به همین دلیل - احتمالا- باشگاهی مثل استقلال اول منصور پورحیدری را به عنوان مدیر تیم انتخاب میکند و بعد فرزاد مجیدی جانشین منصور پورحیدری میشود. کارکردهای منصور پورحیدری و فرزاد مجیدی در این پست بسیار و به شکلی عمیق متفاوت است و از این تفاوتها میتوان پی برد که باشگاه استقلال نیز مثل سایر باشگاهها به تعریف دقیق از پست مدیر تیم نرسیده.
این روزها که استقلال بر صدر جدول نشسته، دچار تنشهایی هم شده که با مدیریت میتوان به آنها پایان داد و یا با سوءمدیریت میتوان به آنها دامن زد. مثالش همین اختلافات فنی بین پرویز مظلومی و مجید صالح یا جر و بحثهای درون تیمی بازیکنان (برزای- عمرانزاده). در این میان فرزاد مجیدی کجاست؟ چرا در این روزها و در این ماجراها به سفر رفته یا سوال کلیدیتر این است که حتی اگر به این سفر نمیرفت، باز هم میتوانست حلکننده این مسالهها یا پایاندهنده این تنشها باشد؟ آیا شخصیت فرزاد مجیدی برای پست مدیر تیم در باشگاه استقلال شخصیت مناسبی است؟ (فرزاد مجیدی از بازیکنان قدیمی تیم استقلال است و اگر دربارهاش بحث میکنیم، او را در پست مدیر تیم میسنجیم.)
استقلال در پست مدیر تیم از منصور پورحیدری میتوانست توقعاتی داشته باشد و مسوولیتهایی را به او بسپارد که هیچ کدام از آنها را نمیتوان از فرزاد مجیدی توقع داشت یا به او سپرد. پس از بیماری منصور پورحیدری استقلال باید یک مدیر تیم جدید را به جمع خود میآورد. فرزاد را انتخاب کردند و حضور موقت فرزاد در این پست، سپس به حضور دایمیاش تبدیل شد اما در این میان باید پرسید آن مسوولیتها و اختیارات منصور پورحیدری به چه کسی واگذار شده است؟ به فرزاد مجیدی؟ در میانه اختلافات مظلومی و صالح چه کسی میتواند وارد بحث شود؟ فرزاد مجیدی؟ چه کسی میتواند این تنشها را پایان دهد؟
اینجاست که استقلال باید پستهای کلیدی را در باشگاهش جدی بگیرد. تیمی که میخواهد قهرمان شود، نباید در انتخابهایش سهل انگار باشد. فرزاد مجیدی میتوانست در کادر فنی مظلومی تازه مربیگری را تجربه کند و بیاموزد اما اینکه مدیر تیم استقلال در این فصل سخت و رقابت نزدیک در کورس قهرمانی باشد، یعنی مسوولیت سنگینی را بر عهدهاش گذاشتهاند. استقلال حالا دچار تنشهایی است که توجه دقیق و پادرمیانی به موقع میتواند خنثیکننده باشد اما به شرط آنکه مسوولیتهای اینچنینی با شخصیت مدیر تیم سازگاری داشته باشد که ندارد.