تیم ملی بعد از خداحافظی علی دایی هنوز صاحب یک مهاجم سرزن و تنومند نشده است؛ بازیکنانی مثل او، به اوی و مرفاوی و حتی علیدوستی که سالهای سال با ضربات کشنده خود ستارههای فوتبال ایران بودند و البته سبک فوتبال ما هم متأثر از حضور آنها بود. البته این روش تغییر کرده دیگر مهاجم نوک فقط برای زدن ضربه سر بکار گرفته نمیشود در سیستم 1-3-2-4 یا 1-4-1-4 مهاجم نوک فقط منتظر نیست که توپ از کنارهها سانتر شود و او ضربه سر بزند. او باید توپ سوم بسازد. به خط هافبک نزدیک شود تا کار ترکیبی انجام شود. یک و دو کند. بعد از گرفتن توپ – توپ را به کنارهها پاس دهد و لزوماً هر توپی هم به کنارهها میرود سانتر نمیشود و گاهی بالها به جای ارسال توپ برای مهاجم نوک کات بک میکنند تا هافبک دفاعی دوم که هافبک تهاجمی است با شوت از راه دور دروازه حریف را نشانه بگیرد.
در گذشته بیشتر توپها به مهاجم نوک ختم میشد در حالی که امروز این طور نیست. حتی مهاجم نوک خود در نقش پاسور ظاهر میشود. این روزها هافبکهای کنار هم مهرههای تعیین کننده در امر گلزنی هستند. بنا به راین طبیعتاً تغییر سبک فوتبال در عدم ظهور مهاجمانی چون علی دایی و کریم به اوی هم تأثیر گذار بوده است.