اویل پرایس در مطلبی نوشت: نام "اوپک" به طور ناخواسته تداعیگر نام "عربستان سعودی" است؛ به طوریکه این دو عملاً مترادف یکدیگر به شمار میروند. عربستان سعودی در اوپک جایگاه خاص خود را دارد و همانطورکه نمودار زیر نشان میدهد، این کشور روزانه بیش از 10 میلیون بشکه نفت تولید می کند که تقریباً معادل مجموع نفت تولیدی عراق، ایران و کویت است.
شاید نیازی به گفتن نباشد اما عربستان برای سالهای متمادی رهبر غیررسمی اوپک بوده و سیاستهای نفتی آن به وضوح بر تصمیمات اوپک تاثیرگذار بوده است. اما در بحبوحه تلاش این کشور برای حفظ سهم خود در بازار جهانی نفت، یک قدرتِ در حال شکلگیری جدید در اوپک ممکن است قدرت و نقش رهبری آن را با تغییرات اساسی رو به رو کند.
ایران برای چندین سال متمادی در معرض یک رژیم تحریمی سخت قرار داشت که طبق نمودار زیر، نه تنها مانع از رسیدن نفت آن به اروپا و آمریکا شد، بلکه صادرات نفتی آن به چین، هند و ژاپن را به طور قابل ملاحظه ای کاهش داد و اکنون نیز با وجود لغو تحریمهای نفتی ایران، این کشور همچنان از نظر حجم تولید نفت عقبتر از رقبای بزرگ خود در اوپک یعنی عربستان و عراق است.
ایران در حالیکه عربستان و عراق از سال 2010 تولید خود را به ترتیب 15 و 90 درصد افزایش دادند، به دلیل تحریمهای بین المللی حدود 17 درصد از تولید خود را از دست داد و این کاهش سهم ایران در بازار جهانی نفت با توجه به نمودار زیر درست در مقطعی صورت گرفت که بهای این کالا در بالاترین سطح قرار داشت.
اما اکنون ایران تلاش برای به دست آوردن سهم سابق خود را در بازار نفت آغاز کرده است. در حال حاضر، بیشترین میزان رقابت در چهار بازار کلیدی اتحادیه اروپا، چین، ژاپن و هند است که در مجموع 36 درصد از تقاضای جهانی نفت را تشکیل میدهند.
تحریمهای تحمیلشده به صادرات نفتی ایران در گذشته باعث شد که این کشور نتواند با رقبای خود در اوپک رقابت کند. در مقابل، تحریم های ایران این فرصت را در اختیار عربستان قرار داد تا با افزایش تولید نفت، سهم خود را در این 4 بازار مهم افزایش دهد. افزون بر این، عراق در این بازه زمانی توانست با افزایش تقریبا دو برابری تولید نفت خود، سهم بیشتری را بویژه از سال 2011 تا 2014 در بازار اتحادیه اروپا، چین و هند به خود اختصاص دهد.
اویل پرایس در ادامه نوشت: اما ایران از زمان لغو تحریمها، تصمیمات نفتی و گازی مهمی را اتخاذ کرده است که نه تنها باعث تغییر جایگاه آن در بازار جهانی خواهد شد بلکه آن را به تهدید بزرگتری برای رهبری عربستان در اوپک تبدیل خواهد کرد.
ایران در یک تغییر استراتژی آشکار نسبت به گذشته، جلب سرمایهگذاریهای خارجی را برای احیای صنعت نفت و گاز خود در دستور کار قرار داده است. در گذشته قراردادهای مربوط به سرمایهگذاری نفتی و گازی در ایران به گونهای تنظیم میشد که شرکتهای نفتی بینالمللی تنها به کاوش و توسعه منابع نفتی و گازی جدید میپرداختند و سپس با رسیدن به مرحله تولید، پروژه را به شرکت ملی نفت ایران واگذار میکردند. شرکت ملی نفت نیز همزمان با سوددهی پروژههای نفتی، هزینههای آنها در مراحل کاوش و توسعه را پرداخت میکرد.
ایراد اصلی این مدل سرمایهگذاری این بود که مانند قراردادهای "بیع متقابل"، تمام ریسک و هزینه مربوط به مراحل کاوش و توسعه میادین نفتی جدید تنها متوجه شرکتهای خارجی بود و به دلیل مشارکت داده نشدن آنها در تولید، از سود چندانی در این پروژهها برخوردار نمیشدند. ضمن اینکه مدت این قراردادهای سرمایهگذاری به 3 تا 5 سال محدود بود که این مسئله نیز به نوبه خود انگیزه آنها برای حضور در صنعت نفت و گاز ایران را کاهش میداد.
اما ایران در نوامبر 2015 از مدل جدیدی از قراردادهای سرمایهگذاری نفتی رونمایی کرد که کاملاً متفاوت از قراردادهای نفتی 20 سال گذشته است. در این مدل جدید از سرمایهگذاری مشترکِ نفتی و گازی، شرکت ملی نفت ایران دستکم 51 درصد سهام پروژههای مشترک را در اختیار خواهد داشت؛ اما شرکتهای نفتی بینالمللی بر خلاف گذشته در تمامی مراحل پروژه شامل کاوش، توسعه و تولید مشارکت خواهند داشت و مدت زمان قراردادها نیز بین 20 تا 25 سال خواهد بود.
این پایگاه تحلیلی در پایان نوشت: مشارکت شرکتهای نفتی بینالمللی در مرحله تولید، گام بزرگ و بلندی برای ایران محسوب میشود. این قرارداد جدید نوعی "قرارداد مشارکت در تولید" است که برای همسویی با قانون اساسی ایران تغییراتی در میزان سهم طرفین قرارداد از سود حاصل از تولید در آن اعمال شده است.
در قرارداد مشارکت در تولید که نمونههایی از آن به عنوان مثال در کردستان عراق، عمان و مصر اجرا میشود، سود و هزینه تولید نفت به طور مساوی بین طرفین پروژه تقسیم میشود؛ اما در قرارداد جدید ایران بین 70 تا 85 درصد از سود حاصل از تولید نفت متعلق به شرکت ملی نفت ایران بوده و مابقی آن سهم شرکتهای نفتی بینالمللی خواهد بود.