چند شب پیش از طریق کنترل به دنبال تغییر کانال های تلویزیونی بودم که به برنامه ای رسیدم با اجرای فرزاد حسنی و به دلیل حواشی پیشین این مجری و ممنوع الکاری اش در مقطعی از فعالیت هایش خلف وعده کرده و دقایقی را به تماشای برنامه های تلویزیون اختصاص دادم. تغییر رویه رخ داده برایم از این رو عنوان شد که سالیان درازی است که به طور معمول خود را از تماشای برنامه های تلویزیونی- به جز برنامه های فوتبالی- منع کردم و به دلیل عدم وجود ماهیتی اثر بخش در برنامه های تولیدی تلویزیون، همراهی با آن ها را مترادف با اتلاف زمان محدود عمر دانسته و ترجیح می دهم تا این فرصت را به مواردی ارزشمند اختصاص دهم. از ماجرا دور نمانیم که برنامه فوق الذکر که عنوان «اکسیر» هم به خود گرفته است چنان بود که مرا مجذوب خود کرد، البته این جذب برنامه نه از حیث گیرایی و اثربخشی آن بلکه در روندی متضاد به دلیل ایجاد حالتی تعجب برانگیز از روند برنامه در من بود، به طوری که تصاویری را مشاهده کردم که نه تنها اوج دهن کجی به مخاطبی است که به تماشای آن درآمده بلکه نهایت توهین به همه مردمان سرزمین ما است!
به طور حتم اتفاقات رخ داده در برنامه «اکسیر» این روزها چنان بازتاب وسیعی یافته که در یادداشت پیش رو نمی خواهم دوباره آن ها را به صفحه درآورم و به طور حتم بسیاری از اهالی دربند شبکه های اجتماعی، تصاویر برنامه را دانلود کرده و به همدیگر نشان داده اند و در رسانه ها هم بازتاب منتقدانه ای یافته است. تنها برای آن هایی که شاید هنوز در جریان ماجرا نباشند، ذکر خلاصه ای از ماوقع را عنوان می کنم که ماجرا از این قرار است که یکی از حضار شرکت کننده در برنامه «اکسیر» در پی پاسخ به سوالات مجری برنامه در حالتی از ساده لوحی نمی توانست به درستی جوابگوی گزینه های مطرح شده در مسابقه باشد و جناب فرزاد خان حسنی تا می توانسته در حالتی ازعرض اندام دانشمندی! خود انواع توهین ها را با لحنی زننده نسبت به این مرد صورت داد و در نهایت که همه تصورات ممکن به سمت ارائه جایزه نقدی به شرکت کننده فوق بود و زمینه سازی های صورت یافته از سوی مجری همه را منتظر ایجاد اتفاق ویژه ای مبنی بر اهدای مبلغ ۵۰ میلیون تومان به جمشیدِ شرکت کننده در برنامه کرده بود، در کمال تعجب از صندوقچه «اکسیر» ی ها به شکلی توهین آمیز زرشک هایی بیرون آمد و فرزاد حسنی به فرد شرکت کننده گفت: « زرشک چی داره؟ مزه داره. تقدیم شما. یعنی واقعا فکر کردی که ما ۵۰ میلیون تومان پول بی زبان را در مقابل اطلاعات کم و غلط شما می دیم. زرشک دوست داری؟ آره؟ خیلی آب زرشک خوبه.» این مجری چند دانه زرشک باقیمانده هم در جیب میهمان گذاشته و میهمان بخت برگشته با بدترین وضعیت ممکن بدرقه شد و البته روند توهین ها از سوی برنامه چنان بود که ما منتظر بودیم تا چند دشنام هم پیشکش میهمان شود و پروژه را به نهایت رذالت برساند!
اما «اکسیر» چه برنامه ای است؟ برنامه «اکسیر» پنجشنبه ها ساعت ۲۳:۱۵ با اجرای فرزاد حسنی روی آنتن شبکه سوم سیما می رود و ماهیتی به هم ریخته دارد که از سویی می خواهد برنامه ای جذاب با حضور مجری شناخته شده ای چون فرزاد حسنی داشته باشد و از سویی برنامه ای با محوریت آموزشی و پزشکی باشد و از این رو مباحث بهداشت پزشکی در میانه برنامه با حضور متخصصان مربوطه صورت می یابد.
بی هویتی برنامه بدون ساختاری چون «اکسیر» چنان بوده که برخلاف نامش نه تنها حال مخاطبان را با تغییر وضعیت به شرایطی بهتر تبدیل نمی نماید بلکه اوج عصبانیت را برای بیننده در بر خواهد داشت؛ چنان که واکنش های این چند روزه حکایت از آن دارد. از این رو سوال اساسی این جا است که این گونه برنامه ها که به جای ایجاد حال مثبت در مردم باعث بار منفی در جامعه می شود، بر چه اساسی در روند تفکری مدیریت رسانه ملی قرار می گیرد؟!
و آیا هیچ ساز و کار مشخصی بر تولید و پخش برنامه های تلویزیونی با گستره بی شمار مخاطبان نمی باشد تا این گونه بی در و پیکر هر برنامه ای نتواند به بیان انواع توهین به مخاطب و ترویج روندی ضد اخلاقی گام برندارد؟! واقعا صدا و سیمای ما را چه شده است که برخلاف سخنان گوهرمند معمار انقلاب اسلامی به دور از رسالتی آموزشی فعالیت می کند و حال به بهانه جذب مخاطب هر گونه تصویر ناکوکی را به دریچه نگاه مخاطب می دوزد؟
چند روزی نیست که انتقادات قابل توجه مقام معظم رهبری مبنی بر فقدان برنامه های آموزشی مطلوب در تلویزیون شنیده شد و حال در اقدامی معکوس از سوی صدا و سیما این گونه وضعیت شرم آور از تنها رسانه ملی ما پخش می شود! و این چه توجیهی می تواند داشته باشد؟ آیا راه مقابله با برنامه های ضد اخلاقی و ناسالم شبکه های ماهواره ای برنامه ای چون «اکسیر» است؟! و یا این که با برنامه «دورهمی» می خواهیم هر هفته بار آموزشی و نگاهی مجذوب کننده برای مخاطب اصیل ایرانی بسازیم! اگر نگاه مان این چنین است، پس چه تفاوت ماهوی میان رسانه ملی با برنامه های بی قید و بند آن سویی وجود دارد؟! چندی نیست که در برنامه دیگر تلویزیونی به شکلی زننده موهای بازیگری جلوی نگاه تماشاگران به شکلی زننده زده شد و حال تمسخر به بخشی مهم چون جامعه کارگری از سوی مسئولان مورد رونمایی قرار گرفته است!
اما عذر بدتر از گناه در روز گذشته با سخنان تهیه کننده برنامه «اکسیر» مبنی بر نمایشی بودن آیتم «تحقیر»! روی داد و عده ای ساده فهم و زودباور به این مساله دامن زدند که همه چیز طبق هماهنگی از پیش تعیین شده میان جمشید خان و فرزاد خان، شرکت کننده و مجری برنامه رخ داده است و توهینی در کار نبوده است! تهیه کننده برنامه و حتی روابط عمومی سازمان صدا و سیما در وضعیتی ناگزیر برای توجیه اقدام غیر قابل توجیه خود دست به بیان مساله ای زدند که نه تنها صورت مساله را پاک نمی سازد بلکه آن را تشدید خواهد کرد، به طوری که حتی این پاسخ مسئولان را مبنی بر نمایشی بودن آیتم فوق با تسامح بپذیریم، این چه هماهنگی بی خردانه بود که در نهایت موجب تصویری توهین آمیز نزد بینندگان شده است و جدا از واقعی بودن یا نبودن این چه نوع نگاه تحقیرآمیزی است که از طریق رسانه ملی ما برای نشر در نگاه عموم مردم به تصویر درمی آید!
اگر نگاه صورت یافته در برنامه به شکلی طنازانه بوده است چرا پس همه تصورات مردم و واکنش های مختلف در این چند روزه چنین تصوری نداشته اند؟! از این رو چنین توضیح مضحکانه ای ادامه بازی با شعور مخاطب است و آگاهان می دانند که شکل و ماهیت برنامه «اکسیر» برخلاف برنامه «دورهمی» اصلا براساس نگره ای کمیک بنا نشده است تا چنین برداشتی برای مخاطب شکل یابد و بهتر است مدیران، برنامه ریزان و همه افراد مسئول در پروژه هایی اسفناک چون «اکسیر» مانند فرهنگ رایج در بیشتر نقاط جهان به جای فرار به جلو و متهم کردن مخاطبان به برداشت های فوری- مانند آن چه تهیه کننده برنامه «اکسیر» بیان کرده است- با پذیرش اشتباه از فعالیت خود کنار روند.