علیرضا بیرانوند درباره مسائل مختلف توضیحاتی داده است:
* بازی با استقلال چطور بود؟
بازی خوب و در عین حال سختی بود. خصوصا اینکه ما در آسیا به الجیش باخته بودیم و باید هرطور که بود، این بازی را میبردیم تا اوضاع تیم سر و سامان پیدا کند که خدا را شکر بازی را بردیم و سه امتیاز حساس آن را کسب کردیم.
* خیلی فشار روی تو زیاد بود؟
طبیعی بود که فشار زیاد باشد. استقلال عقب بود و میخواست نبازد خصوصا 15 دقیقه آخر که فشار چندبرابر شده بود.
* منظور من این بود که دفاعهای نفت این فشار را کم نکردند و بیشتر تو در صحنهها حضور داشتی.
بچهها واقعا خوب بودند. من فکر میکنم آنها هم تمام سعی خودشان را انجام دادند اما استقلال نمیخواست ببازد؛ برای همین فشار زیاد باعث شده بود که حتی چند توپ از لایه دفاعی ما رد شود و به قولی کار من هم زیادتر از قبل بود.
* دو صحنه حساس و مشکوک در محوطه هجده قدم شما رخ داد؛ یک بار حمدینژاد در متن ماجرا بود و دومی هم سیدجلال که استقلالیها معتقد به هند بودند. به نظر تو که به صحنه نزدیک بودی، هند شده بود؟
روی توپ اول که حتی نزدیک بود وحید حمدینژاد دروازه خودمان را باز کند، اصلا توپ به دست وی نخورد درثانی باید در آن صحنه خطای مهاجمان استقلال اعلام میشد چراکه وحید بلند شد به توپ ضربه بزند که مهاجمان استقلال او را شارژ کردند و او در یک حالت بیتعادلی به توپ ضربه زد که من هم به سختی ضربه او را به کرنر فرستادم. بنابراین اصلا هند نبود اگر هم توپ به دستش خورده، او اصلا تعادل نداشته؛ پس هند نیست. اما درخصوص سیدجلال هم باید بگویم که آقاسید دستش جمع بود و اصلا آن ضربه هند نبود چراکه توپ تغییر مسیر پیدا نکرد. اگر دست سید باز بود، داور میتوانست پنالتی بگیرد.
* پس داوری را تایید میکنی؟
داوری خوب بود. اصلا مشکلی نداشت اما اشتباه داوری جزء فوتبال است. ما وقتی میبازیم به داوری اعتراض نمیکنیم. الان هم که بردیم حرفی درخصوص داوری نداریم اما یک صحبت دارم آن هم با استقلالیها.
* چه صحبتی؟
آنها میگویند توپ به دست سیدجلال خورده و پنالتی شده؛ باشه. در حالی که هند پنالتی نبود ولی آنها چرا خطا روی آرش رضاوند را نمیبینند؟! در آن صحنه مدافع استقلال روی آرش خطا کرد و آن وقت داور برعکس به جای اینکه اعلام پنالتی و خطا کند، به آرش به خاطر تمارض کارت زرد داد؟! اگر آن موقع اعلام پنالتی میشد، ما گل دوم را میزدیم و سرنوشت بازی عوض میشد و دیگر بعد از دو بر صفر آنقدر فشار روی دروازه ما نبود.
* از بحث فنی خارج شویم. خیلی به تو در این بازی فحاشی شد.
نمیدانم چه بگویم. واقعا خیلی زشت است. خانواده و بچه چهار ساله من چه گناهی کردهاند که باید رکیکترین حرفها را بشنوند؟ البته خدا را شکر میکنم چرا که یک توانایی به من داده است که اینطوری زیر ذرهبین هستم و خوشحالم که بازی من دیده میشود و این همه هوادار من را مورد حمایت خود قرار میدهند!
* طعنه میزنی؟
نه، بحث طعنه نیست. من همیشه به هواداران تیمهای بزرگ و حتی تمام تیمها احترام گذاشتهام و اینکه وقتی تو را یکسری برعکس تشویق میکنند و به قولی فحش میدهند، یعنی اینکه بازیکن خوبی هستی و برای تیم آنها مشکل درست میکنی. پس خدا را شکر که اینقدر بازیکن بزرگی شدهام.
* گویا منصوریان از تو در رختکن عذرخواهی کرده است.
بله، آقای منصوریان بعد از بازی در رختکن جلوی همه بچهها و تیم به خاطر اهانتهای استقلالیها از من عذرخواهی کرد که من به علیآقا گفتم شما چرا؟ بالاخره طبیعی است که آنها به من فحاشی کنند و علیآقا گفت که حق نداشتند به تو فحش بدهند. بالاخره یک روزی یک بازیکن به یکی از این دوتیم میرود؛ حالا یا استقلال یا پرسپولیس فرق نمیکند ولی نباید فحش بدهند.
اگر اینطور باشد که کسی نباید به هیچ تیمی برود! البته علی آقا در ادامه گفت آنها تیمشان باخته و زیر فشار بودند برای همین بیشتر فحش دادند. اما نباید این کار را میکردند.
* گویا به خاطر دستکش قرمز تو حساس شده بودند.
اصلا بحث دستکش نیست. من میخواهم به شما بگویم که امسال دستکش من قرمز بود و میخواستم به پرسپولیس بروم پس سال گذشته چرا به من فحش میدادند؟
* سال گذشته هم به تو فحش دادند؟
بله، سال گذشته در بازی دوم که آنها را بردیم، آن هم در حالی که بحث حضور من به همراه علی منصوریان در استقلال مطرح بود، حتی به من فحاشی کردند! آن موقع هم من پرسپولیسی بودم؟ گویا هواداران استقلال کلا با من مشکل دارند.
* پس دستکش قرمز را علت فحش نمیدانی؟
اصلا به کسی ربطی ندارد که دستکش من چه رنگی است. اصلا من میخواستم لباس یکدست قرمز هم بپوشم؛ آیا به آنها ربطی داشت؟
* ماجرای 6 نشان دادنت چه بود؟
فشار زیادی به خاطر آن فحاشیها به من وارد شد و من هم در واکنش به آنها عدد 6 را نشان دادم و خواستم یکجوری خودم را تخلیه کنم.
* اما تو سال گذشته گفته بودی استقلالی هستی بعد که یکدفعه گفتی میخواهم به پرسپولیس بروم. برای همین واکنش نشان دادند؟
اصلا من نگفتم استقلالی هستم. چه کسی این حرف را زده است؟ من گفتم میخواهم با علیآقا منصوریان به استقلال بروم. اگر به یک تیم دیگر میرفت، من هم با ایشان میرفتم. پس این دلیل استقلالی بودن من نیست.
* پرسپولیسی هستی؟
پرسپولیس پیشنهاد داد و شرایطش خوب بود و من هم میخواستم به این تیم بروم اما مدیران باشگاه نفت گفتند به تو احتیاج داریم. از سوی دیگر درمورد بحث مالی به توافق نرسیدند، من هم نرفتم و در نفت ماندم و برای تیمم سر میگذارم.
* گویا در راه رختکن، رحمتی وقتی تو را در آغوش گرفت به تو گفت لنگی.
لنگی خالی نگفت. گفت لنگی دوآتیشه!
* پس پرسپولیسی هستی؟
حالا دیگه.
* تو در جواب مهدی رحمتی چه گفتی؟
من حرف خاصی نزدم. فقط خندیدم و بعد با هم شوخی کردیم اما بگذارید از مهدی رحمتی یک تشکر ویژه کنم.
* چرا؟
آقای رحمتی در طول بازی بارها به هواداران استقلال تذکر داد که به من توهین نکنند و حتی چند بار جلوی فحاشی آنها را گرفت. او واقعا هم گلری خوب و هم به لحاظ اخلاقی یک دوست خوب است.