در طول این مدت، این میلان، یک چهره شاخص به نام دیمیتریو آلبرتینی داشت‌؛ بازیکنی که از سال 1989 تا 2002 پیراهن این باشگاه را به تن کرد و در 406 مسابقه برای «روسونری» بازی کرد. آلبرتینی این روزها مدیر شناخته شده‌ای در سطح فوتبال است و 7 سال است نایب رئیسی فدراسیون فوتبال ایتالیا را به عهده دارد. گفت‌وگوی «یورواسپرت» با او درباره میلانِ برلوسکنی را از نظر می‌گذرانید.

 

زمانی که قرارداد برلوسکنی برای خرید میلان منعقد شد شما 14 ساله بودید و در کمپ تمرینی میلان حضور داشتید. وقتی برلوسکنی از راه رسید تغییری هم در باشگاه در همان زمان حس کردید؟

کاملاً، به ویژه اینکه چهره باشگاه عوض شد. حتی ما، بازیکنان جوان باشگاه هم مجبور شدیم قبل از شروع مسابقات‌مان کت و شلوار بپوشیم و دیگر خبری از گرمکن نبود. دقیقاً یادم است‌؛ شلوار خاکستری بود و کت آبی! به هر حال اگر چه آن لباس تیپ مورد علاقه ما نبود ولی باید خوش‌‌تیپ می‌بودیم! (می‌خندد)

یکی از اولین جملاتی که برلوسکنی گفت این بود: «ما تبدیل به قوی‌ترین تیم دنیا می‌شویم». کسی هم بود این حرف را باور کند؟

راستش را بخواهید هیچ‌کسی حرف برلوسکنی را باور نمی‌کرد. میلان درگیر فصول مختلفی بود که در سری B حضور داشت و ایده‌آل‌ترین موضوع ممکن هم برایش این بود که سهمیه حضور در جام یوفا را بگیرد. اگر برلوسکنی می‌گفت «می‌توانیم اسکودتو را ببریم» کمی فرق می‌کرد ولی او از همان روز اول سطح توقعات را بالا برد.

و برای شروع چه کاری کرد که به این سطح بالا برسد؟

مسیرهای منتهی به شکست را بست. ما را مجبور کرد که فقط از بهترین‌ها الهام بگیریم ولی واقعیت این است که با متد آن روزهای میلان، رسیدن به بهترین‌ها کار دشواری بود. به هر حال او خیلی شفاف منظورش را بیان کرد و گفت نباید هیچ محدودیتی برای خودمان متصور شویم. خیلی‌ها می‌گویند برلوسکنی پول زیادی هزینه کرد ولی او فقط سالی یک یا دو بازیکن می‌خرید نه بیشتر. از این گذشته آن زمان می‌شد فقط دو بازیکن خارجی داشت که بعد این تعداد به سه نفر رسید. بقیه، همه بازیکنان کمپ تمرینی میلان بودند. برلوسکنی آدم نوآوری بود‌؛ او می‌خواست یک تیم «میلانی» داشته باشد نه یک تیم ایتالیایی. ما 14 بازیکن داشتیم که همگی متولد شهر میلان بودند. قبل از اینکه کمپ تمرینی بارسا اینقدر معروف شود، برلوسکنی به این مورد فکر کرده بود.

برلوسکنی استعداد عجیبی هم برای پیدا کردن بهترین مربیان دنیا داشت...

کار اصلی برای این موضوع فقط درباره دو مربی اول یعنی اریگو ساکی و فابیو کاپلو بود. بعد از آن برلوسکنی توانست به تنهایی علاقه‌مندی نسبت به باشگاه را بالا ببرد و خیلی‌ها آرزو داشتند به این تیم بیایند.

به هر حال او سال 1994 وارد دنیای سیاست شد و همین موضوع میلان را تحت تأثیر قرار داد. این موضوع را قبول دارید؟

نباید فراموش کرد که میلان همیشه گوشه ذهن برلوسکنی بود ولی بعد از وارد شدن به سیاست دیگر میلان، اولویت او نبود. ما قبل از هر کسی از تشکیل حزب «فورتزا میلان» باخبر شده بودیم ولی واقعاً از این موضوعات فاصله زیادی داشتیم و مشکلاتی که می‌توانست به وجود بیاورد را درک نمی‌کردیم.

 

شما به تازگی گفته‌‌اید میلان به شیوه سنتی اداره می‌شود. چرا؟

برای مدیریت باشگاه چیزی نیاز است که من اسمش را «تخصص» می‌گذارم در حالی که این روزها همه چیز در میلان در دست آدریانو گالیانی، یکی از مدیران عامل، است. اوکی، او از هرچیزی سررشته دارد ولی دیگر زمانه‌ای شده که باید برای هر بخش از بهترین‌ها استفاده کرد. 14 سال پیش بارسا گردش و درآمد مالی‌‌اش به اندازه اینتر بود ولی این باشگاه حالا از همه باشگاه‌های دنیا پیشی گرفته که البته میلان که روزگاری الگویی برای بقیه دنیا هم بود شاملش می‌شود. خب آنها چه کار کرده‌اند؟ به غیر از این است که همه بخش‌های‌شان را مدرن کرده‌اند؟ بله، میلان قبلاً نوآوری کرده ولی حالا باید دوباره احیا شود.

با این شرایط فکر می‌کنید یوونتوس می‌تواند الگوی مناسبی برای میلان باشد که برنامه‌هایش را مثل این باشگاه پیش ببرد؟

«می‌تواند» نه، یوونتوس دقیقاً نمونه‌ای است که میلان باید مسیرش را برود! میلان باید این موضوع را بپذیرد. بقیه باشگاه‌ها چه کار کردند؟ آنها برای اینکه به میلان برسند راه این باشگاه را در پیش گرفتند. بقیه فدراسیون‌‌های دنیا چه کار کردند؟ آنها از فدراسیون ایتالیا پیروی کردند که هر ساله 8 یا 9 تیم به مرحله نیمه ‌نهایی باشگاه‌های اروپا می‌فرستاد و 10 سالی این مورد ادامه داشت. امروز فقط یوونتوس است که در عرصه اروپایی توان رقابت دارد و برای اولین بار میلان هم از جمع 10 تیم برتر خارج شده است. همه اینها در حالی است که در دنیا میلان معروف‌ترین تیم ایتالیایی است.

و به عنوان سؤال آخر فکر می‌کنید برلوسکنی، میلان را بفروشد؟

نمی‌دانم. من هم اتفاقات را از رسانه‌ها پیگیری می‌کنم. برلوسکنی میلان را دوست دارد و می‌دانم برای او کار بسیار سختی است.