حزبالله لبنان ضمن انتقاد شدید از عربستان سعودی، تأکید کرده که این کشور در امور داخلی کشورهای دیگر، از جمله لبنان دخالت و برای رسیدن به تفاهم با دشمن صهیونیستی اقدام کرده است.
«محمد رعد»، از فراکسیون «وفا به مقاومت» بر این باور است که عربستان سعودی، اولین کشوری است که باید بهسبب دخالت در امور داخلی کشورهای دیگر محکوم شود.
نماینده پارلمان لبنان میگوید: قضیه عربستان به اینجا ختم نمیشود، بلکه فراتر از آن سعودیها در تلاش برای دستیابی به تفاهم با رژیم صهیونیستی هستند و در این راه گام برمیدارند.
رعد میگوید: در ادامه کینهتوزی و دشمنی آل سعود، آنها با رشوه و اِعمال فشار، سازمانی به نام «سازمان همکاری اسلامی» را واداشتند، جمهوری اسلامی ایران را به دخالت در امور داخلی کشورهای عربی متهم و این اقدام تهران را محکوم کند. در حالیکه اگر معیار محکومیت کشورها، دخالت آنها در امور کشورهای عربی است، پس عربستان سعودی در سوریه و یمن و مصر و همچنین لبنان چه میکند؟
این عضو پارلمانی حزبالله میگوید: ما با کسانی مواجه هستیم که تکفیریها در دامان آنها رشد کردهاند و با فشردن دست مسئولان رژیم صهیونیستی، از میزان کینهتوزی و عمق دشمنی با مقاومت پرده داشتهاند.
از سوی دیگر، «حسن فضل الله»، نماینده پارلمان لبنان نیز بیانیههای صادر شده در سازمان کنفرانس اسلامی و اتهامات وارده در آن را بیارزش و فاقد تاثیرگذاری دانست.
همچنین «سید ابراهیم امین السید»، رئیس شورای سیاسی حزب الله تاکید میکند که عربستان سعودی در این مرحله، خواهان محقق کردن اهدافی است که رژیم صهیونیستی در سطح سیاسی و رسانهای موفق به محقق کردن آن نشد و جدیدترین رسوایی از این دست ارائه پیش نویس درج نام حزبالله در فهرست گروههای تروریستی در شورای امنیت سازمان ملل است.
«محمد یاغی»، مسئول منطقه بقاع در حزب الله گفت: اگر این اتهام عربستان سعودی به حزبالله وارد شده، مایه مباهات و افتخار مقاومت است و آن را همچون نشان افتخاری به گردن میآویزد.
مقابله با پرچمدار مبارزه با رژیم صهیونیستی
در همین ارتباط «سامی کلیب» تحلیلگر لبنانی، در مطلبی که روزنامه لبنانی «السفیر»، یکشنبه 17 آوریل آن را منتشر کرد، به ارزیابی اتهامات شیوخ عرب و متحدانشان به ایران مبنی بر دخالت در امور اعراب میپردازد و مینویسد: یکی از دلایل این اتهام زنیها این است که پس از اقدام مستقیم یا غیر مستقیم این کشورها در از پیش رو برداشتن رهبران بارز سنی ضد صهیونیست و مخالف رژیم صهیونیستی مانند الشیخ أحمد یاسین و یاسر عرفات، اکنون خود را در برابر احتکار رهبری مبارزه با رژیم صهیونیستی توسط جمهوری اسلامی ایران میبینند.
بیم از رویگردانی غرب
طبق این گزارش، مشکل دیگر این کشورهای عربی، سست و متزلزل شدن هم پیمانیهای سنتی آنها با غرب است. در این خصوص مدتی است که شاهد مناقشههای کنگره آمریکا و اتحادیه اروپا و رسانههای غربی هستیم که شیوخ عرب حاشیه خلیج فارس و در رأس آنها عربستان را به خاطر حمایت از تروریسم محکوم میکنند.
بهره برداریهای صهیونیستی و پروژه ایران هراسی
رژیم صهیونیستی با درک شرایط جدید، که به زیان شیوخ عرب پیش میرود، درصدد بهرهبرداری از آن در راستای اهداف خویش است، به همین منظور «پروژه ایران هراسی» را در منطقه با قدرت ادامه میدهد و تلاش میکند، اعراب را قانع کند، تنها راه مقابله با این خطر تشکیل جبههای مشترک با عضویت ترکیه و فرانسه است و واشنگتن را جهت پیوستن به آن تحت فشار گذاشت.
هم اکنون که بخشی از این طرح محقق شده و با توجه به شرایط اسفبار حاکم بر جهان عرب و مشغول بودن این کشورها به مشکلات داخلی خود، نه تنها آرمان فلسطین، در رأس پروندههای این جهان و رژیم صهیونیستی نیست، بلکه بسیاری از آنها باب دوستی با صهیونیستها را گشودهاند.
سوالی که در اینجا مطرح میشود، این است که در این شرایط آیا حزب الله و گروهها و جنبشهای مقاومت فلسطینی میتوانند به تنهایی با رژیم صهیونیستی مبارزه کنند؟ اگر این مبارزه به مبارزهای فرسایشی مبدل شود، امکانات و توان لازم را در اختیار دارند؟ اگر بین حزب الله و رژیم صهیونیستی جنگ رخ دهد، کشورهای عربی جانب کدام طرف را خواهند گرفت؟ به ویژه آنکه باید توجه داشت، گروههای تروریستی تکفیری مورد حمایت شیوخ عرب مبارزه با رژیم صهیونیستی را نه اولویت میدانند و نه تمایلی به این امر دارند.
السفیر افزود: در این شرایط «جمهوری اسلامی ایران» تنها کشور منطقه است که قدرت این رویارویی بزرگ را دارد و به تبع آن حزب الله که توان رقم زدن غافلگیریهای بزرگ و راهبردی را دارد.
چه آیندهای برای ایران – رژیم صهیونیستی متصور است؟
السفیر افزود: درست است که ایران همچنان رژیم صهیونیستی را غده سرطانی میداند که باید آن را ریشه کن نمود، اما باید توجه داشت، پس از توافق هستهای [برجام] شاهد تغییراتی در سیاست خارجی تهران بودیم که اهم آن گشودن باب روابط دیپلماتیک با غرب است.
این روزنامه لبنانی اینطور ادامه داد که به موجب این تغییرات، انتظار میرود، شاهد تعدیلاتی در راهبردهای جمهوری اسلامی منوط به حفظ اصول و مبانی انقلاب باشیم، به عنوان مثال تهران، دمشق و حزب الله آتشبس با رژیم صهیونیستی را همانند سالهای گذشته بپذیرند. بالطبع این پذیرش به معنای توافق صلح با اسرائیل نیست، اما به تهران اجازه میدهد، به شریک مهمی در عرصه بین المللی تبدیل شود و فشارهای عربی، صهیونیستی و منطقهای را دور بزند.
بنا بر این گزارش، برای جلوگیری از تحقق این امر [یعنی پرچمداری ایران در مبارزه با اسرائیل] باید تدابیری اتخاذ شود؛ صدور بیانیهها و تصویب قطعنامههای پی در پی و مکرر در نشستها و اجلاسهای عربی و اسلامی و منطقهای علیه جمهوری اسلامی به اتهام دخالت در امور داخلی اعراب و درج حزب الله در فهرست تروریسم، همه در این راستا قابل ارزیابی است.