هر چند اتفاقات روز پنجشنبه در بالای جدول توانست استقلال را به صدر برساند اما هنوز همه چیز تمام شده نیست و با توجه به برنامه سخت استقلال در دو هفته پایانی و تقابل آبی ها با امیر قلعه نویی و علی دایی شاید ادعای قهرمانی استقلال در این فصل بسیار سخت به نظر برسد.
شکست سنگین در دربی تهران و 4 تایی شدن مقابل پرسپولیس زخمی است که به زودی درمان نخواهد شد و اگر استقلال نتواند جام قهرمانی در لیگ برتر را بالای سر ببرد ایجاد تغییرات در کادر فنی این تیم دور از انتظار نیست.
شاید دور از نظر نباشد اگر گفته شود که تنها جام قهرمانی در لیگ برتر است که توانایی تثبیت حضور پرویز مظلومی را در نیمکت استقلال دارد و هر نتیجه ای غیر از آن با توجه به زخم دربی او را از این تیم جدا خواهد کرد.
در چنین شرایطی به نظر می رسد 4 گزینه اصلی پیش روی مدیران استقلال قرار دارد تا پس از فینال جام حذفی در سریع ترین اقدام ممکن سرمربی جدید را منصوب کنند.
* علیرضا منصوریان
علی منصور فصل پیش تا ورودی باشگاه استقلال پیش رفت اما دست تقدیر و شرایط خاص مانع از رسیدن او به نیمکت استقلال شد اما کمتر کسی است که از تمایل او برای بازگشت به جمع آبی ها بی خبر باشد. او که با عبور از سد پرسپولیس بزرگترین خوش خدمتی را برای هواداران استقلال انجام داد حالا محبوب تر هم شده است و می تواند پتانسیل بالایی در بین سکوهای آبی داشته باشد.
منصوریان که قراردادش با نفت در پایان فصل تمام می شود برای این انتقال کمترین مشکلی ندارد و شاید در بحث حضورش روی نیمکت استقلال مباحث مالی کمترین جایی نداشته باشد. در این بین تنها مدیران استقلال باقی خواهند ماند و اینکه سیاست بهرام افشارزاده چگونه خواهد بود.
* فرهاد مجیدی
وقتی اینستاگرام رسمی باشگاه استقلال بارها تبلیغ فرهاد مجیدی را کرده باشد و از حضور او در کلاس های مربی گری خبر می دهد می توان حدس زد او گزینه بزرگی برای مدیران این تیم است و اصلا بعید نیست بهرام افشارزاده مجیدی را تنها به علت پتانسیل بالای هواداری اش به نیمکت استقلال بیاورد. بدون شک فرهاد مجیدی هم بدش نمی آید که یک شبه راه صد ساله برود و به سریع ترین شکل ممکن سرمربی تیمی شود که بارها آنرا در مقاطع حساس تنها گذاشته است.
اما در این میان یک عامل می تواند مجیدی را از رسیدن به نیمکت استقلال به عنوان نفر اول منع کند؛ اگر هر دو طرف (مدیران استقلال و فرهاد مجیدی) عقلانیت فوتبال را پیشه کنند مجیدی حداقل برای رسیدن به نیمکت استقلال باید در اوایل کار به نفر دوم بودن اکتفا کند.
مجیدی بی تجربه احتمال نتیجه نگرفتنش زیاد است؛ اتفاقی که اگر رخ دهد همان تماشاگرهایی که او را اسطوره خودشان می دانند بر علیه اش شعار خواهند داد و این یعنی پایانی حداقل چند ساله برای حضور شماره 7 در استقلال.
* دراگان اسکوچیچ
فصل گذشته زمانی که نیمکت استقلال در اختیار امیر قلعه نویی بود بارها نام او به عنوان جانشین ژنرال شنیده شد اما او در فولاد تضعیف شده ماند تا دو نیم فصل متفاوت داشته باشد و حالا نام اسکووچیچ را هم می توان در گزینه هایی گذاشت که می تواند به نیمکت استقلال برسد.
شاهکار برانکو در پرسپولیس باعث شده حالا هواداران استقلال هم بدشان نیاید نیمکت تیم شان به یک کروات برسد تا آنها هم پس از سالها حضور ایران در راس حالا شاهد سرمربی گری یک کروات کار آزموده و امتحان پس داده باشند. اما پوئن منفی که دراگان در مقایسه با برانکو دارد این است که او دنبال فوتبال نتیجه گراست و چندان به بازی زیبا اهمیت نمی دهد.
به هر صورت حضور او در ایران و آشنا بودنش با فضای لیگ برتر می تواند نامش را در بین گزینه های افشارزاده قرار دهد، البته نکته اینجاست که در این بحران مالی آیا سرپرست استقلال توانایی تفاهم مالی با این کروات را دارد یا خیر.
* زلاتکو کرانچار
نام او را همراه با چهره هایی چون مصطفی دنیزلی و برانکو می توان در زمره خارجی هایی قرار داد که در ایران فوتبال زیبا ارائه کرده اند و هوادار از دیدن بازی تیم هایشان لذت می برد.
هر چند تا کنون پالسی درباره جذب او دیده نشده است اما عنصر تجربه حضور در ایران و انجام فوتبال زیبا می تواند مدیران استقلال را به سمت مذاکره با کرانچار بکشاند. علاوه بر مباحث مالی که درباره دراگان هم حاکم است او مشکلی بزرگ در ورزش ایران دارد که مانع از رسیدنش به نیمکت تیم ملی امید شد.
مصرف الکل توسط او بهانه ای بود که باعث حذفش از هدایت امیدها شد، موضوعی که البته شاید با توجه به قدرت افشارزاده در وزارت ورزش در صورت انجام توافقات اولیه قابل حل باشد.