یکی از مهم ترین آموزه های قرآن و اهل بیت علیهم السلام خدمت به مردم و نیازمندان جامعه است. از دیدگاه مکتب حیاتبخش اسلام خدمتگزاری به افراد جامعه، حد و مرزی ندارد.
فقیران و بینوایان قشری از اقشار مستضعف جامعه اند که به هر دلیلی ناتوان از دست یابی به وضعیت اقتصادی مناسب و مطلوب بوده و نیازمند یاری دیگر افراد جامعه هستد تا امرار معاش کنند.
در کاربردهای فقهی فقیر به کسانی گفته می شوند که هزینه یک سال را بالفعل و بالقوه نداشته باشند.
بی گمان فقر به معنای ناتوانی انسان از تامین ابتدایی ترین امور زندگی، یکی از آفات زندگی اجتماعی است؛ زیرا با توجه به انبوه نعمت های خدادادی، همه انسانها می بایست به طور طبیعی توان برآوردن نیازهای ابتدایی خود را داشته باشند.
با این همه به عللی چون زیاده خواهی، ظلم و تجاوز به حقوق و منافع از سوی برخی از انسانها، عدم توزیع مناسب منابع تولید و انحصارطلبی برخی در آن، عدم توزیع مناسب ثروت و اموری از این دست، برخی از انسانها از ابتدایی ترین حقوق خود یعنی تامین نیازهای ضروری زندگی بازمانده اند.
توجه به محرومان و محرومیت زدایی از تاکیدات همیشگی امام راحل و مقام معظم رهبری از آغازین روزهای انقلاب اسلامی بوده است.
مسئوالان باید بدانند رسیدگی به محرومان و رفع حوائج و نیازهای مردم نزدیکترین مسیر برای دستیابی به عاقبت به خیری است.
تشویق و ترغیب افراد به کار خیر، انفاق و رفع مشکلات نیازمندان نیز آنگونه که خداوند وعده داده اجر و پاداش مضاعفی دارد.
در لایه های زیرین شهرمان خانواده هایی هستند که در هیاهوهای سیاست، ورزش، موسیقی و سینما گم شده اند و کسی هم خبری از آنها نمی گیرد، گسترش روز افزون جمعیت و اوضاع بد اقتصاد جهانی باعث شده تا بعضا افرادی نتوانند آنچنان که شایسته است زندگی کنند.
بنابراین گزارش طی مراجعه یکی از شهروندان مستضعف کردکوی به پایگاه خبری تحلیلی رادکانا و باتوجه به رسالت این پایگاه خبری و شعار “رادکانا، پل ارتباطی مردم با مسئولین” برآن شدیم تا جهت تهیه گزارشی از وضعیت زندگی و رفع مشکلات این عزیزان به منزل آنان واقع در محله لاله باغ کردکوی برویم.
طبق هماهنگی های بعمل آمده ساعت 10 صبح به محله لاله باغ کردکوی رفتیم و با کمی پرس و جو آدرس خانه ای را که قرار بود برای تهیه گزارش به آنجا برویم را یافتیم.
مادر خانواده که زنی حدود 50 و اندی ساله بود میان کوچه پس کوچه های لاله باغ منتظر دیدارمان بود و خود را به یکی از خیابانهای اصلی لاله باغ رساند تا ما نیز بتوانیم راحت تر آدرس را بیابیم.
در همین حین دیدیم زنی میانسال با چنان اشتیاقی به استقبالمان آمد که گویا ساعتهاست منتظرمان است.
ضمن سلام و احوالپرسی به همراه این مادر خود را به خانه ای که قرار بود سوژه جدید رادکانا باشد رساندیم.
خانه ای که محرومیت و فقر در آن موج میزد و نیازمند حمایت جدی و قابل توجه مسئولین و خیرین بود.
تا اینکه به داخل خانه رسیدیم مادر این خانه شروع به درددل کرد. درددلهایی که اشک را از چشمان هر بیننده و شنونده ای جاری می ساخت.
مادری که دائما نگران آینده فرزندانش بود و با چشمانی اشک بار خواهان کمک خیران بود
* از او سوال کردیم چند وقت است که اینجا ساکن هستید؟
پاسخ داد حدود 10 سال است که این ساختمان را در محله لاله باغ کردکوی بنا کردیم.
از نعمت حمام محرومیم
پرسیدیم مشکلی که در این ساختمان با آن روبرو هستید چه می باشد؟
گفت: از آن روزی که با هزار مشقت و قرض و گرفتاری تا این حد از این خانه را بنا کردیم از نعمت حمام محرومیم.
برای استحمام باید فرشهای داخل اتاق را جمع کرده و پنجره ها را بپوشانیم و شوهر و پسرم از خانه خارج شوند تا در وسط اتاق بتوانیم استحمام کنیم.
باتوجه به اینکه بهداشت امری بسیار مهم و ضروریست و ما هم باید از آن برخوردار باشیم اما متأسفانه در فاصله زمانی زیاد باید استحمام کنیم.
حدود 10 سال است که با این مشکل روبرو هستیم اما کسی نیست که به دادمان برسد لذا از خیرین و مسئولین می خواهیم تا در ساخت حمام به ما کمک کنند.
بدلیل فقر و تنگدستی نتوانستیم حتی تکه ای جهیزیه برای دخترمان فراهم کنیم
خانم رجایی در بخش دیگری از سخنانش از اردواج دختر جوانش سخن به میان آورد که نیازمند تهیه جهیزیه می باشد.
وی گفت: دخترم تا دوماه دیگر به خانه بخت خواهد رفت اما متأسفانه به دلیل تنگدستی و فقر و محرومیت نتوانستیم تکه ای جهیزیه برایش فراهم کنیم.
لذا از مردم عزیز و خیر می خواهم دخترم را همانند دختر خود بدانند و برای تهیه جهیزیه به ما کمک کنند.
ما آبرومندیم اما نیازمند. بخدا شرمنده دخترمان هستیم که نمی توانیم جهیزیه ای برای عروسی اش تهیه کنیم.
آشپزخانه نداریم
درحالی که از منزلشان بازدید می کردیم از او سوال کردیم: پس کو آشپزخانه تان؟ مگر آشپزخانه ندارید؟
در پاسخ ما گفت: نه ما فقط همین یک اتاق را داریم که همه اعضای خانواده در آن زندگی می کنیم و حتی از آشپزخانه که جزو ضروریات یک خانه است از آن محرومیم.
تمام پخت و پز بوسیله سه شعله ای قدیمی در گوشه ای از همین اتاق انجام می شود.
از شوهرش پرسیدیم که گفت: شوهرم حدود 60 سال سن دارد و حدود 12 سال در مرغداری مشغول بکار بود اما درحال حاضر مدتهاست که بیکار است.
پسری دارم که شاگرد بناست اما متأسفانه در هنگام بریدن کاشی دوتا از انگشتانش قطع می شود که این روزها اگر برای کار بیرون برود به سختی کار می کند
گاهی اوقات حتی پول خرید نان را هم نداریم ؛ شبا از گرسنگی نمی توانیم بخوابیم
این شهروند کردکویی در حالی که اشک از چشمانش سرازیر می شد، از بی پولی و گرسنگی های شبانه سخن میگفت.
وی ادامه داد: گاهی اوقات حتی پول خرید نان را هم نداریم ؛ شبا از گرسنگی نمی توانیم بخوابیم.
دختر کوچیکم که 10 سال دارد می گوید مامان ما چرا نمی توانیم برنج و گوشت بخوریم؟
خب من چه پاسخی به این طفل معصوم بدهم؟
از مسئولین محترم شهرمان می خواهیم تا قدری به فکر ما قشر مستضعف و محروم این شهرستان باشند و از نزدیک به ما سربزنند و حرفهای ما را بشنوند.
ما هم جزو شهروندان این شهر هستیم و تمنا می کنیم که ما را نیز از نعمات این مملکت بهره مند کنند.
در ادامه نیز از خیرین عزیز و بزرگواری که سخنان مرا می خوانند می خواهم تا از نزدیک از خانه و کاشانه ما بازدید کنند و به عینه شاهد وضعیت بد معیشت ما باشند تا شاید دلشان به حال ما و فرزندان ما بسوزد.
رادکانا از مسئولین و خیرینی که تابحال به این خانواده کمک کردند تقدیر کرده و پیگیر مطالبات این خانواده مستضعف و محروم خواهد بود و به دیدار مسئولین ادارات مربوطه خواهد رفت تا شاید بتواند در جهت رفع مشکلات این خانواده قدمی هرچند کوچک بردارد.
ما می دانیم مسئولین ما به فکر اقشار مختلف جامعه ما هستند و هیچگاه از کمک به آنان خصوصا قشر مستضع و محروم جامعه غافل نخواهند شد لذا منتظر اقدامات ارزشمند و قابل توجه شما سروران گرامی در سال اقتصاد مقاومتی ، اقدام و عمل هستیم.
از خیرین بزرگواری که هیچگاه نیازمندان را فراموش نمی کنند تقاضامندیم تا درصورت صلاحدید با مراجعه به این پایگاه خبری جهت رفع مشکلات این خانواده محترم و بزرگوار قدم های استواری بردارند تا دیگر شاهد چنین مواردی در این شهرستان نباشیم.
شایان ذکر است که تمامی تصاویر و مطلب مذکور با اجازه و به درخواست این خانواده منتشر شده است.
برای دیدن تصاویر در اندازه بزرگتر بر روی هر تصویر کلیک کنید.