علی دایی در برنامه 90 حرف از یک مصاحبه میزد، از مصاحبهای که جواد کاظمیان ستاره سابق پرسپولیس علیه او کرد. البته دایی گفت بعدها کاظمیان به او گفته تحت تأثیر بعضیها آن حرفها را زده است اما مصاحبهای که کاظمیان علیه دایی کرد چه بود؟ بیشک این مصاحبه را باید تندترین مصاحبه زندگی جواد کاظمیان دانست، بازیکنی که معمولاً از مصاحبه کردن فراری است.
علی دایی مهر 1387 و در روزهای سرمربیگری تیم ملی، در مصاحبهای گفت: «مجید غلامنژاد بهتر از جواد کاظمیان است.» پس از این مصاحبه بود که مهاجم آن روزهای عجمان امارات به خشم آمد و پاسخ علی دایی را دارد. او در آن مصاحبه جزئیاتی از شروع اختلافاتش با علی دایی گفت که البته هنوز آن مصاحبه از یاد آقای گل فوتبال ایران نرفته است:
مشکل اول من و دایی مربوط به سال 81 است، مقطعی که در تیم سایپا بازی میکردم. قبل از اینکه به الاهلی بروم از باشگاه الشباب پیشنهاد داشتم به خاطر همین همراه آقای صالحی مدیرعامل وقت باشگاه ساپیا برای عقد قرارداد به امارات رفتیم. آن روزها دایی در الشباب بازی میکرد و برای درمان آسیبدیدگی پایش به فرانسه رفته بود و وقتی متوجه شد قرار است با الشباب قرارداد ببندم، در تماسی که با مسئولان باشگاه داشت، نظر آنها را تغییر داد!
در بازی با اردن، در یک صحنه وقتی وارد محوطه جریمه شدم، به علی کریمی پاس دادم و آن توپ به بیرون رفت اما دایی با واکنشی شدید همراه با فحاشی، گفت که چون کریمی رفیق توست به او پاس دادی. این حرکت برای من به عنوان جوانی 21 ساله غیرقابل باور بود، چون هیچ وقت فکر نمیکردم کاپیتان تیم ملی که باید الگوی تمام بازیکنان دیگر باشد، برای از دست رفتن یک موقعیت ساده، چنین واکنشی نشان بدهد. من فیلم این جریان را هم در اختیار دارم که توسط دوربین یکی از فیلمبردارها ضبط شده است. در همین بازی گل دوم را هم دایی زد اما وقتــی من بـــرای گفتن تبریک سراغشان رفتم، برخورد خیلی بدی با من کردند.
البته کینه دایی زمانی نسبت به من شدت پیدا کرد که همراه پرسپولیس در دوره آریهان در اردوی اتریش بودیم. یک شب سر میز شام بچهها گفتند که قرار است دایی به پرسپولیس بیاید، من هم با توجه به اتفاقاتی که در زمان بگوویچ افتاده بود گفتم من میخواستم به الشعب بروم، حالا که اینطور شد حتماً میروم. یکی از بازیکنانی که در آن مقطع تازه به پرسپولیس آمده بود در تماسی که با دایی داشت، صحبتهای من را به وی منتقل کرد و از اینجا بود که برای دایی تبدیل به یک متهم شدم و این را میدانم تا وقتی که ایشان سرمربی تیم ملی باشند، حتی اگر بهترین بازیها را از خود ارائه دهم، جایی در این تیم ندارم.
زمان بگوویچ وقتی بعد از بازی با پیکان که اولین شکست ما محسوب میشد، ایشان داخل رختکن و مقابل تمام بازیکنان باتجربه که آن روزها تعدادشان زیاد بود، درباره من گفته بودند: «این چه بازیکنی است و اگر دیدید دوباره به تیم ملی شود.»
دقیقاً پس از آن اتفاق شش ماه به تیم ملی دعوت نشدم. اگر هم پس از آن دعوت شدم به خاطر عملکرد خوبم در پرسپولیس و فشار تماشاگران بود. این مسائل ادامه داشت. مثلاً بگوویچ در تمرینات میگفت ضربههای کاشته کناری را من سانتر کنم اما در اواخر فصل و در تمرینات دایی علناً میگفت: «کاظمیان بلد نیست ضربه کاشته بزند» و در بازیها خودش تمام کاشتهها را میزد و خیلی از مسائل که واقعاً نمیتوانم به آنها اشاره کنم.