این جملهای است که معاون اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم قوه قضائیه از آخرین آمار افراد درگیر با انواع آسیبها در جامعه اعلام کرد. آسیبهایی که آنقدر عمق و گسترش یافتهاند که حالا مسئولان فقط به بحث در مورد آنها و میزان فراگیریشان اکتفا میکنند و گویا راهکاری برای متوقف کردن یا کاهش آنها ندارند.
آمار ۱۱ میلیون نفر زیر خط فقر، کاهش سن مصرف سیگار به ۱۰ سال، تولد سالانه 7 هزار نوزاد معتاد و افزایش زنان خیابانی هم جزو اخباری بود که به موازات حرفهای معاون اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم قوه قضائیه منتشر شد تا پازل این زخم بزرگ اجتماعی را کاملتر کند. وقتی مقام معظم رهبری شخصاً با سران قوا در خصوص موضوع آسیبهای اجتماعی جلسه میگذارند، یعنی اینکه شرایط در وضعی است که دیگر شوخیبردار نیست و نمیتوان با این توجیه که «ما کشوری اسلامی هستیم و آسیب اجتماعی جایی در جامعه اسلامی ما ندارد»، این آسیبها را نادیده بگیریم.
چرا آسیبها در کشورمان واکاوی نمیشوند؟!
از نظر جامعهشناسان هر مسئله اجتماعی بسترساز آسیب اجتماعی است، به عنوان مثال طلاق یا افزایش سن ازدواج، تجرد یا بیکاری لزوماً آسیب اجتماعی نیست، اما یک مسئله اجتماعی است. در مواردی، همگان میدانند طلاق هر چند آخرین، ولی به عنوان یک راه نجات، بهترین انتخاب است. با این حال طلاق میتواند فقط برای بچهها زمینهساز گرفتاریهایی مثل فرار آنها از خانه، ناسازگاری اجتماعی، تکدیگری، توزیع موادمخدر و سرقتهای کودکانه باشد.
به همین نسبت باید تمام مسائل اجتماعی را با حساسیت مورد توجه قرار داد تا به آسیب تبدیل نشوند، ولی آنچه که امروز کشور با آن درگیر شده مسائل اجتماعی نیست، بلکه آسیبهایی است که به نوبه خود به مسئله عظیمی تبدیل شدهاند.
هنوز چند ساعتی از حرفهای معاون اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم قوه قضائیه مبنی بر اینکه «با بررسی اعداد و ارقام هر یک از آسیبهای اجتماعیی روشن میشود که شمار افراد درگیر در آنها از ۱۰ میلیون نفر فراتر است» نگذشته بود که رئیس اداره پیشگیری و درمان سوءمصرف موادمخدر وزارت بهداشت با اشاره به تولد سالانه 7 هزار نوزاد از مادران معتاد گفت: «این نوزادان باید برای ترک و رفع علائم اعتیاد در بیمارستان بستری شوند.» البته علیرضا نوروزی درخواست کرد از واژه نوزاد معتاد در این مورد استفاده نشود.
وی با بیان اینکه اطلاعات موجود در این زمینه جامع نیست و کل تولدهای کشور بررسی نمیشوند، گفت: «در یک دوره چهار ساله از 100 هزار مادر باردار پرسیده شد که آیا موادمخدر مصرف میکنند یا خیر که در خوداظهاری، 5 درصد آنها به مصرف مواد مخدر اعتراف کردند».
نوروزی ادامه داد: «با توجه به این آمار و تولد سالانه یک میلیون و 400 هزار نوزاد در سال، میتوانیم بگوییم سالانه 7 هزار کودک از مادرانی متولد میشوند که اعتیاد به مواد مخدر دارند».
زنان خیابانی، بمب آسیبها
حالا موضوع آسیبهای اجتماعی در کشور به اندازهای جدی شد که در صورت بیتوجهی به آن حتما به بحران میانجامد. این در حالی است که دیگر آسیبهایی همچون گرایش جوانها به مواد مخدر و الکل، ازدیاد ارتباطات زنان متأهل با پسران جوان و مردان متأهل با دختران، بیکاری، فقر، عدم احساس امنیت و عدم خوشبینی جوانها به آینده و مواردی از این دست به موضوعی دمدستی و تکراری برای مسئولان تبدیل شده است.
در همین رابطه، دکتر اصغر کیهاننیا، روانشناس؛ با تأکید بر ضرورت برنامهریزی عاجل مسئولان برای حل آسیبهای اجتماعی، افزایش سطح توقع نوجوانان در سالهای اخیر، فقر و فاصله طبقاتی را از عوامل زمینهساز رشد آسیبهای اجتماعی دانسته و میگوید: «متأسفانه برخی آمارهای موجود از وجود جمعیت 11 میلیون نفری زیر خط فقر در کشور حکایت دارد که جامعه تنها توانایی تأمین نیازهای اولیه آنها را در سطح بخور و نمیر دارد».
وی با اشاره به لزوم کاهش فاصله اغنیا و فقرا در جامعه، ادامه میدهد: «باید توجه داشت که افزایش اختلاف طبقاتی باعث از دست رفتن امید به زندگی در طبقه متوسط و پایین جامعه و افزایش ناامیدی میان نوجوانان و جوانان میشود و در واقع نمیتوان با وجود 14 میلیون فقیر به جنگ آسیبهای اجتماعی رفت و 10 میلیون نفر درگیر این آسیبها را نجات داد».
توزیع ناعادلانه ثروت، عامل نخست
در همین راستا میتوان زنان خیابانی را نیز جزو قربانیانی قلمداد کرد که چندباره از طرف محیط پیرامون خود و به خصوص متجاوزانشان ضربه میخورند. آنها در ابتدا به خاطر توزیع نامناسب و ناعادلانه ثروت در جامعه و شرایط موجود که باعث شده عدهای با دلالی و کارچاقکنی و رانت و رشوه و اختلاس یکشبه میلیاردها تومان را به حسابهایشان واریز کنند، به طبقه فقیر و ضعیف جامعه رانده میشوند و پس از آن وقتی راهی برای فرار از گرفتاریهای روزمره و تأمین نیازهایشان نمییابند، باز هم دست به دامان همان زالوصفتانی میشوند که اینبار با پولهای کثیفشان دست به کاری کثیفتر میزنند.
فارغ از علت و چرایی حضور زنان خیابانی در سطح شهر، باید گفت هر زن تنفروش به مثابه بمبی میماند که میتواند فاجعهآفرین باشد؛ از انتقال ایدز و بیماریهای عفونی گرفته تا اعتیاد و جنایت و تولد فرزندانی شبیه خود.
چندی پیش و در پی دستگیری بالغ بر 2 هزار زن خیابانی و بررسی وضعیت آنها، مشخص شد 600 نفر از آنها روسپیگری را به عنوان شغل خود انتخاب کردهاند و هزار و 400 نفرشان از طریق شبکههای مجازی به این دام افتاده و اقدام به ارتباطگیری با مردان هوسران میکردند.
آمارهای کشنده و وحشتناک
این درحالی است که بر اساس آمارهای موجود، هماکنون بالغ بر 5/1 میلیون زن بیوه و مطلقه در کشور وجود دارد و روزانه نیز 160 نفر به این آمار اضافه میشود. از سوی دیگر حدود 5/4 میلیون دختر نیز وجود دارند که هنوز ازدواج نکردهاند. نکته درخور توجه اینکه فاصله سن بلوغ و ازدواج در کشور به شدت بالا رفته است، بهطوری که بین سن بلوغ با ازدواج دختران 18 سال و پسران 15 سال فاصله است.
پیشگیری باید مردمی باشد
در شرایطی آسیبهای اجتماعی هر روز عمق بیشتری یافته و جامعه قربانیانش را افزایش میدهد که هنوز مسئولان به ارائه نظر و طرحوبرنامه روی کاغذ بسنده کردند. در همین رابطه معاون رئیس قوه قضائیه گفت: «برای جلوگیری از این مسئله در کشوری که آسیبهای اجتماعی به این شدت، عمق و گسترش پیدا کرده است، ارتقای آگاهیهای عمومی برای جلوگیری از این روند فزاینده، کاملاً جدی و حیاتی است و همین امر باعث شده که در معاونت اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم، بخشی بهطور ویژه برای این مأموریت تعیین شود.»
محمدباقر الفت ادامه داد: «البته اگر به دنبال ارتقای آگاهیهای عمومی هستیم، باید روشهای روز را بشناسیم و به متخصصین آن رجوع کنیم؛ معتقد کردن مردم به برنامههای پیشگیرانه و همراه کردن مردم به اجرای آنها روشهای خاص خود را دارد.»
وی تأکید کرد: «پیشگیری باید مردمی و از حصار این ساختمان خارج شود، زیرا اگر پیشگیری به بدنه جامعه وارد شود، موفقیت حاصل میشود. چرخ پیشگیری اگر در جامعه به چرخش بیفتد و مردم معتقد به این امر شوند، دیگر متوقف نمیشود.»
حالا در شرایطی استاندار تهران راهاندازی قرارگاه آسیبهای اجتماعی را با هدف پیشگیری، آسیبشناسی آسیبهای اجتماعی با اولویت رسیدگی به امور معتادان عنوان کرده و رسیدگی به امور 5 هزار زن و 4 هزار مرد معتاد را از جمله اقدامات ارزنده این قرارگاه میداند که رئیس سازمان بهزیستی کشور معتقد است تمام تصمیمگیری آسیبهای اجتماعی در گذشته بدون پشتوانه علمی صورت گرفت.
به هرحال آسیبهای اجتماعی آتشی است که تمام جامعه را دربر گرفته و همه را با هم میسوزاند. حال باید منتظر بود تا چرخ پیشگیری شروع به چرخش کند. اما کی و از کجا هنوز مشخص نیست.