این روزنامه در تیتر اول خود با عنوان «فرمانده بیلشکر» نوشت: محمدرضا عارف امروز بسان فرماندهای است که سربازانش به لشکر حریف پیوستهاند و به سنگر آنها پناه بردهاند. سربازانی که زمانی برای پیروزی در کارزار انتخابات مجلس دهم پشت سر فرماندهشان به صف شدند و با او عکس یادگاری گرفتند و برای برافراشتن پرچم پیروزی بر سر در خانه ملت از شانههای فرمانده بالا رفتند، اما به محض فتح بهارستان و تصاحب کرسیهای مجلس، دل به وعدههای حریف دادند و عارف، فرمانده لشکر امید را رها کردند. بعد از آنکه فراکسیون امید نتیجه نبرد ریاست کمیسیونها را به اصولگرایان واگذار کرد و 10 به 2 باخت، با انگشت اتهام، منتخب اول مردم تهران را نشانه گرفتند و او را مسبب این شکست سنگین دانستند.
این روزنامه میافزاید: شنیدهها حاکی از آن است که آنهایی که با بهرهگیری از نام محمدرضا عارف به بهارستان راه یافتند اما آراء خود را به سبد دیگری سرازیر کردند، همانها که عطای اخلاق را به لقایش بخشیدند، علاوه بر پذیرفتن وعدهها، به هنگام رأیگیری برای ریاست مجلس به تماسهایی هم که از جانب برخی دولتیهای عضو حزب اعتدال و توسعه به آنها شده بوده، پاسخ مثبت دادهاند! این در حالی است که برخی منابع موثق نیز خبر دادهاند که بخشی از آن 103 رأیی را هم که عارف کسب کرد، مستقلین مجلس به او داده بودند. عارف اکنون مانند یک سرمربی است که فاقد تیم است.
علی صوفی عضو شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان میگوید: نمایندگان برآمده از لیست امید خیانت کردند و حالا برای توجیه رفتار خودشان به دکتر عارف حمله میکنند و درصدد فرافکنی هستند و ایشان را مقصر جلوه میدهند. آقای دکتر عارف هیچ پیشنهادی از هیچ فردی که مسئول تصمیمگیری درباره ریاست مرکز پژوهشها است، دریافت نکرده. نه آقای لاریجانی به ایشان پیشنهاد دادند نه هیئت امنای مرکز پژوهشهای مجلس که همان هیئت رئیسه مجلس هستند، که آقای دکتر عارف بخواهد در صورت پیشنهاد آنها امتناع کند. در آغاز هم معلوم بود که این یک بازی است و آقای دکتر عارف هم به این مسئله واقف بود علیرغم نگاههای خوشبینانه مبنی بر اینکه اینها واقعاً دوست دارند آقای دکتر عارف ریاست مرکز پژوهشها را بپذیرد، در آن زمان خود آقای دکتر عارف میگفت نخیر چنین نیست و این افراد تمایلی برای ریاست بنده حتی در مرکز پژوهشها ندارند. صوفی اضافه کرد: با این حال منتظر بودند ببینند آیا چنین پیشنهادی خواهند داشت یا نه که بعد تصمیم بگیرند، که هیچ پیشنهادی از سوی هیچ کس به ایشان نشد.
آفتاب یزد در سرمقاله خود نیز خاطرنشان کرد: وقتی در روز روشن حداقل یک سوم اعضای لیست امید به «غیر عارف» رأی میدهند؟ دیگر چه انتظاری میتوان داشت؟ آیا در چنین فراکسیونی که تعهد در آن کیمیاست و برخی اعضای آن با افتخار در روزنامههای خود از رأی به لاریجانی خبر میدهند میتوان بازیگری و لابیگری کرد؟ قطعاً خیر. زمانی میشد از عارف توقع داشت که سایر اعضای فراکسیون به تعهدات خود پایبند بوده و درک صحیحی از فراکسیون داشته باشند.
از سوی دیگر به غیر از موضوع فوق نکته دیگری که در انتخابات هیئت رئیسه به شدت توی ذوق میزد و زجرآور بود حضور عجیب و غریب برخی اعضای فراکسیون امید در کمیسیونهای غیرتخصصی بود. فیالمثل شاهد بودیم مطبوعاتیهای لیست امید به جای آنکه در کمیسیون فرهنگی حضور یابند تا بتوانند نقش مثبتی بازی کنند سعی داشتند خود را به زور و لابی واردکمیسیونهای نان و آبدار نمایند!