بانوی پزشکی که دو دوره در مجلس شورای اسلامی نمایندگی مردم تهران را بر عهده داشته و با فضای سیاسی بیگانه نیست، در روزهای وزارتش کارهای بنیادینی از جمله طرح پزشک خانواده و نظام ارجاع را با قوت بیشتری ادامه داد، کما اینکه نقدهای نیز به او بود علیالخصوص در زمینه ادغام دو دانشگاه علوم پزشکی تهران و ایران که سرانجام نیز به همراه برخی انتقادهای دیگر؛ سرانجام نخستین بانوی وزیر پس از انقلاب به سرنوشتی تلخ بدل کرد و او در دی ماه سال 91 بدون حتی صدور حکم برکناری از طرف رئیس جمهور سابق از وزارت بهداشت دولت دهم کنار گذاشته شد.
عزلی که از چند روز قبل از آن با خبری که معاون دستجردی (شیبانی) درباره سرنوشت ارزهای دارویی که به صرف غذای سگ، زین اسب و دستهبیل شده بود پیش بینی میشد. و این بار نیز خانم دکتر از بُعد خودزنی سیاسی تاریخساز شد و جزو معدود وزرای شد که در تاریخ سیاست مقابل رئیس خود یعنی رئیسجمهور سر ناسازگاری گذاشت.
بعدها علت تراژدی برکناری بانوی متخصص زنان و زایمان که بر سکوی سلامت کشور تکیه زده بود را نامهنگاریها و اصرار او بر ریاست باقر لاریجانی بر کرسی دانشگاه علوم پزشکی تهران عنوان کردند، کما اینکه آن روزها زوج کاری دستجردی و لاریجانی نیز زبانزد اهالی رسانه بود.
حال تنها بانوی وزیر در جمهوری اسلامی ایران که به مقام وزارت بهداشت رسیده بود و خود از مطرح کنندگان طرح تفکیک جنسیتی در بیمارستانها بود، پس از 1112 روز از آن روزهای تراژدی برکناریاش، هنوز غصه و افسوس طرحهای را میخورد که در حوزه سلامت ادامه پیدا نکردند!
او از عدم ادامه اجرای طرح پزشک خانواده و نظام ارجاع همچنان گلایهمند است و میخواهد در صورت انتخاب و برگزیده شدن در مجلس شورای اسلامی دوره دهم، کارهای مغفول مانده وزارت بهداشت کنونی را از جمله اجرای کشوری نظام ارجاع و پزشک خانواده را مطالبه و پیگیری کند.
بانوی پزشک و سیاستمدار 56 ساله ایرانی که اینبار عزم خود را برای ورود به خانه ملت جزم کرده است به برخی سئوالات ما از جنس سلامت با طعم و بویی از گلایه نسبت به روزهای دوری از منصب دولتی در حوزه بهداشت و درمان کشور پرداخت.
شما پس از رفتن از وزارت بهداشت ناراحت نبودید و به نوعی دچار غصه و افسوس نشدید که چرا برخی از طرحهای زمان وزارتتان از جمله طرح پزشک خانواده و نظام ارجاع به صورت کشوری ادامه پیدا نکرد و فقط در دو استان فارس و مازندران محدود باقیماند؟ کما اینکه هم اکنون وزارت بهداشت تلاشهای برای این امر در شهرهای زیر 20 هزار نفر و حتی با جمعیتهای 50 هزار نفری در حال انجام است.
مرضیه وحید دستجردی: واقعاً همینطور است، الان شما ببینید در استان فارس ما شاهد اجرای طرح پزشک خانواده هستیم و بسیار نیز موفق بوده و وضعیت بهداشت و درمان آنجا نسبت به قبل بهبود پیدا کرده و رضایتمندی مردم نسبت به قبل افزوده شده، هر چند که ایراداتی هم دارد ولی همینکه رضایتمندی مردم را بالاتر برده و سلامت توانسته بارورتر کند این جای خوشحالی و خوشبختی دارد و خدا را شکر میکنیم.
شما میدانید ما برنامه پزشک خانواده را به صورت کشوری میخواستیم انجام دهیم و با یک جدول زمانبندی شده میخواستیم این طرح را در سراسر کشور تسری دهیم. از سطح یک شروع و به سطوح بالاتر برسانیم ولی با این وجود امیدوار هستیم این برنامه یعنی برنامه پزشک خانواده و نظام ارجاع محقق شود.
واقعاً افسوس میخورم و تاسف میخورم برای اینکه با وجود آنکه برنامه ما آماده بود و کاملاً نیز آماده بود و ما نسخه (02) را به تصویب دولت وقت رسانده بودیم. ولی به علت نداشتن امکانات، بودجه و آن چیزهایی که لازم بود و اساس کار اجرای این طرح ملی بود نشد برنامه را به صورت کشوری و ملی پیاده کنیم.
این انتقادی که به شما وارد میشود که خانم دکتر دستجردی در دو سال آخر دولت دهم میخواستند طرح پزشک خانواده را با عجله اجرا کنند! را میپذیرید؟
مرضیه وحید دستجردی: اصلاً ما برنامه را نتوانستیم در دو استان اجرا کنیم، کما اینکه ما برنامهریزی کرده بودیم براساس یک جدول زمانبندی در سرتاسر کشور این طرح تحت پوشش ببریم البته نه بکباره؛ زیرا این کار برای ما نیز امکان نداشت.
بنابر این قرار بود هر چقدر بودجه به ما داده میشود براساس بودجه، ما نیز طرح را توسعه و گسترش دهیم، منتها برای توسعه و گسترش اولویتهای استانی و شهرستانی نیز مشخص کرده بودیم که در کجاها امکانات بیشتری داریم زیرا باید امکان و شبکه اینکار را میداشتیم و تیمهای پزشک خانواده را میداشتیم، بنابراین در آنجاهایی که امکانات ما فراهم بود آنها جزو اولویتهای ما بود.
شما خودتان نیز به عنوان یک متخصص زنان و زایمان جزو تیمهای پزشک خانواده بودید؟
مرضیه وحید دستجردی: تیم پزشک خانواده تیمی هستند که با پزشکان متخصص خودشان با هم میخواستند کار کنند قطعاً جزو برنامههای ما بود که در جنوب تهران در اسلامشهر بتوانیم پزشک خانواده را اجرا کنیم.
ما منطقهای از تهران را براساس جدول زمانبندی مشخص کرده بودیم، همچنین در سیستان و بلوچستان، کهکیلویه و بویراحمد، چهارمحال و بختیاری، خوزستان، فارس و مازندران را در نظر داشتیم که فارس و مازندران آغاز کردیم و آنهایی دیگر در اولویتهای دوم بود.
بنا داشتیم پزشک خانواده را در جنوب تهران و اسلامشهر اجرا کنیم و اگر پزشک خانواده در اسلامشهر اجرا میشد آن بخش تخصصی که بخش بیمارستانی بود توسط خود ما انجام میشد و ما این افتخار را پیدا میکردیم که با تیمهای پزشک خانواده همکاری میکردیم.