شهری که در محاصره‌ی سیگارفروش‌هاست+ نقشه

در یکی دو سال اخیر مغازه‌های فروش مواد دخانی به صورتی باورنکردنی در سطح شهر گسترده شده است، به طوری که خیابانی پیدا نمی شود که یکی از این مغازه‌ها در آن نباشد. اگر از نگاه اقتصاددانان که همه چیز را با نمودارهای عرضه و تقاضا می‌سنجند نگاه کنیم، باید نسبت به وضع ناهنجار استفاده‌ی مواد دخانی در آران و بیدگل تاسف بخوریم. اکنون در شهر آران و بیدگل بیش از ۲۰ مغازه تحت این عنوان وجود دارد، تازه این غیر از مغازه‌هایی است که در شهرهای دیگر شهرستان به فروش این کالاها اختصاص پیدا کرده است.

کافی است به نقشه‌ای که موقعیت تقریبی مغازه‌های فروش کالاهای دخانی در آن مشخص شده نگاهی بیاندازیم تا متوجه عمق فاجعه شویم. در شهر ما حتی گاهی فاصله‌ی دو مغازه از این نوع به بیست متر هم نمی رسد.

naghshe-dokhanyat-khatabshekan

جالب این که چنین معضلی داد جماعت روشنفکرنما را در نمی آورد و آن‌ها هنوز به تقلید از بزرگان خود، بالا رفتن گنبدها و مناره‌های مساجد و حسینیه‌ها و امامزاده‌ها را هدف نقدهای آتشین خود قرار می‌دهند و آن را مترادف و سوختن عمر جوانان و پول‌های بی زبان آنان به چشمشان نمی آید.

درست است که فروش دخانیات یک شغل است، ولی نمی توان از کنار این شغل به آسانی گذشت، زیرا رونق گرفتن بازار آن، نشان از بروز معضلات و مشکلات اجتماعی دارد. از این رو در این گزارش خطب شکن در گفتگو با چند نفر از صاحبان این مغازه‌ها به بررسی آثار و علل افزایش این مغازه‌ها پرداخته است.

جوانان بیکار و ورق و قلیان و سیخه

بیراه نیست اگر مدعی شویم از زمانی که ساخت و ساز زمین‌های زراعی اطراف شهرستان روند صعودی به خود گرفت، کلبه‌های کوچک و بزرگی که در قدیم در گفتار محلی «سیخه» نامیده می‌شد، تبدیل به آن چیزی شد که در عرف «پاتوق» نامیده می‌شود! این پاتوق‌ها هم مامن جوانانی شد که جایی برای تفریح در شهر نداشتند و معمولا در کنار بساط ورق بازی، قلیانی هم دست و پا می‌کنند! پارک‌ها هم تقریبا با تغییر کاربری، به جایی برای همین کار تبدیل شده است و دیگر دیدن جوانانی که چند نفری در پارک‌های شهر دور یک قلیان می‌نشینند و ورق بازی می‌کنند، تعجب هیچ کس را بر نمی انگیزد!

یکی از صاحبان مغازه‌های دخانیات که به گفته‌ی خودش بیش از هفت سال است در این کار فعالیت می‌کند، رشد مغازه‌های دخانیاتی را در افزایش میل جوانان به مصرف بی دلیل نمی‌دانست. وی در این رابطه گفت: «وقتی فروشنده‌های مواد دخانی زیاد شوند، جوانان راحت‌تر به آن دسترسی دارند و به همین خاطر تمایل بیشتری به آن نشان می‌دهند.»

جیب پر پول صنف خوار و بار

از چند نفر از صاحبان مغازه‌های دخانیات در شهر، از دلیل رشد این پیشه پرسیدیم. یکی از صاحبان مغازه‌های فروش دخانیات، مدعی است به خاطر وفور مجوزهایی که از سوی صنف خوار و بار داده شده است، دیگر امکان ایجاد مغازه‌ی جدیدی وجود ندارد. او معتقد است با افزایش درخواست‌ها برای ایجاد مغازه‌های دخانیاتی، این صنف مجوزهایی با قیمت بالا به متقاضیان اعطا کرده و جیبش حسابی پر پول شده است. از قرار معلوم، این کاسبی، چندان هم کم سود نیست، هر چند معمولا صاحبان این مغازه‌ها از وضع بد خرید و فروش می‌نالند! به گفته‌ی همان صاحب مغازه «شرکت‌های دخانیات به طور فعالانه مشغول کار هستند و مثل هر بنگاه تجاری دیگر، بازاریاب دارند و حتی برای فروش محصولات به خرده فروش‌ها، با هم رقابت می‌کنند» که این نشان از بازار پر سود آنان دارد.

آن طور که یکی دیگر از سیگارفروش‌ها می‌گفت یکی از دلایلی که موجب رشد این مغازه‌ها در شهرستان شده است، تلاش اداره‌ی بهداشت برای ساماندهی توزیع محصولات دخانی و جلوگیری از فروش آن در سوپرمارکت‌ها بوده است. او مدعی است: «الان ۳۸ مغازه‌ی دخانیاتی در شهر وجود دارد. این وضعیت به این خاطر ایجاد شده است که اولا این شغل به عنوان یک شغل پردرآمد مطرح شد و ثانیا نظارت و سخت‌گیری خاصی در زمینه‌ی اعطای مجوز وجود نداشت؛ هر کس اراده می‌کرد می‌توانست در شهرستان جواز کسب کند.»

جوانان مشتریان اصلی دخانیات

سوال بعدی ما در مورد خریداران مواد دخانی بود. اکثر فروشندگان جوانان را مشتریان اصلی خود معرفی می‌کردند. شخصی که در یکی از نقاط حاشیه‌ای شهر مغازه‌ی دخانیاتی دارد می‌گوید: «ما مشتریانی از ۱۲ تا ۷۵ سال داریم ولی نیمی از مشتریان ما را سنین ۱۵ تا ۱۸ سال تشکیل می‌دهند که هم مشتری سیگارند و هم مشتری قلیان.»

نکته‌ی تاسف باری که این فروشنده گفت این بود که که جوانان بیشتر مشتری قلیان هستند، در حالی که ضرر آن به مراتب بیشتر از سیگار است. خصوصا این که معمولا جوانان در جمع‌های خود قلیان می‌کشند و چون زیاد دور هم می‌نشینند، اعتیاد زیادی به آن پیدا می‌کنند. به ویژه آنانی که در مزارع اطراف شهر اتاقی ساخته‌اند و در آن جا شب‌نشینی برپا می‌کنند. وی گفت: «متاسفانه پدر و مادرها زیاد به این نکات آگاهی ندارند، خیال می‌کنند همین که جوانشان سیگار نمی‌کشد در امان است!» او در رابطه با خطراتی که در زمینه‌ی رشد اعتیاد وجود دارد افزود: «بسیاری از جوانان همین که در جمع‌های دوستانه قرار می‌گیرند، برای این که خودی نشان دهند شروع به کشیدن مواد سنگین‌تر می‌کنند. حتی من بعضی‌ها را سراغ دارم که موادی مثل هروئین را در همین جمع‌ها شروع و خودشان را بدبخت کرده‌اند.»

یکی دیگر از صاحبان مغازه‌ی دخانیات در پاسخ به سوال ما در خصوص گروه‌های سنی خریداران این مواد گفت: «معمولا در سنین ۱۵ سال، که اوایل رفتن به سراغ مواد دخانی است، جوانان در جمع‌های دوستانه شرکت می‌کنند و به کشیدن قلیان تمایل بیشتری دارند. ولی کم‌کم که سن بالاتر برود و آنان از این جمع‌ها فاصله بگیرند، حوصله‌ی آن‌ها هم کمتر می‌شود و به سیگار روی می‌آورند.»

***

اعتیاد به مواد دخانی و مخدر، معضلی است که از قدیم الایام در کشور وجود داشته است، با این حال متفکران و سیاستمداران در مقابله با آن همیشه ناتوان بوده‌اند. در واقع تا زمانی که دست صاحبان زر و زور در کار تولید مواد دخانی وجود داشته باشد و حتی دولت‌ها آن را به عنوان یکی از عوامل تولید درآمد خود به شمار آورند، نمی توان جوانان را با نصیحت از بساط منقل و قلیان جدا کرد.

با این وجود کاری جز نهی از منکر نمی توان کرد و باید امید داشت شاید جوانان با این موعظه‌ها منحرف نشوند!