فصل سختی را پشت سر گذاشت. از بی پولی عجیب باشگاه تا فوت مربی که چند سال کار با او را در کارنامه اش داشت. اما بعد همه این سختی ها، آسانی و اتفاقات خوب در راه بود. زوج مستحکمش با سید جلال حسینی به همراه دروازبانی علیرضا بیرانوند باعث شد تا بعد از استقلال خوزستان، بهترین خط دفاعی لیگ را از آن خود کنند.

سورپرایز نهایی هم دعوت شدنش به تیم ملی بعد از حدود ۴ سال بود.

گفت و گوبا سیامک کوروشی را در ادامه می خوانید:

 

×فکر می کنم مصاحبه را از بهترین اتفاق این فصلت شروع کنیم خیلی خوب باشد. از دعوت شدنت به تیم ملی بگو.

خیلی از این اتفاق خوشحالم. بعد از ۴ سال دوباره قسمت شد به تیم ملی دعوت شوم. امیدارم این بار حضورم مداوم باشد. خیلی برای این مهم، زحمت کشیدم. شما وقتی به تیم ملی دعوت می شوید کار راحتی ندارید. رقابت سختی وجود دارد. همه می خواهند بازی کنند و در شرایط ثابتی باشند. من هم انگیزه لازم را برای رقابت دارم. تلاش می کنم کی روش را متقاعد کنم.  

×بازی  در کنار سید جلال چقدر به تو کمک کرد تا امسال اینقدر پیشرف کنی؟

اتفاقا می خواستم از سید جلال تشکر کنم. وقتی اول فصل به تیم ما آمد؛ من حسابی با او مشورت کردم. طرز فکر من را عوض کرد و باعث پیشرفتم شد. او هم در داخل زمین و هم در بیرون زمین به فوتبال من کمک کرد.

×و علیرضا بیرانوند.

علیرضا پسر خیلی ساده و خوش دل و قلبی است. بعضی اوقات سر در نمی آورم چه کار می کند. هیچ چیز در دل او نیست. این حاشیه ها که در این فصل برایش ایجاد شد به همین خاطر بود که مشورتهای خوبی به او نشد. امیدوارم در تیم جدیدش موفق باشد. بازی کردن در کنار او خیلی خوب بود. من به همراه او و سید جلال مثلث دفاعی خوبی درست کرده بودیم.

×احتمالا مثلث شما می شود کی بی اچ!

بله تقریبا. انشا.. بازهم بتوانم با این دو نفر بازی کنم و این مثلث را تکرار کنیم.

×همه ما خبرداریم که امسال شما در نفت خیلی سختی کشیدید. اما می خواهم بدانم بازی در نفت مدل لیگ پانزدهم برای سیامک کوروشی مفید بود یا نه؟

من واقعا سال فوتبالی خوبی در نفت پشت سر گذاشتم. با همبستگی فوق العاده ای که بین بچه ها بود بر مشکلات فائق آمدیم. از ابتدای فصل می خواستم طوری بازی کنم که به تیم ملی نزدیک شوم. متاسفانه با این شرایط موجود دیگر ماندن در نفت خیلی سخت و دشوار است.

×قبول داری رفتن کارلوس سانتوس خیلی به نفع تو شد؟ چرا که بعد از او، با خیال راحت در ترکیب اصلی بازی کردی.

ما بازیکنان خارجی خوبی گرفته بودیم. متاسفانه با مشکلات مالی موجود، دیگر شرایط برای ماندن این بازیکنان فراهم نبود. آنها مثل ما ایرانی ها احساسی نیستند که معرفتی کار کنند. آنها حرفه ای هستند و وقتی دیدند پول نیست؛ باشگاه را ترک کردند. خدا را شکر با بازیکنان خوبی که داشتیم جای خالی آنها را پر کردیم. مشخصه اصلی تیم ما این بود که تیم بودیم و ستاره خاصی نداشتیم.بزرگترهای تیم هم کمک کردند.

×درست است که گفتم از مشکلات مالی تیم شما صحبت شده اما دلیل نمی شود از این مشکلات از تو بازهم نپرسم. واقعا اوضاع به گونه ای بود که سیب زمینی می خوردید؟

واقعا شرایط خیلی بد بود. باز، من و چند نفر دیگر در خوابگاه نبودیم اما باور کنید ۷، ۸ بازیکن تیم ما در خوابگاه ۵۰ متری زندگی می کردند و خیلی اوقات سیب زمینی می خوردند. البته من در ملوان شرایط سخت تری را تجربه کردم اما امسال هم خیلی سخت گذشت. درست است که سیب زمینی نخوردم اما خیلی وضع دشواری بود. بازیکنانی مثل میلاد زکی پور، مجتبی حقدوست، علی قربانی، عباس بوعذار و اخیرا محمد دانشور و امیر ارسلان مطهری و دو سه نفر دیگر در خوابگاه بودند. نیم فصل اول بعضی از بزرگترهای تیم و همچنین علی منصوریان کمک هایی می کردند اما واقعا شرایط دشوار بود.

×فوت مهدی دارستانی هم خیلی شما را اذیت کرد.

مهدی دارستانی چند سال مربی من بود. او کمک های زیادی به من کرد. ضرب المثل های آقا مهدی خیلی معروف بود. در این چند سال بدی از او ندیدم. متاسفانه فوت مهرداد اولادی و هادی نوروزی هم در این فصل خیلی دردآور بود. با مهرداد در ملوان هم تیمی بود. او پسر خیلی خوبی بود. با هادی نوروزی آشنایی نداشتم اما تعریف از او خیلی شنیده ام. انشا.. یاد این عزیزان هیچ گاه فراموش نشود.

×راستی از کار کردن با علی منصوریان بگو. فکر می کنم حضور او هم در تحمل این شرایط سخت خیلی موثر بود.

دو سال خیلی خوب را با علی منصوریان گذراندم. از علی آقا خیلی چیزها یاد گرفتم. او خیلی سعی کرد به من و بچه ها صبر و بردباری را یاد بدهد. نمی دانم تا چه حد توانستم اینطور نباشم. علی آقا در مربیگری هم کارش را خیلی خوب بلد است. او ایده های نویی دارد. امیدوارم از این دست مربی ها در فوتبال ما بیشتر شوند.

×برای فصل بعد تصمیم نگرفتی؟

هنوز نه. فعلا تمام تمرکزم روی تیم ملی است. فرصت برای تصمیم گیری بسیار است و نمی خواهم عجله کنم.

×اگر علیرضا منصوریان به تیمی برود و تو را بخواهد؛ به آن تیم می روی؟

بستگی به شرایط دارد. الان نمی توان درباره آینده صحبت کرد. چون مشخص نیست چه اتفاقی می افتد. کار کردن با منصوریان لذتبخش است و در این شکی نیست. همینطور کار کردن با اسکوچیچ هم خیلی خوب است. من از او هم چیزهای زیادی یاد گرفتم. البته الان از دستم ناراحت است.

×چرا؟

می خواست با او به فولاد بروم اما نرفتم. به همین خاطر وقتی در بازی با فولاد او را ددیم؛ از دستم ناراحت بود. اسکوچیچ دیسیپلین فوق العاده ای دارد. تمریناتش ایده آل است. نا در سخت ترین شرایط، با ملوان بهترین نتیجه را گرفتیم. از کاردن با او استقبال می کنم اما اول از همه به پیشرفت خودم فکر می کنم.

×هم دفاع آخر بازی کردی. هم هافبک دفاعی و هم دفاع کناری. در کدام پست راحت تری؟

زمان حسین فرکی اکثرا در دفاع چپ و راست بازی کردم. همین مساله باعث شد کار با توپم بهتر شود. هافبک دفاعی هم بازی کردم. دفاع آخر هم در یکی دو سال اخیر بازی می کنم. هر جایی که سرمربی تیم بخواهد بازی می کنم و مشکلی با این قضیه ندارم. وقتی دفاع آخر و یا هافبک دفاعی بازی می کنم باید بازیسازی بیشتری انجام دهم.

×الگوی فوتبالیت چه کسانی هستند؟

از لحاظ اخلاقی به شدت سید جلال حسینی را دوست دارم. امثال او و ایمان مبعلی از این حیث الگوی خیلی خوبی هستند.اما در بین فوتبالیست های خارجی از جندگی و سختکوشی راموس و بازیسازی داوید لوییز و پیکه الگو برداری می کنم. دلم می خواست از گلزنی رونالدو هم الگو برداری کنم که نشد.

×هدف امسالت رسیدن به تیم ملی بود که محقق شد. هدف بلند مدت تو چیست؟

اول از همه باید خودم را در تیم ملی جا بیندازم. در درجه دوم مثل هر فوتبالیستی رویای بازی در اروپا را در سرم می پرورم. نمی خواهم به تیمهای معمولی بروم. می خواهم در تیمها و لیگ های معتبر اروپایی توپ بزنم. یک هدف دیگر هم دارم که تا محقق نشود به هیچ کس نخواهم گفت.

×حرف پایانی....

یک سال سخت را در نفت تهران پشت سر گذاشتم. دست تک تک هم تیمهایم، مربیانم و کسانی که به فکر این تیم بودند را می بوسم.