پایان کشتار یوزپلنگ یا آغاز چالشی جدید

محمدحسین عابدی: سال‌ها است که مسئولان از ارائه طرح‌های عملی نجات یوز آسیایی سخن می‌گویند و درست در همان زمان تلفات جاده‌ای این جانوران بی‌نظیر، داغی بر داغ‌های فعالان محیط‌زیست می‌گذارد و این طرح‌ها نیز به فراموشی سپرده می‌شود اما به‌راستی برای جلوگیری از تلفات این گربه سان نادر چه باید کرد؟

هفته گذشته بود که خبر تصادف خودرو با ماده یوز آسیایی در محور سبزوار-میامی، یک‌بار دیگر موجی از انتقادات و اظهار نظرات را نسبت به عملکرد نهادهای ذی‌ربط به همراه داشت و امروز توله ۱۳ماهه آن یوز سرگردان در جدال با آهن و آسفالت خشن همچنان باگذشت شش روز از این سانحه به دنبال مادر می‌گردد و احتمال زنده ماندنش توسط کارشناسان تنها ۲۰درصد عنوان می‌شود اما دراین‌بین مقصر کیست؟

سال گذشته نیز برای یوزها به همین منوال گذشت، خبر تصادف‌های سریالی یوزهای آسیایی و کشته شدن آن‌ها توسط چوپانان و پلنگ‌ها در دشت‌ها و کوه‌های منطقه آن‌قدر تأسف‌بار بود که کارشناسان محیط‌زیست را یک‌بار دیگر به ارائه طرحی در زمینهٔ حافظت این‌گونه جانوری دعوت کند تا جمعیت این جانور که امروز ۷۰قلاده در تمام جهان تخمین زده می‌شود بیش از این کاهش نیابد.

یوز حیوانی کم زادوولد است

دلایل متعددی زندگی یوزها را تهدید می‌کند که ازجمله آن‌ها کمبود آب و غذا، عوامل انسانی اعم از جاده، شکار و چوپانان، تجارت پلید این حیوان کمیاب، بلوغ دیر و پیری زودرس، بارداری بسیار سخت و دوران جفت‌گیری بسیار کوتاه، داشتن بیشترین آمار مرده زایی در بین گربه‌سانان، عدم وجود تکنولوژی بارداری مصنوعی در ایران که هنوز پس از سه سال تحقیق و بررسی بر دو قلاده یوز موسوم به دلبر و کوشکی موفق به تولیدمثل از آن‌ها نشده‌ایم و همچنین تغییر اقلیم و به‌تبع آن برهم خوردن چرخه مهاجرت هستند و دراین‌بین تلفات جاده‌ای یوزهای آسیایی با۶۰درصد قرار دارد.

اتلاف یک یوز آن‌قدر فاجعه‌ای بزرگ محسوب می‌شود که اگر مقیاس یک به ۷۰ قلاده موجود در جهان را در قیاس با یک‌به‌هفت میلیارد جمعیت روی زمین محاسبه کنیم یعنی مرگ یک تمدن به بزرگی هند یا دو برابر جمعیت اتحادیه اروپا در یک‌چشم برهم زدن و در برخورد با یک خودرو و اگر نام این حادثه را نمی‌توان فاجعه گذاشت، چه نامی برازنده آن است؟

حال باید تصور کرد زمانی که یک ماده یوز با این جمعیت بسیار کم و پراکندگی بالا در مرکز ایران اسلامی، توانسته دو توله خود را با چنگ و دندان به سن نوجوانی برساند، برخورد با خودروی سواری یا شکار توسط چوپانان، چه بلایی بر سر جمعیت این‌گونه جانوری در دنیا می‌آورد؟

روزگاری یوز آسیایی در عراق، سوریه، هند، تاجیکستان و ایران دیده می‌شد و امروز این جمعیت تنها و تنها در خاک ایران اسلامی موجود است اما متأسفانه باوجود انجمن یوز ایرانی، سازمان محیط‌زیست و تشکل‌های مرتبط به آن تاکنون هیچ اقدام عملی برای حفظ این‌گونه ارزشمند انجام‌نشده است تا همچنان در انتظار رخ دادن خبرهای بد دراین‌باره باشیم.

طرح‌های ارائه‌شده کارشناسی می‌شوند

تلاش‌های سازمان‌های مردمی محیط‌زیست طی سال‌های اخیر باعث دلگرمی دوستداران این‌گونه جانوری در ایران شده اما باید در نظر داشت که عدم‌حمایت دولتی از این طرح‌ها  غالباً انجام آن‌ها را در هاله‌ای از ابهام می‌گذارد چراکه سمن‌های محیط زیستی جز نیروی انسانی و تفکری خیرخواه چیز دیگری در بساط ندارند اما این طرح‌ها چه بودند و چرا اجرا نشدند؟

انجام سرعت‌گیر در جاده: طرح اجرای سرعت‌گیر در جاده زمانی مطرح شد که ماده یوز ایرانی در منطقه میاندشت میامی تلف شد و برخی سمن‌های محیط زیستی به جد خواستار پیگیر آن شدند این طرح دو مخالف اصلی داشت که نخستین آن‌ها پلیس راهور ناجا بود با این توجیه که در هیچ جاده اصلی کشور نمی‌توان سرعت‌گیر گذاشت و این مقوله جان انسان را تهدید می‌کند و مخالفان دوم این طرح اداره راه و ترابری بود که اجرای آن را غیر کارشناسی می‌دانست.

قرار دادن تابلوهای هشدار: تابلوهای هشدار در شهرستان شاهرود باهمت سمن‌های محیط زیستی مانند دیده‌بان طبیعت در سال۹۳ و ۹۴ طی دو مرحله انجام شد که به نظر می‌رسد عدم توجه مردم، شبرنگی نبودن آن‌ها، سرعت‌بالای خودروها، آفتاب خوردگی و پوسیدگی و همچنین فرسایش باد شدید ادامه آن را ناممکن ساخت.

نصب فلاشر: نصب فلاشر در جاده با حس‌گر دید در شب طرحی بود که به‌محض ورود یوز به حومه جاده با صدای آژیر و فلاش حیوان را از منطقه خطر دور می‌ساخت که نخستین مخالف آن سازمان‌های محیط زیستی بودند چراکه این طرح می‌توانست جلوی مهاجرت یوز برای یافتن غذا و جفت را بگیرد.

نصب حس‌گر روی سپر خودروها: این طرح توسط مبتکران بومی در شهرستان شاهرود به‌گونه‌ای ارائه شد که حس‌گر به‌محض نزدیکی یوز عمل می‌کرد و با هشدار به راننده  از بروز حوادث شدید جلوگیری می‌کرد و یا حداقل جراحت حیوان را در لحظه برخورد کاهش می‌داد این طرح با هزینه گزاف و تردد یک‌میلیون خودرو در سال از مسیر شاهرود-میامی-سبزوار به‌نوعی تعارض داشت.

ایجاد زیرگذر: طرح ایجاد زیرگذر برای یوز به یک دلیل منطقی بی‌نتیجه خواهد ماند آن‌هم این است که یوز در مقایسه با سایر گربه‌سانان از جثه کوچک‌تری برخوردار است و در قیاس با پلنگ کمی ترسوتر است لذا این جانور قدرت ریسک عبور از مناطق تنگ و تاریک را به جان نمی‌خرد و خود را به‌هیچ‌وجه درخطر نمی‌اندازد.

یوز×۱۰چیست؟

طرح  یوز ×۱۰ به نظر می‌رسد طرحی عملی و ایده‌ای بسیار جالب برای حفظ این‌گونه جانوری باشد که توسط جمعیت دیده‌بان طبیعت شاهرود ارائه‌شده است این طرح ۱۰منطقه‌ای که طی سال‌های اخیر یوز در آن‌ها دیده‌شده را از طریق پل‌های روگذر به هم مرتبط می‌سازد و با فنس، یوزها را به مسیرهای امن هدایت می‌کند.

مبتکر این طرح و کارشناس یوز جمعیت دیده‌بان طبیعت که سال‌هاست در این زمینه همکاری می‌کند درباره طرح، می‌گوید: پیشنهاد ما بسیار واضح است پل‌های ارتباطی بی‌خطر بین۱۰منطقه اصلی زندگی یوز آسیایی اگر اجرا شود که می‌تواند این‌گونه جانوری را از جاده دورنگه دارد این طرح در چند مرحله به اجرا درمی‌آید و به‌طورقطع یقین در ابتدا و در مرحله اول اتصال بی‌خطر منطقه تحت حفاظت توران به پناهگاه حیات‌وحش میاندشت موردتوجه خواهد بود.

امین ولیان ادامه می‌دهد: بعد از میاندشت، منطقه حفاظت‌شده بافق به پناهگاه حیات‌وحش دره انجیر، سپس دره انجیر یزد به منطقه حفاظت‌شده کالمند و بهادران در استان یزد و پس‌ازآن دره انجیر به پناهگاه حیات‌وحش نایبندان و پناهگاه حیات‌وحش دربند راور در استان‌های یزد و کرمان به هم متصل می‌شوند تا این طرح مسیر یوزها را ایمن سازد.

وی درباره سایر نقاط اجرای این طرح، توضیح می‌دهد: این طرح در ادامه کالمندان به بافق، نایبندان به پناهگاه حیات‌وحش عباس‌آباد نائین، دره انجیر به پارک ملی سیاه کوه اردکان و درنهایت پارک ملی کویر را به عباس‌آباد نائین و توران را به نایبندان متصل می‌کند که در این طرح تعدادی پل نیز بروی جاده‌های موجود در نظر گرفته‌شده که برای تقویت هر زیستگاه مورد اهمیت است.

روگذرها ایمن هستند

کارشناس یوز جمعیت دیده‌بان طبیعت در پاسخ به این سؤال که آیا این روگذرها ایمن هستند، می‌گوید: این روگذرها ایمن هستند و در مناطق پرتردد یوز، بعد از پایش هر منطقه احداث می‌شوند برای مثال بین دو منطقه مهم توران و میاندشت این پل می‌تواند جاده پرخطر تهران-مشهد را در منطقه‌ تپه‌های نزدیک عباس‌آباد پوشش دهد از سوی دیگر این پل‌ها با فنس مسیر عبور حیوان را جدا و یوز را به آن‌سوی جاده هدایت می‌کند.

ولیان درباره اینکه چه تضمینی وجود دارد یوز از طریق این پل‌ها عبور کند، توضیح می‌دهد: تپه‌ماهورهای موردعلاقه یوز هستند چراکه همیشه از بالای آن‌ها در دشت می‌تواند شکار خود را بیابد پس ما در این طرح، پل‌ها را به شکل تپه‌ماهور با همان خاک، با همان گیاه و با همان شکل و تنها با فنس جداکننده احداث می‌کنیم که حیوان علاوه بر اعتماد به این مسیر، از بالای پل نیز به پائین نلغزد.

وی می‌افزاید: طی چند سال اخیر متاسفانه گزارش تلف شدن تعداد زیادی از این جانور نادر را داشته‌ایم که اگر این پل‌ها احداث شود می‌تواند بدون تغییر در شکل طبیعی منطقه، طرحی شامل پوشش روی پل‌ها و همچنین قیفی پیاده شده و این پل‌ها برای اجبار تردد یوز و گذر از آن می‌تواند تردد یوز را تا حدی ایمن کند.

مهاجرت برای یوز حیاتی است

عضو جمعیت دیده‌بان طبیعت درباره لزوم اجرای این طرح، می‌گوید: جاده‌ها امروز تمامی مناطق حفاظت‌شده زندگی یوز را در برگرفته‌اند و یوز از هر سمت برای مهاجرت اقدام کند باید جدال بین آسفالت سرد و پولاد گرم را به جان بخرد که شاید مهم‌ترین آن‌ها محور تهران-مشهد و کرمان-اصفهان باشد لذا احداث پل می‌تواند تا حد زیادی جلوی افزایش خسارت به این‌گونه جانوری را بگیرد هرچند ما امروز هم معتقدیم بازهم برای اجرای این طرح‌ها دیر شده و این اقدامات باید در سال‌های گذشته می‌شد تا جمعیت یوز تا این حد کاهش نیابد.

ولیان درباره اهمیت اجرای این طرح نیز توضیح می‌دهد: یوز نیازمند مهاجرت است چراکه برای یافتن جفت، آب و غذا، سازگاری با منطقه باید در منطقه‌ای وسیع تردد کند از سوی دیگر ایزوله و یا زندانی شدن این‌گونه جانوری در یک محدوده می‌تواند این‌گونه نادر را دچار بیماری‌های ژنتیکی کند و خطر انقراض را برای این جانور به همراه داشته باشد لذا بهترین راهکار ارائه راه عملی برای تردد آن است نه بستن درب‌های منطقه حفاظت‌شده برای حفظ آن‌که این پل‌ها می‌توانند راهی برای رفع بحران باشند.

وی معتقد ارتباط ایمن بین زیستگاه‌های یوز می‌تواند هم در تقویت ژنتیکی این‌گونه و هم در حفاظت آن مؤثر باشد چراکه امروز کمبود غذا باعث شده تا یوز بافاصله ۲۵۰ کیلومتری نیز رؤیت شود که درگذشته به‌هیچ‌وجه این میزان تردد برای یافتن غذا آن‌هم توسط یوز ممکن نبود چراکه فراوانی غذا اصلاً نیازی برای ترددهای این‌چنینی را برای یوز فراهم نمی‌آورد.

یوز×۱۰ آغاز چالش‌ها یا پایان یوز سوزی

کارشناس یوز همچنین درباره چالش‌های این طرح، می‌گوید: همراهی انجمن یوز و دستگاه‌های ذی‌ربط مانند محیط‌زیست، اداره راه و ترابری و ... می‌تواند یکی از مواردی باشد که اجرای طرح را تسریع ببخشد و امیدواریم این همراهی به‌زودی صورت بگیرد چراکه حمایت تحت‌اللفظی این طرح توسط انجمن یوز ایران اخذشده است.

ولیان در پاسخ به این سؤال که اجرای این طرح آیا پایان یوز سوزی است و یا آغاز چالش، افزود: نمی‌توان به این زودی قضاوت کرد باید به انتظار نشست اما از سوی دیگر برخی سنگ‌اندازی‌ها توسط افرادی که امروز مصالح خود را در تخریب محیط‌زیست می‌بینند یکی دیگر از موارد چالش‌برانگیز این طرح است و درنهایت امیدواریم حال که هم‌صدایی ویژه‌ای برای رفع معضل و تهدید یوزهای ایرانی وجود دارد، بتوانیم در اجرای این طرح‌ها به‌خوبی موفق باشیم.

وی همچنین با تقدیم این طرح به مهندس درویشی، گفت: این مرد بزرگ می‌تواند الگویی برای همه ما باشد چراکه روزها و شب‌ها، اعیاد و تعطیلات خود را در زمستان و تابستان صرف حمایت از گونه‌های جانوری می‌کند و بدون چشم‌داشتی به محیط‌زیست ایران اسلامی خدمت می‌کند.

برنامه‌های بلندمدت برای نجات یوز الزامی است

برای نجات یوز سه گونه راهکار شامل کوتاه‌مدت، بلندمدت و میان‌مدت ارائه می‌شود که فرهنگ‌سازی، آموزش از مقاطع ابتدایی و شناخت این جانور برای درک هرچه بهتر آن در زمره برنامه‌های بلندمدتی قرار می‌گیرد که در سال‌های اخیر اجرای آن به همت سمن‌های محیط زیستی پیگیری می‌شود اما در مناطقی که شکار یوز را برای جوانانشان فخر و دست‌مایه‌ای برای ازدواج با بهترین دختر روستا می‌دانند، باید دانست که درزمینهٔ فرهنگ‌سازی کارهای فراوانی باید کرد.

اقدامات میان‌مدت و کوتاه‌مدتی قرار دارند که می‌توان آن‌ها را برای نجات یوز ایرانی از ورطه انقراض انجام داد که نمونه آن خروج دام از مراتع به دلیل کشاندن یوزها به سمت غذا و درگیری با سگ‌ها گله و چوپانان، تقویت نیروهای حفاظت از محیط‌زیست و تجهیزات برای کنترل هرچه بهتر محیط، جلوگیری از احداث جاده‌های غیرضروری مانند راه‌های فرعی و معادن، الزام به رعایت قوانین و تابلوهای رانندگی توسط پلیس راهور ناجا و جریمه افراد متخلف و جلوگیری از ورود شترها به آبشخورهای پارک حفاظت از محیط‌زیست که می‌توانند یوزها را از راه خود منحرف کنند و شکارچیان را به بهانه شترداری به منطقه گسیل می‌سازد، هستند که اجرای گوش‌به‌زنگ‌ها است در تب بی‌تدبیری مسئولان حفاظت از محیط‌زیست می‌سوزد.

از سوی دیگر اگر اقدامی برای حفاظت ازاین‌گونه جانوری نشود قطعاً یوز ایرانی محکوم‌به فنا است و به سرنوشتی دچار می‌شود که یوزهای آسیایی هندوستان آن را برای آخرین بارزمانی دیدند که حاکم والی پنجاب تنها سه یوز باقی‌مانده در این کشور را با نور چراغ خودروی خود محصور و سپس از روی آن‌ها عبور کرد و این آخرین یوزهای دیده‌شده در هندوستان برای همیشه بودند.

اما با این روال دیگر نیازی به اجرای طرح‌های محیط زیستی برای حفاظت از یوزها نیست چراکه با این نرخ زادوولد و مرگ‌ومیر تا سال‌های آینده اصلاً یوزی نمی‌ماند که نگران جدالش سرسختش با آسفالت سرد و خودروهای عبوری از جاده‌ها باشیم شاید بهتر است به یوزها آموزش دهیم که خودرو چیست تا از آن بپرهیزد.