لعنت بر هر چه فاصله است توی دنیا! چرا تخت من باید با پریز برق اینقدر فاصله داشته باشد آخر؟
دیشب نت نداشتم، رفتم با خانوادهام آشنا شدم و شام خوردم. آدمهای خوبی بودند.
آنچه در بالا آمد، در ظاهر جوک و لطیفه است و حکم مطایبه دارد، در باطن اما خط میدهد و سیاست میگذارد. اثراتش شاید فوری و در کوتاه مدت خود را بروز ندهد، اما در بلندمدت و بخصوص بر مخاطبانی که کم سن و سال هستند و هنوز شاکله فکری و شخصیتشان به طور کامل شکل نگرفته و قوام نیافته، نمود خواهد داشت بیگمان. تلقین میکند بر جامعه هدف مخاطب خود تنبلی، کاهلی، سستی، مسئولیتناپذیری، فردگرایی و گریزانی از خانواده و پشت پا زدن بر ارزشها و تمسخر سنتها و ریشخند به داشتهها. البته در نیت فاعلان و مسببان نمیتوان به شکل مطلق زنگار توطئه و بدخواهی و دشمنی زد که خلق و بازنشر بسیاری از پیامهای حامل بیاخلاقی در فضای مجازی، از سر غفلت است و جهل و نه لزوما عداوت. با این حال، فضای مجازی در گذر زمان میتواند بر سبک زندگی کاربران خود تاثیر بگذارد و مناسبات روزمره آنها را تحتتاثیر قرار دهد. این سکه البته روی دیگری هم دارد.
آن روی دیگر سکه
کمتر فکر کن، بیشتر احساس کن. کمتر اخم کن، بیشتر لبخند بزن. کمتر حرف بزن، بیشتر گوش کن. کمتر قضاوت کن، بیشتر بپذیر. کمتر نگاه کن، بیشتر عمل کن. کمتر شکایت کن، بیشتر قدر بدان. کمتر بترس، بیشتر عشق بورز.
خدا همیشه آنلاین است. کافی است دلت را بهروزرسانی کنی. آن وقت میبینی در تکتک لحظات کنارت بوده و خواهد بود.
اینگونه زندگی کنیم؛ شاد اما دلسوز، ساده اما زیبا، مصمم اما بیخیال، متواضع اما سربلند، مهربان اما جدی، سبز اما بیریا و عاشق اما عاقل.
از تکتک کلمات این پیامها انرژی فوران میزند و شمیم امید به زندگی و آینده را به مشام مخاطبانش میرساند. فضای مجازی میتواند کارکرد اینچنینی هم داشته باشد و بر نوع بینش، تفکر و نگاه به زندگی و در نتیجه جهانبینی و ایدئولوژی مخاطبان و کاربران خود اثرات مثبت و مبارکی بگذارد. این همان روی دیگر سکه است. از طریق فضای مجازی میتوان امید و خوشبینی به زندگی و آتیه را به کاربران و از منظر جامعتر و کاملتر به لایههای جامعه تزریق کرد. لزومی ندارد همه چیز بر مدار بدبینی و توهم توطئه باشد. فضای مجازی نه تنها قرار نیست خدشهای بر سبک زندگی مطلوب ایرانی ـ اسلامی کاربران وارد کند که قضا را ببین، خود میتواند عاملی باشد بر معرفی، تبیین و بسط این نوع از سبک زندگی. همه اینها البته حضور فعالانه، سیاستمدارانه، متفکرانه و مدبرانه را در این فضا میطلبد.
فضای مجازی، یک تیغ دو لبه
به اعتقاد یک استاد ارتباطات، فضای مجازی به مثابه هر رسانه دیگری، حکم یک تیغ دو لبه را دارد که هم کارکردهای مثبت دارد و هم منفی.
دکتر گیتا علیآبادی با اشاره بر حضور تفکرات مختلف در سطح جامعه میگوید: انسانها ظرفیتهای فکری متفاوتی دارند که باعث میشود از یک ابزار چگونه استفاده کنند و چه برداشتهایی از آن داشته باشند. تاثیر فضای مجازی بر سبک زندگی کاربرانش نیز به همین ظرفیت و شناخت بازمیگردد. ممکن است یک پیام، کاربر را کاملا تحت تاثیر قرار دهد و این تصویر را در ذهن او ایجاد کند که در عالم واقعیت هم چنین مناسباتی برقرار است و در عین حال کاربر دیگری، همه چیز را فقط در حد یک شوخی بپندارد و به آن فکر نکند.
وی با تاکید بر بهرهگیری از فضای مجازی برای آموزشهای مرتبط با سبک زندگی میافزاید: برای مثال، امروزه ترافیک و حمل و نقل عمومی یکی از بخشهای مهم سبک زندگی بشری شده است و میتوان از فضای مجازی به منظور آموزش اصول و نکات آن استفاده کرد. فضای مجازی جزء لاینفک از زندگی کاربران است و این امکان وجود دارد که از این فضا در جهت ایجاد تغییرات مثبت در زندگی استفاده کرد.
مطالب طنز را نباید جدی گرفت
دکتر علیآبادی درباره مطالب طنز فضای مجازی که حاوی نکات و پیامهای منفی است و اثرات آن بر کاربران اغلب کم سن و سال این فضا تصریح میکند: اگر آموزشهای لازم به این کاربران منتقل نشود و آنها به مطالب اینچنینی در قالب شوخی و طنز نگاه نکنند، خواهی نخواهی در دراز مدت اثرات سوء و ناگوار آن بروز خواهد کرد، اما با آموزشهای مناسب میتوان کاربران را هوشیار کرد که این مطالب را جدی نگیرند.
این مدرس و استاد ارتباطات با اشاره به این مطلب که امروزه طنز به معنای واقعی کلمه کمتر در جامعه وجود دارد، میگوید: گاهی شوخیهای رکیک به نام طنز به مخاطبان ارائه میشود. میتوان برای سرگرمی و سبک کردن فشارهای روانی روزانه، مطالب طنز فضای مجازی را خواند اما نباید جدیشان گرفت. این رویکرد هم به آموزشهای لازم به منظور استفاده از این ابزار بازمیگردد. اگر روی خصوصیات مثبت یک ابزار رسانهای کار و آموزشهای مکفی ارائه شود، قطعا نتایج مثبتی به همراه خواهد داشت.
دکتر علیآبادی در واکنش به طرح این پرسش که چه باید کرد تا سبکهای مناسب و متناسب با فرهنگ ایرانی ـ اسلامی بر فضای مجازی حاکم شود، تصریح میکند: یکی از مباحثی که در حوزه ارتباطات باید مورد توجه جدی واقع شود منبع خبر، پیام و میزان اعتبار آن است. اگر از مطالب رهبران فکری و کسانی که در جامعه شناخته شده و مقبول عام هستند استفاده شود، شاید بتوان اثرات لازم را مشاهده کرد و به الگوبرداری صحیح رسید.
هجمه سبک زندگی گذشته
دکتر شهرام گیلآبادی هم با تاکید بر اثر فضای مجازی بر سبک زندگی کاربرانش معتقد است خود این فضا هم حامل نوعی از سبک زندگی است که فلسفهای پشت سر خود دارد.
این استاد ارتباطات با اشاره به اینکه فضای مجازی سه لایه فلسفه، سبک و کنش زندگی را در خود جای داده است، میگوید: فضای مجازی و در پی آن شبکههای اجتماعی را باید به عنوان یک تفکر و منش مورد بررسی قرار داد. فضای مجازی سبک زندگی گذشته را مورد هجمه قرار داده و سبک خاص مورد نظر خودش را به کاربران ارائه میکند. پشتوانه زندگی در عصر سوپرتکنولوژی یک نگاه شبکهای است که در زمینه جامعهشناسانه و فلسفی، سبک خود را به وجود میآورد. اگر این سبک را مورد مداقه قرار دهیم، بیشک معارض هنجارهایی است که حلقه خانواده را تشکیل و سامان میدهد. دکتر گیلآبادی ادامه میدهد: سبک و رفتار زندگی ایرانی باید متناسب با ارزشهای ایرانی ـ اسلامی باشد. در عین حال، برخی مسائل ازجمله نگاه انسانها به زندگی، در حال گذار است. در حال حاضر نگاه افراطی به فضای مجازی و شبکههای اجتماعی باعث شده مناسبات غیراخلاقی بر این فضاها حاکم شود که در نهایت خانوادهها از آن آسیب میبینند.
پیشبرد جامعه به سمت پوچی فرهنگی
وی تصریح میکند: موج افراط در استفاده از فضای مجازی کاملا مشهود است. منطق، تمهیدات، بسترها و الزامات این فضا، کاربران را به سمت استحاله شدن میبرد و وارد یک اتمسفر جدید میکند. متاسفانه ما یک جامعه آموزش ندیده داریم و با هر پدیده نو، به شکل افراط و تفریط برخورد میکنیم. همین افراط و تفریط باعث از بین رفتن حساسیتها شده و در نتیجه کاربر از هنجارهای اجتماعی جامعهاش دور و بسیاری از مسائل برایش پوچ میشود. حاکم شدن چنین رویکردی در نهایت جامعه را به سمت یک پوچی فرهنگی پیش میبرد.
دکتر گیلآبادی درباره راهکارهای مقابله با این وضعیت هم توضیح میدهد: ابتدا باید به عصری که در آن قرار داریم توجه ویژه شود. این عصر، دوره نسبیگرایی نیست، بلکه زمانه نسبتگرایی است و به دنبال راههای کوتاه و میانبر برای نیل به اهداف. اندیشههای شبکهای ازجمله ویژگیهای این عصر است و فضای مجازی و شبکههای اجتماعی از جمله ابزار این اندیشه به شمار میرود.
ما میتوانیم محتوای فضای مجازی را تامین کنیم و از این ابزار برای رسیدن به اهداف خود بهره ببریم اما نمیتوان آن را به طور کل نفی کرد و نادیده گرفت.
فضای مجازی درخدمت سبک زندگی
رابطه فضای مجازی با سبک زندگی میتواند مرز یک همزیستی مسالمتآمیز را هم رد کند و به تعاملی انتفاعی و دوسویه پر از خیر و برکت بدل شود. چهبسا در این میان، کفه ترازو به سمت سبک زندگی بچربد و سنگین شود. به تعبیر بهتر، میتوان فضای مجازی، قابلیتها، پتانسیلها و کارکردهایش را در راه معرفی سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی به خدمت گرفت و مخاطبان میلیونی این فضا را با نحوه گذران زندگی در شکل و چارچوبهای متفاوت آشنا کرد. «طلبهگرام» عنوان کانالی است که یک طلبه جوان با نام مجازی مصطفا راه انداخته و سبک زندگی طلاب و نماهایی از این زندگی را به مخاطبان فضای مجازی نشان میدهد. طلبهگرام تلاشی برای نمایش قابهای طلبگی است؛ قابهایی که در آن میتوان طلبهها را در خیابان، سینما، پارک، مترو و حتی در خانواده دید و تعجب نکرد. این کانال به دنبال تغییر نگاه مردم به طلاب است و در این تغییر نگاه، تعامل با مخاطبان را دنبال میکند.