رئیس کمیسیون محیط زیست شورای شهر تهران زمانی در صحن علنی شورای شهر از آمار ۵۰ میلیونی «موشهای زندهخوار» در پایتخت خبر داده بود. محمد حقانی بعد از آن توضیح داده بود که گروهی از سازمانها ۲۰، گروهی دیگر ۳۰ و گروهی ۶۰ و حتی ۷۰ میلیون موش را اعلام کردهاند اما آنچه مسلم است تعداد آنها کمتر از ۳۰ میلیون نیست. اکنون یک مسئول مدیریت شهری در مانور مقابله با موش جمعیت این رقبای شهرنشین انسانها را یک میلیون و ۴۰۰ هزار اعلام کرده است! آیا به راستی جمعیت موشها این اندازه کم شده است؟ آمار درست جمعیت موشهای تهران کدام است؟ راهکارهای مبارزه با این مهمانان ناخوانده کدام است؟
یک فعال محیط زیست میگوید: هر ساله بودجههای کلانی برای مقابله با موشها هزینه میشود اما همواره اعتراضات فراوانی هم مبنی بر ناکارآمدی روشها و اثرات منفی آنها مطرح میشود.
امیر سبزی با بیان اینکه بقای چرخه اقتصادی این پروژهها، اخبار، اعتراضها و تبلیغات گسترده از سوی مسئولان و پیمانکاران، ارتباطی مستقیم با وجود و بقای موشها داشته میگوید: این موضوع در سالهای گذشته باعث ایجاد شبهات فراوانی شده است. گاهی ارائه آمار بدون انجام مطالعات علمی، اغراقها در وجود خطرات حمله به انسان و زندهخوار بودن موشها، بالا نشان دادن ریسک انتقال بیماریهای واگیردار در شرایطی که موشهای شهری در حداقل تماس مستقیم و غیرمستقیم با انسان هستند و ... مستمرا به این شبهات دامن زده است.
جمعیت یک و نیم میلیونی، جمعیت هفتاد میلیونی
وی درباره جمعیت موشهای تهران که تعداد آنها در مانور اخیر یک میلیون و ۴۰۰ هزار اعلام شده است، میگوید: در سالهای گذشته از سوی مسئولان مربوطه آمارهای بسیار متفاوتی از جمعیت موشها در تهران اعلام میشد. ۲۰، ۴۰ و حتی ۷۰ میلیون، آمارهایی است که در چند سال اخیر اعلام شده است. تفاوتهای فاحش این احتمالات ناشی از عدم اجرای مطالعات جامع و علمی بود. بدون شک اقدامات بدون شناخت از میزان جمعیت، افزایش یا کاهش آن، عوامل محیطی و موثر بر جمعیت و ... اثرگذاری کافی نخواهند داشت.
سبزی درباره روشهای مقابله با موشها میگوید: طی سالهای اخیر شاهد انواع روشهای اجرا شده در شهرهای مختلف بودیم. از استفاده گسترده از تله و سم تا به کارگیری سلاح! از ناکارآمدی این روشها همین کافیست که بدانیم هنوز اثرگذاری محسوسی بر جمعیت موشها مشاهده نشده است.
وی با اعلام اینکه این روشها اثرات منفی زیادی به همراه داشته است، توضیح میدهد: برای مثال استفاده از سم، علاوه بر آلودگیها و خطراتی که صورت مستقیم برای انسانها داشته است به این دلیل که مکان مرگ حیوان غیرقابل کنترل و پیشبینی است میتواند خطرات و معضلات ثانویهای را به وجود آورد. از جمله ورود حیوان مسموم به منازل و نزدیک شدن به انسانها، مرگ در فضاهای ناخواسته و تولید بو و گسترش آلودگی، حشرات ناقل بیماری که پس از مرگ جسد حیوان را در پی یافتن میزبانی جدید (از جمله انسانها) ترک میکنند، آلودگی آبهای سطحی و گسترش آن به واسطه بارندگیها و ....
آنگونه که این فعال حقوق حیوانات میگوید از دیگر روشهای پرهزینه و ناکارآمد اتخاذ شده استفاده از سلاح است. این روش علاوه بر خطرات فراوان و حوادث ناگواری که رقم زده است به عنوان نمادی از خشونت عریان در جامعه نیز هست. خشونت علیه حیوانات که این روزها نیز موضوع داغ رسانههاست و با اتخاذ چنین روشی به صورت سازمانیافته اثرات سوء فراوانی به لحاظ روانی و اجتماعی داشته و خواهد داشت.
موشها و آدمها: نبرد مغلوبه
موشها یکی از مهمترین گونههای مهاجم در اکثر دنیا شناخته میشوند که بعد از انسان موفقترین پستاندار به لحاظ جمعیتی و گستردگی در جهان است. موشها به واسطه فراوانی و سازگاری بسیار بالا با محیطهای مختلف توانستهاند در برخی نقاط جهان با انسان به رقابت غذایی پرداخته و خسارات زیادی به لحاظ اقتصادی و زیست محیطی و ... وارد کنند.
موشها توان زاد و ولد بالایی دارند؛ برای مثال گونه موش صحرایی قهوهای (Rattus norvegicus) از یک ماده میتواند بسته به شرایط زیستی، ۵بار در سال و هربار حداکثر تا ۱۴ بچه به دنیا آورد (۷ بچه متداولتر است)، این نوزادان ۵ هفته زمان نیاز دارند تا به بلوغ برسند. آنچه این تصاعد اعجابانگیز را کنترل میکند، نرخ ۹۵درصدی مرگومیر پیش از بلوغ است.
سبزی درباره مقابله با موشها در سطح جهان میگوید: در اکثر کشورها تقابل جدی بین انسانها و موشها وجود دارد و هر ساله مطالعات و اقدامات زیادی برای کنترل این موجودات انجام میشود.
به گفته وی از نظر حفاظت محیط زیست، حذف این حیوانات به عنوان گونه مهاجم در تمام دنیا به غیر از زیستگاه طبیعی و خواستگاه خود الزامی است. خطر انتقال بیماری نیز از دیگر مواردی است که بر این موضوع تاکید دارد. اما این خواسته با توجه به نرخ زادآوری، سازگاری فوقالعاده و توانمندیهای موشها امری سخت بوده که در غالب موارد با شکست مواجه شده است. این ویژگیها موجب شده است که هرکجای کرهخاکی که انسان وجود دارد به استثنای قطب جنوب، موشها نیز گسترش پیدا کنند.
عامل اصلی، تغذیه از زباله است/ بودجه کلانی صرف سایر روشها میشود
عضو دیدبان حقوق حیوانات درباره راهکارهای کنترل یا حذف اینگونه مهاجم توضیح میدهد: به طور کلی، مادامی که آب، غذا و سرپناه برای موشها فراهم باشد کاهش جمعیت میسر نخواهد شد. با منابع گستردهای که در اختیار موشها قرار دارد روشهای اجرا شده اثرات مقطعی و بسیار کوتاه مدت داشته و به واسطه کاهش رقابت بین موشها به عنوان اثرگذارترین عامل کنترلی، جمعیت با سرعت بالایی احیا خواهد شد.
وی تأکید میکند: کنترل یا حذف آب برای کنترل جمعیت موشها به واسطه بارانهای فصلی و آبهای جاری امری غیرممکن به نظر میآید اما وجود قناتها به عنوان منابع دائمی و زیستگاه مناسب، موضوعی اثرگذار و قابل مدیریت است. مدیریت سرپناه برای موشها به عوامل شهرسازی و معماری وابستگی مستقیم دارد که به وضوح میتوان مشاهده کرد که در وضعیت موجود این رویکرد لحاظ نشده است و در تمام نقاط شهر با وجود آبراهها، راههای ارتباطی بین منازل و معابر و ... شرایط مناسب زیستی تامین شده است.
سبزی تصریح میکند: بدون شک کنترل عوامل محیطی و فیزیکی تنها راهکاری است که میتواند به صورت پایدار بر جمعیت موشهای شهری اثرگذار باشد و بدون به خطر انداختن سلامت جامعه و اعمال خشونت علیه حیوانات به عنوان یک عامل مهم در سلامت روانی جامعه، از هدر رفتن بودجه کشور جلوگیری کند.
وی در پایان میگوید: اصلی ترین عامل تغذیه است که از طریق زبالهها منابع نامحدودی در اختیار این موجودات قرار دارد. متولی مدیریت زبالهها شهرداریها هستند که با راهکارهای مکانیزه، اقدامات سلبی، آموزش و فرهنگسازی و .. به جمعآوری و مدیریت پسماند شهری میپردازد. این در شرایطی است که اقدامات اساسی در مطالعات و تحقیقات، سرمایهگذاری، بهبود کیفیت عملکرد اجرایی و کاهش منابع غذایی(زباله)، فرهنگسازی و ... با محوریت ارتباط مستقیم مدیریت پسماند و کنترل جمعیت موشها در این دو وظیفه شهرداری مشاهده نمیشود و بودجههای فراوانی برای سایر روشها اختصاص داده میشود.