بد نیست به این مطلب اشاره کنیم که از قول رئیسسازمان هدفمندسازی یارانهها، نقل شده است از ابتدای اجرای قانون هدفمند کردن یارانهها در اواخر سال 1389، تا پایان بهمن سال 94، افزون بر 220 هزار میلیارد تومان یارانه پرداخت شده است که این رقم نزدیک به بودجه عمرانی 5 سال کشور است. البته منابع تأمین این پرداختها 160 هزار میلیارد تومان از محل اصلاح قیمتها بوده و 53 هزار میلیارد تومان از بودجههای عمومی کشور و 57 هزار میلیارد ریال توسط دولت پیشین از بانک مرکزی گرفته شده است. اما نتیجه پرداخت یارانهها چه بوده است؟ آیا رفاه را به جامعه ارزانی داشته است یا قدرت خرید مردم راکاهش داده و زندگی را بر آنان سخت کرده است.
در مورد کاهش تعداد یارانهبگیران دولت خود باید پیشقدم میشد. تا 24 میلیون نفر را از شمول دریافت یارانه حذف کند. زیرا حدود 13 هزار میلیارد تومان بر درآمدهای دولت اضافه میکرد که میتواند به مصارف دیگری نظیر پرداخت بخشی از بدهیهای دولت به بانکها و تأمین سلامت بهداشت به کار رود. اما متأسفانه دولت فاقد ابزارهای لازم برای شناسایی آحادی است که مشمول هستند لذا امکان اجرای این مصوبه مجلس در بودجه 95 بسیار با معضل روبهرو میشود زیرا هنوز جامعه از مضرات دریافت یارانه آگاه نشده اند تا با دولت همسو باشند و از این امر استقبال کنند این امر موج نارضایتیها فراهم می کند که ممکن است اعتماد عمومی نسبت به دولت و حاکمیت را تضعیف کند.
اما علیالوصول چنانچه این مصوبه از تصویب شورای نگهبان بگذرد دولت در مقابل امر انجام شدهای قرار میگیرد که لازمالاجرا است اما تبعات آن کاملاً قابل پیشبینی است.