درحالی که تجسسها برای ردیابی محمد رضا ادامه داشت ساعت ٣ بامداد یکشنبه ١٦ اسفند مأموران کلانتری ١٥٩ بیسیم با تماس با خانواده محمد رضا از پیدا شدن پسرشان در زیر زمین خانه مجردی خانآقا که از دوستان نزدیک خانواده پسرک بود خبر دادند.
تجسسها نشان داد که خانآقا ساعت ٣ بامداد با یک چمدان بزرگ وارد خانه مجردیاش شده که ٢ تن از دوستانش درباره چمدان سؤال کردهاند که وی پس از نقشپردازی چمدان را به زیرزمین خانه برده و زمانیکه در چمدان را باز کرده دوستانش به بالای سرش رفتهاند و با پسری که دست، پا و صورتش بسته شده بود روبهرو شدند و با وجود اینکه در صحنه پیدا شدن محمدرضا تصور میرفت که وی هدف کودک آزاری قرار گرفته است پزشکی قانونی اعلام کرد تعرضی صورت نگرفته است.
بدین ترتیب خان آقا برای تحقیقات بیشتر در اختیار مأموران پلیس آگاهی تهران قرار گرفت و پس از ١٠ روز سکوت داستان عجیبی از کودکربایی را فاش کرد. خان آقا به مأموران گفت: از چندی پیش به یکی از بستگان نزدیک محمدرضا علاقه پیدا کرده بودم و چون میخواستم مورد توجه قرار گیرم و دل این دختر را به دست آورم این سناریو را طراحی کردم.
وی گفت: چون میخواستم نقش پردازیام واقعی به نظر برسد محمدرضا را به آن صورت بستم و قصد داشتم فردای آن روز با ادعای اینکه با پرداخت پول توانستم محمدرضا را از دست آدم رباها رها کنم نزد خانواده سمیرا مهم شناخته شوم که خیلی زود دستم رو شد.