گروه های تکفیری به ویژه «داعش » امروز از شرایط و ویژگی هراس جهان به شدت سوء استفاده می کنند و به دنبال آن هستند که خروج و حرکت خود را در جهان اسلام به نوعی با بحث منجی گرایی و موعود شیعی (عج) تطبیق دهند. از این رو و به منظور بررسی ارتباط پشت پرده آنچه تکفیری ها انجام می دهند با تلاش برای تخریف باور اصیل مهدویت با حجت الاسلام سیدمهدی علیزاده موسوی، کارشناس ارشد اندیشه سیاسی جهان اسلام و مدیر پژوهشکده حج و زیارت به گفت و گو پرداخته ایم که بخش نخست آن به حضورتان تقدیم می شود:
موضوع منجی و آینده جهان در میان مردم جهان چه جایگاهی دارد و دیگر مردمان دنیا در این باره چگونه می اندیشند؟
فرجام پذیری یا منجی گرایی بحثی است که امروز در تمام فرهنگ ها و آیین ها به نوعی دیده می شود؛ واقعیت این است که بشر امروز هر چند در حوزه تکنولوژی و رشد، به اوج خود رسیده اما متاسفانه به علت عدم توجه به روح و ویژگی های روحی و معنوی با یک بن بست ایدئولوژیک روبرو شده است و یک نوع هراس و ترس از آینده را در وجود خود می بیند. به همین دلیل است که وقتی به آثار جدید سینمای غرب نگاه می کنید یک آینده سیاه، خشن و تاریک می بینید که در آن همه چیز تخریب شده، مردم با بیماری های عجیب و غریب روبرو هستند و نیروهای غیرزمینی و ... در آن به چشم می خورند و در مجموع این سینما یک آینده مبهم ترسیم می کند که برآیندی است از ذهن بشر امروز به ویژه بشر غربی که این ترس وجودش را فرا گرفته است.
«بابی سعید» در کتاب «هراس بنیادین» می گوید: «انسان غربی امروز احساس می کند خدایی را که در چند قرن گذشته بعد از رنسانس کُشت در حال برگشت است و می خواهد انتقام بگیرد.»
آیا این دیدگاه تنها منحصر به غرب است؟دیدگاه اسلام در این رابطه چیست و آیا با نگاه غربی وجه اشتراک دارد؟
در میان یهود نیز بحثی به نام «آرماگدون» وجود دارد که همان بحث منجی گرایی و آینده بشر است. یهودیان نیز دیدگاهی دارند که معتقد است زمانی فرا خواهد رسید که آن منجی یهود خواهد آمد و جهان را تغییر داده و دیدگاه یهود را حاکم خواهد کرد. غیر از این، در میان سایر ادیان نیز به نوعی موضوع منجی گرایی و آینده نگری وجود دارد و این یک بحث عام است به ویژه امروز که بشر به شدت دنیازده و تکنولوژی زده شده و به همین دلیل از درون وجودش به دنبال یک منجی و یک راه نجات و فرار در زندگی است.
در اسلام نیز اعتقاد به منجی و منجی گرایی وجود دارد چنانکه شیعه قائل به تولد حضرت مهدی (ع) است و اهل تسنن معتقدند که او هنوز متولد نشده و روزی متولد خواهد شد و جهان را پر از عدل و داد می کند.
آنچه که امروز در سطح منطقه مشاهده می شود این است که گروه های تکفیری از این اعتقادات مردم در راستای اهداف خود سوء استفاده کرده و تلاش می کنند که جنایات خود را به نوعی مرتبط با منجی نشان دهند. واقعیت چیست؟
گروه های تکفیری به ویژه «داعش» امروز از این شرایط و ویژگی هراس جهان به شدت سوء استفاده می کنند و به دنبال آن هستند که خروج و حرکت خود را در جهان اسلام به نوعی با بحث منجی گرایی و منجی تطبیق دهند. آنها حتی نشریه ای را با نام «دابق» منتشر می کنند و دلیل اینکه این نام برای این نشریه انتخاب می شود این است که «دابق» منطقه ای است در نزدیکی «رقه» و «رقه » محلی است که آن فتنه بزرگ و ملهمه ی کبری که در کتب «ملاحم الفتن» عنوان شده در آن اتفاق می افتد. در روایات چنین آمده است که در این محل لشکر اسلام در آخرالزمان با لشکر روم (مسیحی ها) روبرو خواهد شد و پیروزی بزرگ در آنجا نصیب مسلمانان می شود.
امروز داعش از این فرصت استفاده می کند تا به نوعی خود را زمینه ساز آن حرکت بزرگ آخرالزمانی نشان دهد و در این راستا از روایاتی استفاده می کند که در آنها مطرح شده است که زمان ظهور زمانی است که جهان پُر از ظلم و جور شده و شرایط به گونه ای است که نیاز به یک تحول اساسی در جهان وجود دارد.
بنابر این، به نظر می رسد که آنها به شدت بحث مهدویت و منجی گرایی را تسخیر کرده اند و مباحث آخرالزمان را بر وضعیت موجود تطبیق می دهند تا بتوانند فعالیت های خود را بر این اساس توجیه کنند. آنها در همین راستا به روایاتی از کتب صحاح ( کتاب های منبع شش گانه اهل سنت) استناد می کنند که بنابر آنها پیامبر (ص) فرمودند: در آخرالزمان دورانی می رسد که اسلام در حالی که با غربت آغاز شد در آینده نیز غریب خواهد بود و طوبی للغربا(خوشا بحال غربا).
این گروه ادعا می کنند یکی از وجوه معنایی غریب بودن (کم بودن تعداد افراد است) و معتقدند که چون ما (داعشی ها) غریب هستیم و تعدادمان کم است همان گروهی هستیم که پیامبر (ص) فرموده اند. اما آنها توجه به این نکته ندارند که پیامبر(ص) فرمودند میان این غربا و مسلمانان صدر اسلام شباهت هایی وجود دارد در حالی که ما امروز هیچ شباهتی میان داعشی ها و مسلمانان صدر اسلام نمی بینیم.
باید توجه داشت مباحث آینده بشر و منجی گرایی از جمله موضوعاتی است که به ویژه برای نسل جوان بسیار جذاب به نظر می رسد و آن را دنبال می کنند و وقتی این مطالب به شکل جذاب برای آنها مطرح می شود (به ویژه در نشریه دابق) که بسیاری از مقالات حول همین حوادث و مباحث مهدویت نگاشته شده بی شک برای آنها جذابیت بیشتری خواهد داشت.