ماجرای دشمنی آمریکا/خون آلوده به ایدز می دادند اما دارو نه!

جنگ که تمام نشده است، درد و رنج این جنگ که مقدس و ماندگار است، در جان و دل این مردم نفوذ دارد. آن هنگام که چند شهید  می آورند و بوی خوش عشق را در آسمان میهن می پراکنند، نمی بینید چگونه پروانه وار دور شمع شهدا می گردند؟ همه هم می آیند. این طرفی و آن طرفی هم ندارد.

به پیشواز دلاورانشان می روند. دلاورانی که اگر نبودند، نمی رفتند و شهید نمی شدند، اکنون ایرانی نبود که مردمش به استقبال سلحشورانش برود. رفتند تا ایران بماند و مردم هم راه آنها را یاد آنها را به خاطر بسپارند.

8 سال دفاع مقدس که به پایان رسید، جنگ ادامه داشت. اکنون هم دارد، توپ و تانک نبود، مقاومت که بود! الان هم هست، پس از سال های جنگ و حتی در جریان آن، فیلم سازان و هنرمندانی دست به کار شدند و چند فیلم جنگی و دفاع مقدسی ساختند. دستشان درد نکند، در میان آنها فیلم شاخص هم بود و هست، اما در مجموع چنگی به دل نمی زند. چه از نظر کمیت و چه کیفیت.

کمیت که اصلاً نمی توان حرفش را هم زد. 8 سال جنگ و دفاع مقدس تنها سهمش شد 300 یا 400 فیلم درباره آن که حتی بعضی از آنها را هم نمی توان در کارنامه سینمایی دفاع مقدس نوشت.

سوژه های بکر و ناب از آن دوران هنوز دست نخورده در کتاب های ادبیات مقاومت و خاطرات رزمندگان و همسرانشان باقی مانده و همتی دیده نمی شود برای بازگویی آنها برای نسل بعدی این کشور تا او هم فراموشش نشود که نیاکانش که زیاد هم دور نیست، چه کردند.

بارش گلوله و خمپاره، خمسه خمسه و توپ، شلیک موشک های دوربرد صدام به خانه های مردم این دیار، پایان یافت، اما شکلش، ظاهر و قیافه آن عوض شد. تغییر چهره داد و بزکی متفاوت؛ شد تحریم. تحریم های اقتصادی در زمان دفاع مقدس هم بود اما پس از آن بیشتر هم شد. جنگ مقاومت را آموخت به ما، دشمن 8 سال تمام هر آنچه که در چنته نظامی خود داشت بر سر ما ریخت اما نشد. تقدیر این نبود که بشود.

تحریم های اقتصادی شد یک جنگ دیگر، اسمش این بود که فشار بر ایران برای وادار کردن او به تمکین است. تمکین به خواسته های ناحقی که در جنگ 8 ساله تحقق نیافت و اکنون برای دستیابی به آن حربه تحریم برای دشمنان شد راهکاری دیگر.

داستان ها و قصه های واقعی دیار ایران زمین، ادامه داشت و ادامه دارد. حقیقت و واقعیت 8 سال دفاع مقدس به خوبی بیان نشد. مردم دنیا نتوانستند چهره واقعی جنگ تحمیلی را درک کنند چون تصویر درستی از آن به نمایش در نیامد. اما می توانست ظرفیتی بزرگ برای آشکار ساختن دشمنی هایی باشد که علیه یک ملت همچنان ادامه دارد و پایانی را نمی توان بر آن تصور کرد. و نه تنها نشان دادن جنایات دشمن، بلکه مقاومت مردم.

آن زمان که جنگ بود، بند پوتین و سیم خار دار و حتی مغز مداد را از ما دریغ می کردند، پس از دفاع مقدس، پایان جنگ تبعات خاص خودش را دارد. برای تسکین زخم های آن باید دست به کار می شدیم. اما سیاست ما شد اقتصاد سرمایه داری، به جای آن که زیر ساخت ها بازسازی شود، ظواهر بیشتری ساخته شد. به جای سرمایه گذاری بر روی همت خودمان شدیم وارد کننده کالاهای ساخته شده که بود و نبودش هم تفاوتی نداشت که اگر غیر از این می بود، ما خودمان اکنون می توانستیم اقتصاد قوی تری داشته باشیم که نداریم.

دشمن دست گذاشت روی نقطه حساس تحریم ها، تحریم دارویی ایران در این سال های نبرد اقتصادی، درد بیماران ما را بیشتر کرد، اما صدایشان در نیامد. درآمد، اما به گوش دشمن نرسید تا نکند دشمن شاد شود.که همین دشمن قدار و پلید که دم از حقوق بشر می زند، توهم برش ندارد که تحریم ها اثر کرد و مردم صدایشان در آمد.

اما بودند و هنوز هم هستند که همچنان با نبود داروهایی که تحریم از ورود آنها جلوگیری کرده است، شرایط دشواری برای بیماران ایجاد شده، تحریم هایی که حتی دشمنان در قوانین بین المللی هم که خودشان با دست خط خود نوشته اند وجود ندارد و منع شده است.

بهانه این همه فشار و تحریم هم می شود پیشرفت های صلح آمیز هسته ای. که اگر همین پیشرفت های هسته ای در داروسازی نبود، درد و رنج بیماران کشورمان بیشتر هم می شد. خودمان ساختیم هر چند زخم تحریم بر پیکر بیماران خراش زد.

اما آیا برای ثبت در تاریخ کشور و دنیای بی رحم، تصویر درستی از این تحریم ها ساخته ایم که بتوانیم آن را ارائه دهیم و نشان؛ که ای مردم دنیا، آنهایی که هم اکنون هستید و می بینید و آنهایی که بعدها خواهید دید. ما مردم ایران اسلامی انقلاب کردیم، علیه ما توطئه های بسیاری کردند، جنگ راه انداختند آن هم 8 سال، اما ما مقاومت کردیم، تهدید و تحریم ادامه داشت و هنوز هم دارد، مقاومت ما هم بی پایان است، پس اکنون ببینید که چه بر سر ما آوردند.

انسانیت، حقوق بشر، اخلاق، وجدان و خیلی چیزهای دیگر که به آدمیت ربط دارد، در وجود آنهایی که شیمیایی دادند به صدام تا بر سر دلاوران و مردم ایران بریزد، نیست. حتی یک ذره! جانبازان شیمیایی ما شدند نمونه های آزمایشگاهی که تولید کنندگان سلاح شیمیایی در کشورهای اروپایی نتیجه کار خود را ببینند.

حتی خون آلوده هم به ایران صادر کردند تا مردم ما را با بیماری ایدز درگیر کنند. آن هم در بحبوحه جنگ و دفاع مقدس. شاید تا آن زمان نام این بیماری به گوش ما ایرانی ها هم نخورده  بود و حتی یک نمونه از این بیماری در ایران دیده نشده بود. بیماری مختص فساد غربی را با خون کثیف خود وارد ایران کردند. فرانسه مجرم این اقدام جنایتکارانه است.

جالب است خون آلوده به ویروس ایدز به ایران صادر می کردند اما دارو را از مردم ایران دریغ می نمودند. اما دریغ که برای چنین اتفاق ناگواری و  یک اقدام غیر انسانی، هنرمندی دست به کار نشد تا فیلمی از این جنایت بسازد.

اکنون هم آنهایی که با درد تحریم داروهای حیاتی، دست و پنجه نرم می کنند، قربانیان جنایات آمریکا و غرب هستند که چشم دیدن ایران و ایرانی را ندارند. برجام و توافق هسته ای هم نمی تواند آنها را از دشمنی با ایران اسلامی باز دارد که خصم آنها علیه ایران ابدی است.

دوران جنگ را با داستان های واقعی از دست دادیم، که البته هنوز هم زمان هست برای جبران، دوران تحریم را از دست ندهیم و بسازیم و بنویسیم از دشمنی های آمریکا و غرب علیه مردم کشورمان، که دارو و غذا را از ما دریغ کردند.

هنرمندان پای کار بیایند و دین خود را به مردم و ایران ادا کنند. آثاری که از این وقایع ساخته شود، در جریده تاریخ ماندگار خواهد شد.