اعلام برداشت دو میلیارد دلاری از حساب بانک مرکزی ایران در سیتی بانک آمریکا که با حکم دیوان عالی آمریکا انجام شد، واکنشها و پیامدها و پیامهای وسیعی در بر دارد. اگر مفاهیم و محتوای عمومی برجام را که آمریکا را موظف به پرهیز از هر اقدام در جلوگیری از دسترسی ایران به نتایج برجام میکند، نادیده بگیریم و آن را نقض برجام ندانیم، مصونیت حقوق دولتها، اصل حقوقی بینالمللی است که اقدام آمریکا را «دزدی و راهزنی قلدرمآبانه» نشان میدهد. چون امروز قانون جنگل و هژمونی قدرتها بر مؤسسات و فضای بینالمللی حاکم است، آمریکا بهراحتی این حقوق را نادیده میگیرد و پروژههای دیگری برای دستبرد به اموال بلوکهشده ایرانی در آمریکا و حتی ممانعت از دسترسی ایران به اموال موجود در بانکهای جهانی و جلوگیری تعامل تجاری شرکتها و دولتها با ایران و یا جابهجایی اموال ایرانی در دستورکار خود دارد.
این مسئله و دستبرد اخیر آمریکا به دو میلیارد دلار ایران در سیتی بانک موضوع جدیدی نیست و سادهترین عضو در جامعه ایرانی و حتی جهانی و بهویژه کسانی که خود را حقوقدان و یا دیپلماتهای حرفهای معرفی میکنند، پنهان نبوده و نیست. بدیهی است که دزدی آمریکا، اقدامی غیرقانونی و غیراخلاقی و در تضاد با برجام و تأکید هزار باره بر لزوم بیاعتمادی بر آمریکاست که با وارونه کردن حقایق و دروغسازی و اتهام به ایران، اعمال و سیاستهای خود را بزک حقوقی میکند. بدیهی است که دستگاه قضایی آمریکا، برای دلجویی و همراهی با باندهای کنگره آمریکا، صهیونیسم بینالملل و شرکای مرتجع عرب منطقه و بهویژه آلسعود فاسد، حکم سیاسی صادر کرده است. بدیهی است که حکم دیوان عالی آمریکا نقض حقوق و مصونیت دولتها و حاکمیتهاست و گامی در زنجیره سیاستهای عداوت و دشمنی با ملت ایران است که هر آنچه در دوران گذشته از ثروت ملی ایران چپاول میکردند، امروز با عناوین جعلی عقدهگشایی کنند و خود را محقّ به دزدی بدانند.
با این توصیف و شرح، وقتی مقامات حکومت روحانی، به جای تمرکز بر اصل مسئله و دزدی آمریکا و رویکرد محرومسازی ایران از اموال خود، وارد بازی سیاسی و حزبی میشوند و آدرس غلط میدهند و مانند همه ناکارآمدیها و یا بیبرنامگیها، دولت قبلی را مقصر جلوه میدهند، طنزی مضحک و خطرناک را به نمایش میگذارند.
وارد شدن به اینگونه بازیها، مسئولیت دولت روحانی را چه در سیر مذاکرات برجام و چه اکنون، نخواهد کاست و اگر بر این رفتار حزبی و سیاسی اصرار کنند، یک بار دیگر اثبات میکنند که منافع ملی، اموال ملی، حقوق ملی برای آنها فاقد اولویت است و حاضرند با این بازیها، اصل مسئله را در سایه قرار دهند تا توجه افکار عمومی نسبت به وظایف دولت و دشمنی کینهتوزانه آمریکا منحرف شود.
آقای روحانی و تیم مذاکرهکننده وقتی مشغول نبرد مذاکراتی بودند، باید به موضوعات زیادی توجه میکردند و سناریوی مذاکره و کلیه جزئیات مطلوب را معطوف به حقوق ملی و تمام جزئیات آن میکردند تا تضمین روشنی را در توافق هستهای به دست آورند.
اگر شما به جزئیات منافع و حقوق ملی و از جمله اموال بلوکه شده و یا مسئله امکان جابهجایی اموال ایران و یا مکانیزمهای تجارت با کشورها که زیر سلطه آمریکاست آگاه بودید و در جزئیات مذاکره و توافق، اهمال کردید، باید برای این رفتار صفت و توصیفی واقعی را ثبت کنیم که شما دنبال چه بودید که این مسائل اصلی را نادیده گرفتید؟
اگر روحانی و تیم مذاکرهکننده از این موضوعات غافل بودند و نمیدانستند که باید بر کدام جزئیات در توافق هستهای پافشاری کنند و آن را بهعنوان حداقلهای مطلوب در توافق در نظر بگیرند، یک فاجعه را سبب شدهاند و از روی نادانی به منافع ملی خیانت کردهاند و آن را در کنار امتیازات هستهای که به دشمن داده و اعتماد کردهاند، به تاراج دزدان قرار دادهاند. اگر چنین باشد، چرا به هشدارهای دلسوزان و پیشنهادها فراوان برای بهره گرفتن از مشاوران حقوقی و مالی و فنی و اجرایی توجهی نکردید؟
امروز جناب روحانی کمیتهای را برای بررسی و پیگیری این مسئله در نظر گرفته و برای آن مسئولی تعیین کردهاند. حتی اگر ادعای حزبی و سیاسی خود را ثابت کنید، بلافاصله باید پاسخ دهید که چرا این مسئله را در مذاکرات هستهای و توافق برجام در نظر نگرفتید؟
به هر حال، مأموریت و وظیفه روحانی و تیم مذاکرهکننده هستهای، پاسخ به سؤالها و منافع ملی است و نباید از مسئولیت خود فرار کرده و وارد بازیهای خطرناک سیاسی شود، چرا که آن هم گامی جدید از پایمال کردن حقوق ملی و کشاندن افکار عمومی به جدالهای نفسانی و شیطانی و بازی جدید با منافع ملی است. مسئله این است که آمریکا، دشمن است و نباید بدان اعتماد کرد و شما باید نگاه خود را به آمریکا تغییر دهید و به جای دشمن دانستن منتقدان، آمریکا را دشمن فرض کنید و از آنچه در نقد رفتار و سیاست شما مطرح میشود، استفاده کنید تا در نگاه مردم به پادشاه قاجار تبدیل نشوید!!