کانال منتسب به مازندرانی که توسط همسر وی اداره می شود بعد از ظهر دیروز عبارت "ایست قلبی احسان مازندرانی" را بدون هیچ توضیحی منتشر کرد.
نویسنده این عبارت خواست تلاش کند لااقل، به مدت چند ساعت فضای مجازی را متاثر از دلسوزی فعالین مجازی و رسانه ای برای مازندرانی قرار دهد.
بر اساس این گزارش، مازندرانی که به اهداف رسانه ای خود در بیمارستان سینا دست نیافته بود درخواست انتقال به بیمارستان بوعلی را مطرح تا ادعای حمله و ایست قلبی او بررسی پزشکی شود. بیمارستانی که تحت نظارت و مدیریت سازمان زندان ها نیست و به دلیل اثبات حسن نیت دستگاه قضا با خانواده وی پس از درخواست آنها حضور مازندرانی در این بیمارستان مورد موافقت قرار گرفت.
این در حالی است که بیمارستان بوعلی متعلق به دانشگاه آزاد است که احسان مازندرانی مدیرمسئول ارگان رسانه ای آن یعنی روزنامه فرهیختگان بود و حتی کادر درمانی بیمارستان بوعلی هم حاضر به تایید این ادعا نشدند و از نظر پزشکی ثابت شد که هیچگونه مستندی مبنی بر ایست و یا حتی حمله قلبی هم وجود ندارد.
مازندرانی که این روزها به دلیل برخی موضوعات پرونده اش کمتر کسی جرات حمایت از او را دارد، مسیری نخ نما شده و سناریویی تکراری را انتخاب کرده است. نشانه بارز این موضوع نامه ای بود که اخیرا با امضای روزنامه نگاران در حمایت از وی منتشر شد. نامه ای که غالب اعضای آن روزنامه نگاران ایرانی خارج از کشور هستند و سال هاست هر بیانیه ای علیه هر یک از نهاد های حاکمیتی ایران را امضا می کنند.
بدیهی است تلاش های او و همسرش برای ماندن در صدر اخبار زندانیان سیاسی و مظلوم نمایی بیش از حد، نه تنها کمکی به روال قانونی پرونده او نمی کند، بلکه این شائبه را نیز ایجاد می کند که او تنها و بدون پشتوانه روز به روز رادیکال تر می شود.
به نظر می رسد این اتفاق محصول مشورت های بیرونی است که کمتر دلشان به حال مازندرانی می سوزد و تنها به فکر بهره برداری سیاسی از او هستند.
شاید بتوان سرنخ این موضوع را در اقامت یک عضو از خانواده همسر مازندرانی در خارج از کشور و واسطه گری او میان ملیحه حسینی، همسر مازندرانی و رسانه ها و سرویس های امنیتی خارجی جست و جو کرد.