بیشترین آلودگی هوا سهم کودکان کار می شود

ژما جواهری‌پور در این باره گفت: شکی نیست که کودکان به دلیل شرایط جسمی و قرار گرفتن در معرض آلودگی هوا دچار آسیب‌های مستقیم می‌شوند.

دبیر قطب کشوری محیط زیست و توسعه پایدار با بیان این که کودکان آسیب‌پذیرترین قشر در مقابل آلودگی هوا هستند توضیح داد: کودکان هم به دلیل جثه کوچکشان و هم به دلیل پایین قرار گرفتن آلودگی‌ها، بیشترین تنفس آلاینده‌ها را دارند. از سوی دیگر سیستم دفاعی بدنشان هنوز کامل نیست و بدنشان هنوز نمی‌تواند در مقابل این آلودگی‌ها از خود دفاع کند و دفع این آلودگی‌ها برایشان امکان پذیر نیست.

مشاور آموزش و پژوهش سازمان محیط زیست افزود: از آنجایی که فعالیت بدنی کودکان زیاد است تعداد تنفسشان از آلاینده‌ها نیز بیشتر است و بنابراین بیشترین آلودگی هوا را به بدن خود وارد می‌کنند.

دبیر قطب کشوری محیط زیست و توسعه پایدار با تاکید بر این که کودکان تا جای ممکن نباید در معرض آلودگی هوا قرار گیرند، گفت: یک روش حل این موضوع تعطیلی مدارس است. این تصمیم درستی است اما در مورد کودکان کار چه باید بکنیم؟

کودکان کار بی‌دفاع‌ترین قشر کشور در مقابل آلودگی هوا هستند

وی با اشاره به نشست «کودکان و آلودگی هوا» که توسط جمعیت امام علی (ع) برگزار شده بود در پاسخ به این که چرا این آسیب تاکنون بررسی نشده و برای آن برنامه ریزی نشده است، گفت: واقعیت این است که ما می‌گوییم خیلی از مسائل بدیهی است اما اگر در همه مسائل محیط زیستی که به آن مبتلا هستیم قانون و ضمانت اجرایی داشتیم این مشکلات برای ما پیش نمی‌آمد. ما قوانین خیلی خوبی داریم اما شاید هنوز باید اسناد اجرایی آن قوانین نوشته شود، شاید باید وظایف هر کدام از دستگاه‌ها به تفکیک در آن قوانین مطرح شود تا هر دستگاهی وظیفه مشخص خودش را در حوزه مورد بحث بداند و اینها کارهایی است که باید انجام بشود و ضعف‌هایی است که وجود دارد اما خیلی وقت‌ها به آن فکر هم نشده است.

جواهری‌پور تصریح کرد: از وقتی که یک فناوری وارد کشور می‌شود تا وقتی که مفاد آموزشی آن فناوری وارد نظام آموزشی شود حدود ۸ سال طول می‌کشد. یعنی آموزش ما برای این که دانش‌آموزی تربیت کند که بتواند با آن فناوری روز هماهنگ باشد به هشت سال زمان نیاز دارد. در حالی که فناوری‌ها یک دوره عمر دارند، زمانی متولد می‌شوند، فراگیر می‌شوند و بعد می‌میرند. ما با آن سرعت نمی‌توانیم خودمان را با آن تطابق بدهیم. در به روز رسانی دانش مدیران کشوری هم همین مشکل را داریم به همین دلیل هم در برخورد اول با یک مساله مدیریت ما اصلا نمی‌داند چه موضعی در مقابل آن بگیرد زیرا موضوع به زندگی روزمره مردم ما وارد شده است اما نظام آموزشی از آن عقب است. این ضعف کلان ماست.

وی با بیان این که «زمانی اصلا وجود کودکان کار انکار می‌شد» گفت: بعد دیدیم که این مشکل وجود دارد. حالا هم در اوج مخالفت و موافقت در بحث تعطیلی مدارس و آلودگی هوا یک سازمان مردم‌نهاد پا پیش گذاشته و این مسئله را خیلی خوب مطرح می‌کند که یکی از بی‌دفاع‌ترین اقشاری که در مواجهه با آلودگی هوا وجود دارد قشر کودکان کار است.

جامعه در مقابل مخاطرات محیط زیستی بی‌دفاع است

مشاور آموزش و پژوهش سازمان محیط زیست با طرح این پرسش که مدارس را می‌توانیم تعطیل کنیم و دانش‌آموزان در خانه بنشینند اما کودکان کار را چه می‌توانیم بکنیم، گفت: این قدر این کودکان تحت تاثیر اتفاقات بدتر هستند که مثلا ایجاد بیماری آسم ممکن است در سراسر زندگی این بچه چندان تاثیر چندانی نگذارد. این عریان بودن و بی‌دفاع بودن جامعه را در مقابل مخاطرات محیط زیستی نشان می‌دهد. جامعه ما در مقابل مخاطرات محیط زیستی بی‌دفاع است. جامعه در مقابل مسائل زیست محیطی هیچ سپری ندارد. قانون و الزامی برای آن کارخانه یا نهادی که آلودگی‌ها را ایجاد می‌کند وجود ندارد.

ژما جواهری‌پور تصریح کرد: بنگاه اقتصادی که این آلودگی را ایجاد می‌کند یا مثلا نهادهایی که در بحث حمل و نقل عمومی یا بهبود سوخت کشور مسئولیت دارند باید برای جبران این مشکلات کاری کنند و مسئولیت اجتماعی فعالیت‌های خود را بپذیرند.

وی در پاسخ به این که این نهادها برای جبران آسیبی که به کودکان می‌زنند چه می‌توانند بکنند، گفت: باید بخشی از درآمدشان را به کاهش آلودگی هوا تخصیص دهند. بحث CDM و مالیات کربن و اقتصاد کم کربن برای همین ایجاد شد. چرا امروز یک کارخانه در جایی از دنیا مجبور شده سوخت خود را از ذغال سنگ تبدیل کند به گاز؟ به خاطر این که گاز گلخانه‌ای را کم کرده باشد.

 

او در پاسخ به این که یک کارخانه برای کودکان کار چه می‌تواند بکند، گفت: همین گام نخست یعنی پذیرفتن این واقعیت که کودکان کار در این جامعه وجود دارند ارزشمند است. دوم این که می‌شود برای این‌ها بیمه سلامت یا چتر حمایتی که بتواند آن‌ها را در مقابل آسیب‌هایی که در معرضش هستند پشتیبانی کند فراهم کرد.

جواهری‌پور در خصوص نحوه اجرایی شدن این پیشنهاد گفت: اول باید تعداد کودکان کار در کشور مشخص بشود. برای این کار باید خانواده‌هایی که نمی‌توانند از کودکانشان مراقبت کنند و هزینه تغذیه آن‌ها را بدهند و به همین خاطر بچه‌ها مجبور می‌شوند کار کنند شناسایی شوند. آیا بنگاه‌های اقتصادی ما نمی‌توانند برای ساخت مدارس شبانه‌روزی، تامین بیمه سلامت یا اقداماتی این چنینی هزینه کنند؟ اگر قرار باشد هزینه‌ای تامین شود که همه کودکان کار زیر چتر حمایتی قرار بگیرند، این هزینه چقدر در گردش مالی این بنگاه‌های بزرگ اقتصادی تاثیر دارد؟

ساز و کار قانونی برای اجرای مسئولیت‌های اجتماعی وجود ندارد

دبیر قطب کشوری محیط زیست و توسعه پایدار در پاسخ به این که چرا با وجود هزینه کم حمایت از کودکان کار توسط بنگاه‌های اقتصادی، چنین اتفاقی رخ نمی‌دهد، گفت:‌ مشکل اینجاست که ما ساز و کار قانونی مشخصی برای این کار نداریم. یعنی شاید بسیاری از این بنگاه‌ها تمایل هم داشته باشند که این حمایت‌ها را انجام بدهند اما راهی برای انجام آن نشناسند.

ژما جواهری‌پور با بیان این که سازمان‌های مردم‌نهاد باید دولت‌ها را موظف کنند تا قوانینی را برای حمایت از اقشار آسیب‌پذیر مصوب کند، گفت: ما یکی از بزرگترین تشکل‌های خیریه به نام خیرین مدرسه‌ساز را داریم. می‌توان به ساخت یک مدرسه شبانه‌روزی اقدام کرد که در آن شرایط برای اقامت و تغذیه هم فراهم باشد و هزینه آن را هم لزوما نه یک فرد خیر بلکه یک کارخانه بزرگ بدهد. بالاخره شمایی که آسیب‌هایی جبران ناپذیر برای کودکان ایجاد می‌کنید باید حداقل شرایطی را فراهم کنید که بچه‌ها بتوانند در شرایط امن زندگی کنند.

وی با تاکید بر این که رد پای محیط زیست در همه تصمیم‌ها باید دیده شود، گفت:‌ من بارها روی بحث آموزش مدیران، چه مدیران ارشد دستگاه‌های مختلف و چه مدیران میانی دستگاه‌ها تاکید کرده‌ام. همه دستگاه‌ها یعنی آن ۲۹۰ ارگانی که ما ممکن است با آن‌ها در ارتباط باشیم، تمام ارکان قوه مقننه و مجریه کشور و تمام کسانی که به نحوی با مسئله محیط زیست درگیر هستند باید آموزش‌های زیست محیطی ببینند. مثلا برنامه ششم توسعه الان نوشته شده است و در حال تصویب است. این که ما رد پای محیط زیست را در تمام تصمیمات مدیران ببینیم مستلزم این است که برای آن‌ها آموزش‌هایی پیش‌بینی شده باشد و این نیازمند یک برنامه کوتاه مدت فوری است که باید انجام شود.

جواهری پور در پاسخ به این که آیا چنین آموزشی تا کنون برگزار شده است یا نه گفت: در دولت کنونی به طور جسته و گریخته نشست‌هایی آموزشی داشته‌ایم و در خیلی از همایش‌هایی که به صورت مشترک با دستگاه‌ها برگزار می‌شد نیز هرچند ممکن بود مستقیما رسالت آموزشی نداشته باشد اما در بحث ایجاد نگرش و تغییر دیدگاه‌ها تاثیرگذار بود. یعنی تاثیر آموزشی خود را روی مدیران می‌گذاشت.

مشاور آموزش و پژوهش سازمان محیط زیست با بیان این که باید در این حوزه بیشتر کار شود، تصریح کرد: من معتقدم که مدیرانی که الان تصمیم گیر هستند باید یک برنامه آموزشی مشخصی برایشان پیش‌بینی شود. در ابعاد کلان‌تر باید یک برنامه جامع آموزشی داشت که در آن گرفتن یک سری گواهی‌ها برای فردی که قرار است مدیریت مجموعه خاصی را به دست بگیرد الزامی باشد. به این ترتیب اگر قرار است شما مدیر یک مجموعه بشوید باید یک سری دوره‌هایی را بگذرانید و در پیش‌بینی‌هایی که هر دستگاهی برای خودش دارد محیط زیست هم باید به عنوان یک الزام و بخشی از دانش مدیریتی آن مدیر در نظر گرفته شود.