او همچنین در اشاره به سفر اروپایی رئیسجمهور روحانی میافزاید: اکنون در مرحله بازیهای برد-برد، ایران بخشی از جهان با همه چالشها و فرصتهای آن است و نه در برابر جهان. در این دیدارها مشخص شد که همه ما سرنشینان یک کشتی واحد و ساکنان یک کوی واحد هستیم.
آشنا همچنین معتقد است: رئیس جمهوری در آنجا تصریح کرد که اکنون توپ در زمین آمریکا است. او به اشاره گفت آن کلیدی را که به یمن انتخابات 24 خرداد از سوی ملت شریف ایران به من واگذار شده بود به کار بردم و قفل مذاکرات را گشودم!
*در اشاره به گذار گفتمان از «فیزیک» به «سیاست» توسط روحانی! که آشنا بر آن تأکید دارد لازم به یادآوری است که در روزگاری نه چندان دور و در دوران دولت محمود احمدینژاد نیز یکی از ارادتمندان وی در همین روزنامه ایران طی یادداشتی بلندبالا، احمدینژاد را عامل تعادلی مکانیکی، شیمیایی و گرمایی نظام معرفی کرده بود!
بدیهیست تا زمانی که ریشه اعتقاد و ارادتمندی تامّ به روشهای دولتی و اهوراییپنداری آنها خشک نشود، افکار عمومی بایستی همچنان شاهد این نظریات شاذ باشند.
و اما در اشاره به گفتهی آشنا مبنی بر اینکه ایران بخشی از جامعه جهانی شده و همنشینی با کشورهای غربی در یک کشتی واحد نیز بالاخره محقق شد! بایستی بیان کرد که اگرچه دولت یازدهم از روز اول ژست اضمحلال در چیزی به نام جامعه جهانی را به خود گرفت و حتی رئیسجمهور روحانی طی گفتههایی تصریح کرد: «باید جهانیسازی را باور کرد»! اما این الفاظ و ژستها تمام ماجرا نیست و باید دید مقامات کشورهای 1+5 و غربیّون هم چنین نظری درباره دولت یازدهم ایران دارند یا خیر؟!
جهت تنویر افکار عمومی بیان میشود که فرانسوا اولاند در دیدار اخیر خود با رائول کاسترو(رئیس جمهور کوبا) که کشورش چند ماه قبل، تمام تخاصمات خود را کنار گذاشت و به اصطلاح به جامعه جهانی پیوست! گفته است که «برای آنکه هاوانا به جایگاه اصلی خود بازگردد و رابطه خود را با جامعه بینالملل از سر گیرد، باید همه تحریمهای این کشور لغو شود»!
همین مسئله نشان میدهد که آنچه عدهای در ظاهر «جامعه جهانی» مینامندش، به آن آسانی که آقای آشنا تصور میکند عضو نمیپذیرد.
چه اینکه دولت قبل هم مدعی چیزی به نام «مدیریت مشترک جهانی»! بود و حتی رئیسجمهور وقت عنوان میکرد که ما تجربه این کار را در فلان اجلاس هم داشتهایم...
و اما از باب کنایه به بخش آخر اظهارات آقای آشنا نیز باید بیان کرد که کلیدی که در دست آقای روحانی دیده شد، قرار بود سبب «ارزانی» و «ارتقای فوری سطح معیشت»! شود نه اینکه درباره مذاکره و پیادهروی با جان کری و ریختن بتن در قلب رآکتور اراک و توافقات ژنو و لوزان و وین به کار آید.
بدیهیست که اگر تمام آن مذاکرات و توافقات به تحقق باغ سبز موعود برجام! نیانجامد؛ خاصیتی دیگر نمیتوان برای آنها متصوّر بود.
حسامالدین آشنا پیش از این طی اظهاراتی از فتنه سال 88 تحت عنوان «محاکمه» یاد کرده و سال گذشته نیز طی یک مصاحبه با خبرگزاری ایرنا گفته بود: «مقامات غربی اکنون میگویند چگونه به ایران کمک کنیم»؟!