاجر الی بودن می پرسیم و اینکه کدام یک از این دو بعد شخصیتی حاج محمدرضا برجسته تر است که با پاسخ جالب توجه همسر بزرگورا وی مواجه می شویم.
سرکار خانم شاکر در این باره چنین می گوید:هر دو بعد بجای خود ارزشمند هست؛ چه در جبهه نبرد و در جهت نابودی جبهه کفر و کفار داعشی ها باشد و چه شهادت به دست آل سعود (در اصل آل یهود) که حامی داعش است. حضور حاج رضا در هر دو جبهه ان شاء الله اثری شگرف در راستای نابودی باطل خواهد داشت و باطل با هر ایده وایدئولوژی و نگرشی که در مقابل حق بخواهد قد علم کند؛ محکوم به زوال است.