حسین فاریابی همان رزمنده عملیات خیبر است که سهمش از پاسداری مرزهای کشور چیزی جز تیر و ترکش و نفس های زخمی نبود. همان رزمنده 200 کیلویی که تنها همدمش همسر بیماری بود که خود نیاز به مراقبت داشت؛ رزمنده ای که ما خبرنگاران جانبازی اش را ثبت کردیم. حالا دیگر حسین از میان ما رفته اما امثال حسین ها در کشورمان بسیارند که روز و شبشان با درد و غم گره خورده است.
صالح صیامی، دبیر شورایاری شهرک غزالی و از دوستان شهید فاریابی نژاد است. او از عدم توجه و رسیدگی مسئولین به وضعیت خانواده های جانبازان انتقاد می کند و می گوید: «جانبازان و خانواده هایشان از وجودشان برای خدمت به مردم هزینه کردند. خانواده شهدا و جانبازان دردها و رنج های زیادی دارند. همسر شهید فاریابی نژاد مریض است و دیابت و مشکلات دیگری دارد. زمانی که شهید فاریابی زنده بود او به تنهایی از همسرش پرستاری میکرد. روزی همسر شهید بر اثر دیابت بیهوش می شود و حسین آقا آنقدر داد و بیداد می کند تا اینکه یکی از همسایه ها در اتاق را می شکند. خانواده های جانبازان داستان زیادی شبیه به این دارند اما دم نمی زنند.»
عضو هیئت رئیسه شورای اسلامی شهر تهران فاریابی نژاد را می شناسد، یک روز قبل از شهادت «حسین» قول ملاقات از او گرفتیم. دلمان روشن بود که مشکلات حسین با بازدید عضو شورا حل می شود احساس کردیم که دردهای حسین را بیشتر از دیگرمسئولان درک می کند اما دیر شده بود. آخر این روزها خیلی زود دیر می شود. دکتر محسن پیر هادی یکی از مسئولی بود که از شهادت حسین دلش گرفت و همدردی کرد. او درباره وظیفه شهرداری ها در رسیدگی به خانواده شهدا و جانبازان می گوید: «نه تنها شهرداری و امور ایثارگران و بسیج بلکه وظیفه فرد فرد ما شهروندان این خاک است که به فکر حال و روز جانبازان و خانواده هایشان باشیم.»
تعریف پیر هادی از جانبازان سال های جنگ این است: «وقتی که می گوییم جانباز یعنی تعلق خاطر نسبت به همه مملکت و کسی که جانش را برای این کشور از دست داده بنابراین من اگر مسئول هم نباشم در قبال آنها موظفم. جانبازان نسبت به تمدن، تاریخ، اسلام و نسبت به فرد فرد کسانی که چه امروز و چه در آینده زندگی می کنند، حق دارند. حتی نسل آینده هم باید سهمش را نسبت به خانواده شهدا و جانبازان ادا کند. چون حماسه ای که آنها داشتند صرفا برای آن نسل نیست. آنها کاری کردند که جغرافیای ایران اسلامی و آرمان های ما حفظ شود.»
عضو شورای اسلامی شهر تهران معتقد است که شهرداری، بنیاد شهید، امور ایثارگران و هلال احمر باید هر کاری که از دستشان بر می آید، انجام دهند.
شاید به این دلیل که جانبازی حسین هیچ وقت ثبت نشد، کسی به یاریش نیامد!
پیرهادی یادآوری می کند که وظیفه ذاتی شهرداری رسیدگی به امور ایثارگران نیست و وظیفه محوری رسیدگی به وضعیت خانواده شهدا و جانبازان مربوط به امور ایثارگران و بنیاد شهید است. او در ادامه میگوید: «هرچند در این سال ها شهرداری تهران خودش را در حوزه های اجتماعی و خدماتی فعال کرده است. مطالبات عمومی بیشتر به سمت شهرداری ها آمده درحالی که طبق اساسنامه شهرداری بسیاری از کارهایی که امروز انجام می شود مطابق با اساسنامه نیست. بسیاری از کارهایی که شهرداری می کند وظیفه ذاتی دستگاه های دیگر است اما شهرداری به خاطر آن که باری بر زمین نماند آن کار را انجام می دهد.» دکتر پیرهادی ادامه می دهد: «جانبازان ذخیره های ما هستند و بعضی وقت ها نسبت به آنها بی مهری می شود و ما باید حق انسانی را ادا کنیم.»
شهدای حرم راه شهدای جنگ را ادامه می دهند
هرچند سال هاست که از جنگ تحمیلی می گذرد اما راه شهدا همچنان باقی است. شهدای حرم این روزها جا پای شهدای جنگ گذاشته اند. هرچند شاید مکان و زمانش متفاوت باشد اما راه همان راه و هدف همان هدف است. پیرهادی، عضو هیئت رئیسه شورای اسلامی شهر تهران در این باره میگوید: «این روزها گوشه گوشه شهر را خون شهدای مدافع حرم اهل بیت (ع) متبرک کرده، هرچند حرف و حدیث های کذب درباره شهدای مدافع حرم کم است اما وظیفه ما مسئولان شفاف سازی اذهان عمومی است.» او شایعات پرداخت های کلان به خانواده این شهدا را رد می کند و میگوید: «عده ای می گویند مدافعان حرم پول های هنگفتی می گیرند و پس از شهادت میلیون ها تومان به خانواده شان داده می شود. باید بگوییم که تمامی مدافعان حرم داوطلبانه می روند. برفرض محال اگر رسیدگی هم به خانواده شهداها شود اصلا قابل بحث یا جبران برای از دست رفتن جان یک انسان نیست. کسانی که برای جوانان رعنایی که دلاورانه و با شجاعت از حریم اهل بیت(ع) و اسلام دفاع می کنند شایعه می سازند، کم لطفی میکنند.»
پیرهادی می گوید: «وظیفه ما در شرایط کنونی این است که قدردان برادرانمان باشیم. در مراسم تشییع پیکراشان شرکت کنیم. در جواب عزیزانی که فکر می کنند مدافعان حرم در پی تعلقات دنیوی به آن سوی مرزها می شتابند باید بگویم تعدادی از این خانواده ها را داشتیم که حتی ایرانی هم نبودند اما انگیزه دینی و انقلابی و اسلامی داشتند و شهید شدند. حتی بعضی از خانواده های آنها برای مراسم تشییع فرزندشان مشکل داشتند که شهرداری یا خیران به عنوان وظیفه به آنها کمک کردند. ما شرمنده این خانواده ها هستیم، خانواده هایی که از یک طرف داغدار فرزند شهیدشان بودند و از سوی دیگر نمی توانستند مراسم تشییع و فاتحه را به درستی برگزار کنند. بعد بگوییم مدافعان حرم پول های آنچنانی می گیرند؟! وقتی به ملاقات خانواده های شهدا می رویم قبل از آنکه بگویند فرزند ما برای خدا، اهل بیت و اسلام به شهادت رسیده انئ حس بی توقعی و طلب نداشتن را از عمق نگاهشان در میابی.»
پیرهادی می گوید: «نباید کار بزرگ این عزیزان را سطحی بنگریم. نگاه های شیطانی، ما را از مسیر درست منحرف می کند و باعث می شود تا تحلیل نادرستی از کار آنها داشته باشیم. به جای آن بهتر است که برای سلامتی شان به درگاه حق دعا کنیم! البته این را هم فراموش نکنیم که تعداد آدم هایی که این گونه تحلیل می کنند کم است و عموم مردم کشور نسبت به شهدا وفادارو قدردان هستند. امروز در حالی با امنیت در کشور زندگی می کنیم که اطراف مرزهای کشورمان جنگ است اما مملکت ما به خاطر حضور همین شهدا بر پایه امنیت است.»