همزمان با روز هنر انقلاب اسلامی، برنامههای هفته هنر انقلاب اسلامی، با مراسم دیدار با خانواده چهار شهید مقاومت و دفاع مقدس و خانواده زندهیاد ابوالفضل عالی از هنرمندان فقید انقلاب اسلامی آغاز شد. در این دیدارها که در اولین روز هفته هنر انقلاب اسلامی برگزار شد، سیدمهدی خاموشی رئیس سازمان تبلیغات اسلامی، محسن مومنیشریف رئیس حوزه هنری، محمد حمزهزاده قائم مقام رئیس و معاون سینمایی حوزه هنری، فاضل نظری معاون هنری حوزه هنری، عبدالحمید قرهداغی مشاور اجرایی معاون هنری حوزه هنری و دبیر اجرایی هفته هنر انقلاب اسلامی، هادی مولویدوست مدیرکل روابط عمومی و امور بینالملل حوزه هنری، علیرضا قزوه مدیر دفتر آفرینشهای ادبی حوزه هنری، خسرو زینالپور معاون آموزش و پژوهش حوزه هنری، مریم ملک قائم مقام معاونت پژوهش و آموزش حوزه هنری، سیدصادق رضایی رئیس حوزه هنری استان تهران و رضا معینیبخش معاون اداری مالی و پشتیبانی با حضور در منزل خانواده شهدا و اهدای تندیس به مقام آن ها ادای احترام کردند.
همسر شهیدقربانی: اکنون مسئولیت زینبوار دارم
در دیدار مدیران حوزه هنری با خانواده همسر روح الله قربانی، شهید مدافع حرم، فروتن، پدر همسر شهید درباره خصوصیات شهید گفت: ایشان بعد از قبولی در دانشگاه هنر سمنان، همچنان همکاریشان را با حوزه هنری حفظ کرده بود و در زمینه خطاطی فعالیت داشت. بسیار اهل ذوق و هنر بود و دغدغه فرهنگی داشت. بعد از گذشت مدتی ایشان دانشگاه هنر را رها کرد و وارد دانشگاه افسری شد. خیلی از دوستانش از روحالله میخواستند تا بعد از ورودش به سپاه، وارد امور اداری و نظری سپاه شود اما ایشان زیر بار نرفت و راهی سوریه شد.
همسر شهید قربانی نیز گفت: هرچند که روح الله، هنر را بهشدت دوست داشت اما همیشه میگفت که مسئولیتم جای دیگری است. پیشنهادهای بسیاری از سوی حوزه و مراکز فرهنگی داشت اما شهید معتقد بود که باید هنرش را جای دیگری نشان دهد. هرچند جای خالی ایشان را خیلی احساس میکنم اما اکنون مسئولیت زینبوار دارم و افتخار همسری این شهید را تا پایان عمر بر دوش خواهم داشت.
مریم ملک قائم مقام معاونت پژوهش و آموزش حوزه هنری در ادامه صحبت همسر شهید گفت: شهادت هنر مردان خداست. این هدیه ای است که خداوند بهتان بخشیده است. ایشان آنقدر با ذوق و هدف زندگی کرد و خدا هم این توفیق را بهشان داد.
همچنین خسرو زینالپور معاون آموزش و پژوهش حوزه هنری گفت: روحالله یکی از شاگردان مستعد و باهوش حوزه بود. ایشان استعداد عجیبی در یادگیری درسشان مشاهده می شد. همواره روحیه شاگرد اولی داشت و در تمام دوره هایی که برگزار میکردیم ایشان و شهید باغبانی برجسته و ممتاز بودند.
همسر شهید در ادامه گفت: ایشان در زندگی هدف داشت. همیشه میخواست تا بر زبان عربی و انگلیسی تسلط کامل داشته باشد. از آنجا که هنر سینما خیلی برایش مهم بود فیلم را به زبان اصلی نگاه میکرد تا چیزی از قلم نیفتد. برای سکانس به سکانس فیلم نقد و تحلیل داشت و معتقد بود سینما ابزار خوبی است برای تبیین اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی.
در پایان دیدار، محسن مومنیشریف لوح و تندیس و تابلوی نفیسی از پرتره رهبر معظم انقلاب را به خانواده این شهید تقدیم کرد.
خاموشی: اگر انقلاب تاکنون سرپا مانده به دلیل لبیک صادقانه شهداست
در دیدار مدیران حوزه هنری با خانواده شهید احمد زارعی نیز، علاوه بر مسئولان حوزه، حجتالاسلام خاموشی رئیس سازمان تبلیغات اسلامی هم حضور داشت. وی سخنانش را با آیهای از قرآن مجید شروع کرد که در تفسیرش این طور گفت: خداوند از شهید جانش را میخرد، در این بین معاملهگر خداست و فروشنده بنده خدا. آنچه میخرد همان چیزی است که خودش به انسان بخشیده و در ازای این خرید هم بهشت را وعده میکند. اگر انقلاب تاکنون سرپا مانده به دلیل لبیک صادقانه شهداست.
وی در ادامه گفت: الان که شهدای مدافع حرم را میبینم، بسیار به آن ها غبطه میخورم، چراکه اگر شهدای هشت سال دفاع مقدس برای خاکشان میجنگیدند، این شهدا و رزمندگان هدفی جز اهل بیت مدنظرشان نیست.
در این دیدار همچنین محسن مومنیشریف اظهار داشت: شهید زارعی در تعالی و رشد فرهنگ و هنر انقلابی نقش بسیار مهم و قابل توجهی داشت. ایشان به مکتب ادبی- هنری مقاومت اعتقاد راسخ داشت؛ به همین دلیل در حوزه مسائل نظری هنر انقلاب و نشر و حمایت و هدایت هنرمندان انقلابی بسیار زحمت کشید. بسیاری از شعرای انقلابی امروز، کسانی هستند که سالهای قبل با ایشان در ارتباط بودند و به واسطه راهنماییهای ایشان توانستند کار و علاقه شان را دنبال کنند. ایشان چندین سال در حوزه هنری مشهد فعال بود. در یک جمله میتوان گفت از آن دسته از هنرمندانی بود که در صحنه نبرد و هم در صحنه هنر و فرهنگ، رزمنده قابلی بود.
در ادامه صحبتهای مومنیشریف، علیرضا قزوه شاعر انقلابی گفت: روزی نیست که یاد این شهید بزرگوار نباشم. زمانی که در سپاه مشغول بودند، اولین شعرهایم توسط ایشان به چاپ رسید. در واقع در آن زمان ایشان از من دستگیری کردند. بسیاری از نهادهای فرهنگی سپاه مثل اصحاب انقلاب و نهاد انقلاب و امید انقلاب با تلاش ایشان کارش را شروع کرد. شهید احمد زارعی بسیار فروتن، بیتکلف و تاثیرگذار بود که جایش در بین ما خالی است.
همسر شهید زارعی: همسرم همواره متأثر از امیرالمومنین قدم بر میداشت
همسر شهید زارعی از اظهار لطف حاضران تشکر کرد و گفت: همسرم بسیار ساده میزیست و همواره متأثر از امیرالمومنین قدم برمیداشت. ایشان شاگردان بسیاری داشت که هرکدامشان الان برای خودشان سفیر و کارگردان ایران در کشورهای مختلف هستند. برای تربیت افراد بسیار تلاش میکرد. شاید باورتان نشود اما در زمان جنگ که مستاجری کار بسیار سختی بود ایشان رزمندههایی را که به واسطه حضور در خط مقدم از درس عقب مانده بودند، چند هفته در خانه گرد هم میآورد و آموزش میداد. جای ایشان همیشه خالی است و الان که فکر میکنم، میبینم شهید، بسیار از زمان خودش جلوتر بود و دلیلش این بود که عبد سالم بود و دلیل دومش هم این بود که فعالیت و تلاش مستمر داشت.
در پایان دیدار، حجت الاسلام خاموشی تندیس و لوح یادبود و تابلویی از آخرین پرتره رهبر معظم انقلاب را به همسر ایشان تقدیم کرد.
مومنیشریف: شهدای حرم، خواب دشمن را برآشفتند
در دیدار مسئولان حوزه هنری با خانواده شهید باغبانی، محسن مومنیشریف با ذکر خاطرهای جلسه را آغاز کرد و گفت: برادر شهید باغبانی یک بار به شخص من گفت ما بسیار از حوزه بدمان میآمد؛ چراکه ایشان برای حوزه بسیار وقت میگذاشتند و ما کمتر میتوانستیم ایشان را ببینیم. یک بار به دروغ به ایشان گفتیم که کلاسهای حوزه برگزار نمیشود تا ایشان روز تعطیل در کنار ما و در بین خانواده بماند! وقتی ماجرا را فهمیدند بسیار ناراحت شدند و گفتند شما باعث شدید تا از یک جلسه محروم بمانم.
مومنیشریف در ادامه گفت: شهدایی چون آوینی و باغبانی، روحشان ناظر و گواه زندگی ماست. با عنایت خدا و تلاش آقای زینالپور با مجموعهای از نیروهای جوان و متدین اسلامی آشنا شدیم که یکی از آن ها شهید باغبانی بود. هرچند اکنون از زیارت ایشان محروم ماندیم اما قطعا این بزرگواران با شهادتشان به زندگیمان جهت میدهند.
مریم ملک در ادامه گفت: افتخار حوزه هنری دو شهید بزرگوار باغبانی و قربانی است. از خداوند میخواهیم تا عنایتی کند و راهمان را در ادامه ایشان قرار دهد و به واسطه این عزیزان شفاعتمان کند.
همسر شهید باغبانی هم در ادامه گفت: ایشان به مقوله آموزش بسیار حساس بودند. تا زمانی که تحصیل میکردند همواره دانشگاه برایشان مهم بود و بعد محل کار. پس از فارغالتحصیلی هم زندگیشان در محل کار و ماموریت و حوزه خلاصه میشد. و این گونه بود که ما خیلی ایشان را نمیدیدم. به رضای خداوند راضی هستم و امیدوارم بتوانم از تنها یادگار این شهید، رضوانه باغبانی به خوبی محافظت کنم.
مومنی شریف همچنین گفت: خداوند سرپرست خانواده شهداست. این بزرگان برای حفظ اسلام، دین خدا جنگیدند و کارشان بی اجر نمیماند. وی در ادامه گفت: یکی از چهرههای برجسته آمریکایی در حوزه مسائل نظری، از جنگی سی ساله در اسلام گفته است. جنگ داخلی که باعث میشود اسلام و مسلمان از بین برود. وقتی این را شنیدم فکر کردم حرفی زده شده اما وقتی جان کری و کیسینجر در صحبتهایشان به این موضوع اشاره کردند فهمیدم آن ها روی این موضوع حساب باز کردهاند. آن ها اعتقاد داشتند که با جنگهای داخلی سوریه و عراق و افغانستان بتوانند کم کم به خاک ایران و روسیه حمله کنند و اسلام را از خاورمیانه پاک کنند. خدا را شکر که با تلاش جوانهای از جان گذشته جبهه مقاومتی تشکیل شده تا از حرم اهل بیت(ع) و مرزهای جهان اسلام دفاع کنند.
در انتهای جلسه، آقای حمزه زاده تندیس و لوح یادبود و تابلویی از پرتره مقام معظم رهبری را تقدیم همسر و فرزند شهید کرد.
خاطرهای از حبیب احمدزاده درباره شهید سیاح طاهری
در دیدار مسئولان حوزه با خانواده شهید طاهری همسر و دو پسر این شهید حضور داشتند. در این دیدار محسن مومنیشریف گفت: شهید طاهری مدیر باوقار و ویژهای بود. در مدتی که بسیاری از دوستان ما شهید شدند، وقتی به صورت دو عزیز نگاه کردم میدانستم که آخرین دیدارمان است و شهید میشوند. یکی شهید همدانی و دیگری شهید سیاح طاهری. راستش وقتی هم خبر شهادتشان را شنیدم خیلی شوکه نشدم و انتظارش را داشتم و اولین جملهای که از زبانم خارج شد این بود که خوش به حالشان. شهید سیاح طاهری مدیر دلسوزی بود و خدمات بسیاری برای ترویج هنر انقلاب و اسلام کرد. همیشه آرام بود و به دور از بوق و کرنا کارش را میکرد. مثل خیلی از افراد که کار کوچکی میکنند و سر و صدا راه میاندازند، نبود. ایشان به همراه آقای حبیب احمدزاده دست به کارهای ابتکاری میزدند. مثلا برای زندانیان کتاب میبردند و به مناطق محروم سر میزدند و برایشان فیلم دفاع مقدس نشان میدادند.
در ادامه این دیدار، همسر شهید سیاح طاهری گفت: ایشان جایشان در بین ما خالی است. در آخرین باری که ایشان به ماموریت رفتند، قرار بود پنج شنبه حرکت کنند. چون در خانه ما رسم این است که جمعهها دور هم باشیم و جلسه قرآن خانوادگی داشته باشیم و از طرفی هم آن جمعه تولد فرزندم امیرحسین و سالگرد ازدواج علی اکبر بود، از ایشان خواستم که سفرشان را به یک شنبه موکول کنند و در کنارمان بمانند. ایشان هم پذیرفت. در آن جمعه بعد از جلسه قرآن، طبق معمول همیشه بعد از قرائت قرآن هرکسی دعایی کرد. آخرین نفر همسرم بود. ایشان بلند دعا کردند که خدایا آخر و عاقبت ما را به خیر... نگاهی به صورت من انداخت. انتظار داشتم بگوید ختم به خیر کن اما ایشان ادامه داد که خدایا عاقبت ما را ختم به شهادت کن! همه گفتند آمین. بسیار دلم گرفت. در دلم می گفتم چقدر همه راحت این جمله را میگویند! مادرزن پسرم در این بین به خانهمان آمد. انتظارش را نداشتیم. گفتند آمدند تا حاج آقا را ببینند. در طول مهمانی به من گفتند که متوجه تغییر رنگ صورت حاج آقا نشدی؟ به طلایی میزند. گفتم نور صورت ایشان همیشه سفید بود! مادرزن پسرم در ادامه گفت: اگر برای کسی خواب شهادت ببینی چه میشود؟ گفتم انشاءالله که عمرش دراز میشود. تا حدودی با تعبیر خواب آشنایی دارم. از ایشان پرسیدم که با صدای بلند گریه میکرد یا کوتاه؟ چرا که اگر بلند باشد، معنایش شهادت است. ایشان گفتند آرام می گریست. بعد از شهادت شهید، ایشان سراغ من آمد و گفت من خواب دیدم با صدای بلند گریه می کرد و برای اینکه نگران و ناراحت نشوی این طور گفتم.
مومنیشریف در ادامه صحبتهای همسر شهید گفت: بعد از جنگ، برای بازماندگان دوران سختی بود. آقای طاهری هم آدم بی اعتنایی نبود. سرش را با فعالیتهای جانبی گرم میکرد. مادامی هم که زمینه برای جنگیدن برایش پیش آمد بدون لحظهای معطلی سراغش رفت. ایشان در ادامه خاطرهای از حبیب احمدزاده نقل کرد: وقتی مقام معظم رهبری کتاب ایشان را میخواند، با ایشان قرار ملاقات میگذارد. آقای احمدزاده در عین ناباوری برای دیدار شرط میگذارد و آن هم همراهی طاهری با احمدزاده است.
همسر شهید ادامه خاطره را این طور نقل میکند: از آقای احمدزاده خواستم تا از رهبری بخواهند تا اجازه رفتن به سوریه شهید داده نشود. اما وقتی آقای احمدزاده بازگشت به من گفت نمیدانم چرا فراموش کردم. به هرحال ایشان راهی سوریه شد. آقای احمدزاده به من گفت که میخواستم به دروغ به سعید بگویم که آقا از ایشان خواسته تا نرود اما ترسیدم. به آقای احمدزاده گفتم خودش را ناراحت نکند؛ چراکه مقدر بود که ایشان به سوریه برود و به مقام شهادت برسد. در زمانی که ایشان به جبهه رفت، از خدا میخواستم ایشان بازگردد حتی اگر دوچشم و دوپا نداشته باشد. خدا در آن زمان به دعایم گوش داد و بیست و نه سال ایشان را به امانت به دستم سپرد و خودش باز پس گرفتش.
در پایان دیدار، محسن مومنیشریف لوح تقدیر و تندیس و تابلویی خطاطی شده را به همسر و دو پسر شهید تقدیم کرد.
نقاشی که شاعر نیز بود
دیدار مسئولان حوزه هنری با خانواده زندهیاد ابوالفضل عالی، با حضور دکتر گودرزیدیباج مدیر مرکز تجسمی حوزه هنری برگزار شد. در این دیدار، علیرضا قزوه گفت: زندهیاد ابوالفضل عالی دین بزرگی بر هنر تجسمی دارد که نمیشود کتمانش کرد اما از شعرای خوب کشور نیز بودند. بسیار کاری و خلاق بودند و دین بزرگی بر هنر تجسمی دارند که نمیشود کتمانش کرد.
در پایان این دیدار که با صحبتهای همسر زندهیاد ابوالفضل عالی همراه بود، تندیس و لوح یادبود و تابلویی از آخرین پرتره مقام معظم رهبری تقدیم خانواده ایشان شد.